X86_Basics

به نام خدا:


مبانی پردازنده ی اینتل ایکس 86 ( سری 8086 تا  intel core ) :


(توضیح مترجم: متنی که در اینجا می نویسم با اندکی اصلاح ، ترجمه ی تحت الفظی و دست  و پا شکسته ای است که از متن اصلی موجود در راهنمای اسمبلر RosAsm   استخراج کردم . بدلیل کمبود وقت  و  تعداد زیاد متون و منابع آموزشی  فعلا  بصورت تحت الفظی ترجمه می کنم و بعدا  اصلاح می نمایم!


البته لابلای متن اصلی ، نظرات شخصی خودم را نیز تحت عنوان (توضیح مترجم:)  لحاظ می کنم . شبیه به همین چیزی که الان دارید مشاهده می کنید .) .  



شروع ترجمه ی آنلاین  و تایپ :


حافظه:


اسمبلی ایکس 86 یک زبان یکپارچه و خیلی ساده است . اگر شما بکار برده اید ( یا عادت کرده اید به استفاده از ) انواع داده ، با برخی از کامپایلرهای زبانهای سطح بالا ، شما مجبورید موافقت کنید با این حقیقت که  ، در زبان اسمبلی ،  تنها مفهوم نظیر به نظیر ، یکی از واحدهای اندازه گیری متنوع قابل دسترس ، به همان خوبی  برای دسترسی های به حافظه برای  رجیسترها .


(توضیح مترجم: اگر دقت کرده باشید در زبانهای سطح بالا خصوصا  سی و پاسکال شما با انواع مختلف داده و البته انواع مختلف واحد و مقدار داده (بایت ، کاراکتر ، رشته ی متنی و ...)  مواجه شده اید. بخصوص در پاسکال شیء  گرا  در دلفی ، شما می توانید حتی خودتان انواع جدید داده را تعریف کنید . اینجا جناب رنه تورنویس خالق روسسم می خواهد بگوید که شما مجبورید با این واقعیت تلخ ! روبرو شوید که در اسمبلی برخلاف زبانهای سطح بالا شما فقط با تعداد اندکی انواع داده و اندازه  روبر می باشید و این قانون همانطور که در مورد حافظه ی کامپیوتر صدق می کند به همان خوبی برای رجیسترهای پردازنده نیز صدق می کند . زیرا اسمبلی یک زبان برنامه نویسی بسیار ساده و بدوی می باشد . فلت معناهای مختلف دارد . از جمله یکپارچه ، ساده ، ساده لوح و بدوی ، تخت ، صاف و ...   وقتیکه ایشان می گوید اسمبلی یک زبان فلت می باشد چندین تفسیر برای این جمله می توان نوشت . مثلا : اسمبلی یک زبان صاف و ساده است . اسمبلی یک زبان بدوی و قدیمی و عقب مانده  است . اسمبلی یک زبان یکپارچه و خالص و تمیز است . اسمبلی یک زبان ساده و کوچک و بدور از شلوغی و پیچیدگی و جنگولک بازی است و هزاران تفسیر دیگر .  من این جمله ی آخر را بعنوان تفسیر صحیح بکار می برم. بله :

اسمبلی یک زبان ساده و خالص و تمیز و جمع و جور و بدور از هرگونه غرتی بازی و جنگولک بازیهای زبانهای سطح بالای به اصطلاح مدرن می باشد .


بعد اینکه می گوید این قانون علاوه بر حافظه  برای رجیسترهای پردازنده هم صدق می کند یعنی اینکه در رجیسترها نیز باید بخاطر بسپارید که اسمبلی یک زبان ساده و کوچک و معمولی و بدور از تشریفات اضافی است و نباید با رجیسترهای پردازنده ، کشتی بگیرید و باید بدانید که  پردازنده فقط زبان ماشین را می فهمد و باید ساده بنویسید تا او حرفهای شما را بفهمد ! )


ادامه ی ترجمه :

واحدهای اصلی در زبان اسمبلی ایکس 86 عبارتند از :

Byte  معادل با 8 بیت  ( 8 رقم 0 یا 1 زبان ماشین )

Word معادل با 2 بایت (16 بیت )

Double Word  معادل با  4 بایت ( 32 بیت )


به اضافه ی پسوندهای جدید (  MMX  و  XMM  ) :

quad word    معادل با  8 بایت ( 64 بیت )



برخلاف آنچیزی که شما گهگاه  ( در وب ) می خوانید ، واحد اصلی حافظه ی کامپیوتر ، بیت Bit  نیست . بلکه  بایت Byte ( بسته ای شامل 8 بیت ) می باشد .


(توضیح مترجم: در برنامه نویسی با زبانهای ماشین  و اسمبلی ما نمی توانیم بیت ها را جداگانه بکار گیریم . زیرا کوچکترین واحد همانطور که جناب رنه تورنویس نوشته اند ، بایت می باشد که هر بایت به شکل یک پکیج است که این پکیج شامل 8 بیت از ارقام 0 و 1 زبان ماشین است . لذا حتی کوچکترین و ساده ترین کاراکتر را اگر در یک هگز ادیتور بنویسید این کاراکتر با 8 بیت مطابقت دارد نه یک بیت .


درواقع ، پردازنده ی کامپیوتر دسته های 8 تایی از 0 و 1 زبان ماشین را می خواند نه تک تک بیت ها را .


 تک تک بیت ها تحت شرایط خاصی توسط  ما ماسک گذاری می شوند و پردازنده نیز فقط تحت همان شرایط تک تک بیت ها را می خواند و اجرا می کند ).


 


ادامه ی ترجمه:

شما نمی توانید  تحت پردازنده ی اینتل ایکس 86 ، با یک عملیات مستقیم و ساده ،  به یک بیت تنها و منفرد دست یابید .

برای خواندن یا نوشتن یک بیت تنها ( یک رقم 0 یا 1 زبان ماشین ) ، شما مجبورید  عملیاتهای ماسک را به همان شکلی که در بخش  لاجیکال Logical  توضیح  داده شده است  بکارببرید  .



من ( رنه تورنویس ) بارها غافلگیر شده ام از دیدن اینکه مبتدیان می توانند مشکلاتی داشته باشند درحین ساختن ذهن شان  با برخی تجسم سازی ( تخیلات)  ذهنی از حافظه ی کامپیوتر .


(توضیح مترجم: یعنی از اینکه برنامه نویسان مبتدی در مورد حافظه ی کامپیوتر ، خیال پردازی می کنند بارها و بارها غافلگیر شدم !   . توجه داشته باشید که دارم بصورت زنده و تحت الفظی ، یک متن انگلیسی دست و پا شکسته  و گنگ را که سالها پیش توسط یک  برنامه نویس  فرانسوی  و به بدترین شکل ممکن نوشته شده است ترجمه می کنم . حالا شما خودتان حال و روز مرا  در ذهن تان تجسم کنید!!)


ادامه ی ترجمه :

این  تخیل مخصوصا واضح  ایجاد شده بود !! بعنوان مثال ، با سوالات مبتدیان درباره چگونگی کار با آرایه های چند بعدی ، در زبان اسمبلی .  بنابراین ، بنظر می رسد مفید باشد بگویم که :


حافظه ی کامپیوتر بجز مجموع خطی بایتهای سلسله وار ( نوبتی ) با یک محدوده ی آدرس  بین  0  تا  xxxx  چیز دیگری نیست .


xxxx  به مقدار حافظه ی فیزیکی نصب شده ی قابل دسترس  روی سیستم بستگی دارد.


تحت سیستم عامل های مدرن ( ویندوز) ، اولین آدرس قابل دسترس  حقیقتا  ، 0  نیست ، اما ، درعوض ، آدرس  آپلود پیشفرض اپلیکیشن ، معمولا  عدد  0400000 ( در مبنای هگزادسیمال)  برای فایلهای اجرایی قابل حمل تحت ویندوز  می باشد .



(توضیح مترجم:  اولا اینکه  جناب رنه تورنویس  نفرت شدیدی از شرکت مایکروسافت و سیستم  عامل ویندوز داشت و در همین فایل راهنما بارها علیه مایکروسافت و ویندوز حرف زده است . حالا چه به حق و چه به ناحق . کاری ندارم  .  لذا بجای لفظ ویندوز از لفظ سیستم عامل مدرن استفاده می کند . ثانیا این مباحث فقط در سیستم عامل ویندوز کاربرد دارند . زیرا در سایر سیستم عاملها  عملا با چنین مسئله ای روبرو نمی شویم زیرا یا مدرن نیستند ( اکثریت سیستم عاملها مدرن نیستند و ساختاری ساده و کوچک  دارند هرچند ممکن است معماری نرم افزارهایشان از ویندوز دشوارتر و پیچیده تر باشد ولی در کلیت ، ساده هستند )   و یا آدرس بوت سیستم عامل از 0 شروع می شود ( مثل سیستم عامل کالیبری که  روی سکتور 0 هارد و رم بوت می شود  )  یا اینکه  شبه یونیکس هستند و از زمین تا آسمان هفتم  از هر لحاظ با ویندوز تفاوت دارند و ساختاری بسیار ساده و بدوی و قدیمی  دارند  . پس شک نکنید منظور ایشان از سیستم عامل مدرن همان ویندوز بوده است .  ثالثا  در معماری فایلهای پی ( نرم افزار - درایور  - کتابخانه و ..) سیستم عامل ویندوز ، عدد  400000  یا  40000  در مبنای هگزادسیمال  معمولا بعنوان یک عدد بیس و شاخص برای آدرسدهی بکار می رود و  این مطلب را فقط  در ویندوز خواهید دید .


سایر سیستم عاملها چنین حالتی ندارند و شیوه ی ادرسدهی متفاوتی دارند . . در این مورد در دوره ی برنامه نویسی با زبان ماشین تحت هگز ادیتور بیشتر توضیح  خواهم داد . انشاء ا...  )


ادامه ی ترجمه: 

هر داده ی نگهداری شده در حافظه ی کامپیوتر چیزی  جز  عدد نیست . بطور خاص ، یک داده ی معین چیزی بجز سایز ( برحسب بایت ) نیست .  برای مثال ، با در نظر گرفتن اینکه  مقداری داده در حافظه ، یا یک بایت تنها می باشد یا یک  dword  بدون علامت  ، یا یک رشته ی متنی ، آن همیشه ، و فقط یک مطلب از تفسیر ، از منظر برنامه نویس ، بسته به فقط روی کاربردی که او ایجاد می کند از داده ی معین .

(توضیح مترجم: خودم نفهمیدم چی نوشتم . چون ترجمه ی چنین متنی از توان من خارج است ! )


ادامه ی ترجمه:

جزئیات بیشتر را در بخش Numbers  ببینید .



پردازنده (The CPU) :

  پردازنده ( واحد پردازش مرکزی ) سخت افزاری است که اجرا می کند مجموعه ای از دستورالعملها ( اینستراکشنها)ی زبان  ماشین را .


همه ی این دستورالعملها غالبا  خیلی ساده هستند  و  می توانند ، یا نمی توانند نیاز داشته باشند به رجیسترهای خاص یا  دسترسی های به حافظه  که فراهم شده است در اعضای  مبدا و مقصد  مورد انتظارشان .

+

+

+

پایان ترجمه !

+

+

خب دوستان ، این هم نمونه ای از ترجمه که توسط اینجانب بصورت  آنلاین و زنده و فی البداهه و البته با کمک یک دیکشنری درب و داغون  انجام شد .


برخی از متون راهنمای اسمبلر RosAsm  به قدری سنگین و ثقیل و گنگ و مبهم هستند که ترجمه کردنشان  تقریبا غیرممکن است .

+

شاید بد نباشد اگر بدانید من سالها پیش فایل راهنمای اسمبلر  RosAsm را به همین شکل یعنی ترجمه ی تحت الفظی و با کمک یک دیکشنری  به فارسی ترجمه کردم و مغزم داشت سوت می کشید . خود این بنده ی خدا در پایان اقرار می کند که زبان انگلیسی اش ضعیف است و به همین دلیل خیلی ها نتوانسته اند چیزی از این اسمبلر و راهنمایش بفهمند و انرا رها کرده اند . لذا  بابت  عدم تسلط بر زبان انگلیسی و  نامفهوم بودن متون راهنمای این اسمبلر ،  از برنامه نویسان  عذرخواهی می کند .


مدت 2 ماه شبانه روز وقت ام را صرف ترجمه ی این فایل کردم ولی دست آخر نتوانستم با این اسمبلر برنامه نویسی نمایم !!


اینجا بود که فهمیدم  صرف ترجمه ی یک متن تخصصی به معنای تسلط بر آن متن نیست . بله صرف اینکه یک مترجم زبان انگلیسی بتواند یک متن تخصصی در زمینه ی کامپیوتر  یا هر زمینه ی تخصصی دیگری را ترجمه کند هرگز به معنای تسلط یافتن او به ان  دانش یا تخصص نیست .

مترجم همیشه مترجم است و تایپیست هم همیشه تایپیست .  پس هرگز خودم را یک برنامه نویس نمی دانم . اگر هم قبلا چنین ادعایی کرده ام  این ادعا را پس می گیرم .  من کماکان یک تایپیست ساده و معمولی هستم .

+

در مورد اون ترجمه نیز باید بگویم که متاسفانه پس از نصب سیستم عامل لینوکس بر روی ویندوز و حذف شدن تمامی پارتیشنهای ویندوز و فرمت شدن کل هارد دیسک ، تمامی فایلهای روی هارد از جمله متون ترجمه  به یکباره برای همیشه نابود شدند و من تحت هیچ شرایطی و با هیچ ابزار ریکاوری نتوانستم فایلهای ترجمه و بسیاری از نرم افزارها و فایلهای شخصی ام را ریکاوری کنم  و مجبور شدم تمام نرم افزارها و فایلهای مورد نیازم را مجددا از اول  تا اخر  از نت  دانلود نمایم .

یکی از دلایل نفرت ام از لینوکس و شبه یونیکس ها همین است که :  سخت افزار و البته هارد را به شکل فایل متنی می بینند نه به شکل واقعی و حقیقی شان و براحتی سخت افزار  را خراب می کنند کمااینکه بعد از نصب لینوکس ،  مقدار 12 گیگابایت از  ظرفیت هارد دیسک کامپیوترم برای همیشه از بین رفت و با هیچ ابزاری نتوانستم آنرا ریکاوری نمایم  و عملا از لینوکس متنفر شدم .   این خود ثابت می کند که یونیکس و فرزندانش از جمله لینوکس تا چه حد عقب مانده و بدوی و خطرناک می باشند و اصلا نباید روی کامپیوتر شخصی نصب شوند .

+

از نظر من یونیکس و شبه یونیکسها سیستم عاملهایی مبتنی بر نوار مغناطیسی می باشند و باید آنها را به موزه ی تاریخ کامپیوتر بسپاریم و منحصرا از ویندوز که سخت افزار را به شکل واقعی و فیزیکی می بیند و بی خطر است و پارتیشهای هارد را به شکل واقعی ایجاد می کند استفاده نمود . 

+

 استفاده از لینوکس در سرورها و مین فریمها و سوپرکامپیوترهای امروزی که بجای نوار مغناطیسی از هارد دیسک استفاده می کنند  یک اشتباه بسیار بزرگ و خطرناک  است که متاسفانه این اشتباه  مرگبار سالهاست که توسط افراد و شرکتها و سازمانها  تکرار  می شود.

لینوکس براحتی می تواند همان بلایی را که بر سر کامپیوتر شخصی ام آورد بر سر یک سرور یا مین فریم یا سوپرکامپیوتر نیز بیاورد یعنی  هارد را بطور کامل و ناخواسته فرمت کند یا  حتی هارد را خراب کند  و به چنین کامپیوترهای گران قیمتی  آسیبهای چند صد میلیارد دلاری وارد نماید .

اگر مالکین سوپرکامپیوترها و سرورها  عقل داشتند بجای این مخرب افزار بی هویت (لینوکس)   از سیستم عامل ویندوز سرور که هویت و شناسنامه دارد و بی خطر است استفاده می کردند . عقل که نباشد جان در عذاب است .


 یونیکس و لینوکس سیستم عاملهای بسیار بدوی و قدیمی هستند که همه چیز حتی سخت افزار را به شکل فایلهای متنی می بینند و کار کردن با  آنها بسیار خطرناک است . یونیکس به همان دهه ی 60  میلادی و نوار مغناطیسی تعلق دارد نه به الان که سالهاست از هارد دیسک در کامپیوترها استفاده می شود .

+

من از کاربران یونیکس ( یونیکس اوریجینال دهه 60 میلادی  ، بی اس دی  ، مینیکس ، لینوکس ، هرد ، اندروید ، مک ، آی او اس و سایر شبه یونیکس ها )  درخواست می کنم که دست از تعصب و لجبازی  بردارید و با ویندوز آشتی کنید . دوره ی یونیکس و  نوار مغناطیسی و کامپیوترهای  PDP  آزمایشگاه بل  به آخر رسیده و یونیکس را باید سیستم عاملی مرده و منسوخ بدانید  . سیستم عاملی که تا این حد خطرناک باشد و براحتی هارد دیسک را خراب کند  و تمام محتویات هارد را به یکباره فرمت و حذف کند و کودن است و فرق بین نوار مغناطیسی دهه های 50 و 60  میلادی را با  هارد دیسک دهه ی  80 و 90  میلادی به بعد را  نمی فهمد باید بیرون ریخت . .  چنین سیستم عاملی کودن و منسوخ و بدوی و قدیمی است و کاربرد واقعی ندارد .

+

اگر کاربران لینوکس بگویند حالا که اینطوره پس زبانهای ماشین و اسمبلی را هم که به دهه های 30 تا 60 تعلق دارند باید  دور بریزید و با زبانهای سطح بالای مدرن امروزی برنامه نوشت در پاسخ می گویم مقایسه ی زبان با سیستم عامل قیاس مع الفارق و نوعی  مغلطه است .  چون زبان واقعی و حقیقی تمام کامپیوترها از دهه ی 30 میلادی تا به امروز و تا روز قیامت  کماکان زبان ماشین است و اسمبلی هم که نسخه ی قابل فهم و اتوماتیک زبان ماشین است پس این دو که درواقع روح و روان کامپیوتر محسوب می شوند را هرگز نمی توان از کامپیوتر جدا کرد و دور ریخت و زبانهای سطح بالا نیز همگی در قلب شان  از زبان اسمبلی و ماشین استفاده می کنند و بدون زبان اسمبلی و ماشین هیچ کاری نمی توانند انجام دهند . پس لطفا این دو ( زبان برنامه نویسی و سیستم عامل )   را باهم مقایسه نکنید . چون قابل قیاس نیستند .

+

 سیستم عامل یک نرم افزار اختیاری است زیرا هنوز هم سخت افزارهای فراوانی را می شناسیم که بدون سیستم عامل و صرفا با زبان ماشین کار می کنند  ( همین کامپیوترهای شخصی عملا هرنوع سیستم عاملی را براحتی اجرا می کنند ) .  اما هیچ سخت افزاری را نمی توان نام برد که زبان ماشین در آن بکار نرفته باشد . غیرممکن است  . بدون زبان ماشین هرگز نمی توان از هیچ ابزار الکتریکی یا  الکترونیکی  استفاده کرد اما بدون سیستم عامل می توانیم از ابزارهای الکتریکی استفاده نماییم .

+

 شما می توانید روی هر نوع کامپیوتر یا هر دستگاه دیجیتالی از هر مدلی  ،  هر نوع سیستم عامل دلخواه استفاده کنید  اما هرگز نمی توانید زبان ماشین را از او جدا بکنید . چنین کاری غیرممکن است . پس حساب سیستم عامل از زبان برنامه نویسی کاملا جداست . 

+

تمامی دستگاههای الکتریکی جهان منحصرا زبان ماشین را می فهمند و بکار می برند اما  لزوما همه ی انها از  سیستم عامل استفاده نمی کنند . سیستم عامل کاملا اختیاری است . اما زبان ماشین یک اجبار و یک حقیقت است و ذات سخت افزار محسوب می شود . درواقع زبان ماشین روح و روان سخت افزار محسوب می شود .  اما سیستم عامل فقط یک  آپشن و یک رابط بین کاربر و سخت افزار است . همین و بس . پس هرگز از من نخواهید که از زبان واقعی سخت افزار یعنی زبان ماشین حرفی نزنم . زیرا این خواسته با عقل  جور در نمی آید . اما می توانید از من بخواهید که حقایق مخفی هر سیستم عامل را به شما بگویم .  من حاضرم حقایق مخفی پشت ویندوز را نیز بگویم . زیرا با مایکروسافت عقد اخوت نبسته ام و روی ویندوز تعصب ندارم و در ویندوز و البته سیاستهای مایکروسافت  نیز ایراداتی دیده ام . پس هیچ تعصبی روی ویندوز ندارم . اگر هر ایرادی جدید در ویندوز ببینم  حتما به زبان می آورم . کمااینکه قبلا باگ مربوط به ماشین  حساب ویندوز را در همین وبلاگ بازگو کردم و حتی گفتم که  ماشین حساب لینوکس کاملا درست و دقیق و استاندارد است و در آن پست از لینوکس دفاع کردم .

بنابراین روی ویندوز تعصب ندارم و  صرفا   واقعیتها را  بازگو می کنم .

+

بهرحال  اگر لینوکس اینطور وحشیانه هارد کامپیوترم را خراب و فرمت نکرده بود الان تمامی فایلهای ترجمه ی اسمبلر RosAsm را   با یک کمی دستکاری در فرمت و فونت ،  براحتی آپلود می کردم و خودم و شما را خلاص می کردم و یک نفس راحت می کشیدم .  اما افسوس که لینوکس  تمام زحمات ام را نابود کرد .

من بمیرم هم سمت لینوکس برنمی گردم .


در ضمن من با هیچکس  عقد اخوت نبسته ام و حرف حق می زنم و حقیقت را بدون ترس بیان می کنم . بازهم می گویم یونیکس و فرزندانش سیستم عاملهایی قدیمی و تاریخ گذشته و غیرکاربردی هستند و نباید انها را روی هارد دیسک نصب کنید . خطرناک است . اگر نصب کردید و کل هارد فرمت شد یا به هارد صدمه زد فقط خودتان را سرزنش کنید .

+

حتی لینوکسهایی مثل اوبونتو نیز که  بوت دوگانه (دوال بوت ) دارند هنگام سوار کردن و و پیاده کردن پارتیشنهای ویندوزی می توانند این پارتیشنها را ناخواسته حذف و فرمت کنند و ویندوز را نابود کنند . این اتفاق واقعا برایم رخ داد و عملا برای همیشه لینوکس را دور ریختم و به ویندوز برگشتم .

+

کاری ندارم که اکثر توزیعهای لینوکس یا اصلا بوت نمی شدند یا اگر بوت می شدند نصب نمی شدند یا اگر با هزار بدبختی نصب می شدند راه به راه هنگ می کردند و با یک نصب ساده ی کارت گرافیک انویدیا از مخازن رسمی خودشان ،  بوت لودرشان  ( گراب ) کاملا  خراب می شد و لینوکس دیگه تحت هیچ شرایطی بالا نمی آمد و از دسترس خارج می شد  ( دبیان به اصطلاح پایدار !!!!! )  و کار ندارم که اکثر توزیعهای معروف لینوکس بی جهت روزی صدبار هنگ می کردند و سیستم را کاملا فریز می کردند طوریکه مجبور می شدم دکمه ی ریست روی کیس را فشار دهم و کامپیوتر را ریست کنم :  اوبونتو و لوبونتو   و پاپی لینوکس و فدورا   . من  در تمامی این توزیعها ( دبیان و فرزندانش ) همیشه شاهد هنگ وکرش کامل سیستم بودم و همیشه فن پردازنده صدای سشوار می داد و کم مانده بود پردازنده بسوزد . ) .  این  واقعیات تلخ هنوز هم  در توزیعهای بی درو پیکر و بی صاحب لینوکس دیده می شود . کی گفته لینوکس هنگ نمی  کند ؟؟؟؟؟  یک مشت ترول دروغگوی  خیالباف مکار .  اتفاقا لینوکس خدای باگ و هنگ  و کرش  می باشد .

+

لینوکس چیست ؟؟؟  جواب:  یک شبه سیستم عامل بشدت ناپایدار و سست و البته مخرب افزار و خطرناک  و غیرقابل اطمینان  که توسط  یک مشت آدم مشنگ و مست و لایعقل و عقده ای که از مایکروسافت  زخم خورده بودند  تحت عنوان لینوکس و البته با نام واقعی گنولینوکس ساخته شد و شروع به عوامفریبی کرد .

هنوز هم در وب فارسی و انگلیسی ترولهای لینوکس در حال سمپاشی علیه ویندوز و تبلیغ از بدافزاری احمقانه بنام سیستم عامل لینوکس می باشند . با اون ترمینال گنگ و پیچیده و خطرناک و مبهم و شلوغ اش .  ترمینال لینوکس بشدت مخرب است حتی برای خود لینوکس . بسیاری از دستورات ترمینال لینوکس قاتل سخت افزار می باشند . از این بدافزار  دوری کنید .

+

برخلاف تصور عامه ی کاربران ایرانی و خارجی ، لینوکس هرگز  آینده ی درخشانی ندارد و سایر شبه یونیکسها نیز که وضعشان از لینوکس بدتر و مفتضح تر است .  یونیکس و شبه یونیکسها هیچ آینده ای ندارند زیرا معماری شان بسیار قدیمی و غیرکاربردی  و منسوخ شده  و خطرناک است  و به سخت افزار چند میلیونی تان آسیب جدی می رساند .

+

سیستم عاملی که از نظر فنی به دستگاههای امروزی تعلق ندارد و بیگانه است و مخرب است  و دستگاههایش در موزه تاریخ کامپیوتر نگهداری می شوند و دیگه هیچ کاربردی ندارند  محکوم به فنا و نابودی است . ( لینک سایت موزه ی تاریخ کامپیوترها که مالک اش شرکت گوگل است و البته شرکت مایکروسافت نیز با این سایت همکاری می کند را در وبلاگ قرار داده ام . وارد سایت شوید و با کامپیوترهای قدیمی یونیکسی  سری  pdp    دهه ی 60 میلادی خاطره بازی کنید !  امروزه دیگه باید لینوکس و سایر شبه یونیکسها را در موزه ی تاریخ کامپیوتر یعنی دقیقا در همین سایت  ببینید . این سیستم عاملها عملا فسیلهای زنده محسوب می شوند  . در آینده بجز ویندوز سیستم عامل دیگری بر دنیا حکمرانی نخواهد کرد . ببینید کی گفتم . )



حالا هرکس هرچی دلش می خواهد ، بگوید . حقیقت همین است که من گفتم .


اگر لینوکس چنین بلایی بر سر هارد کامپیوترم نیاورده بود الان به اندازه ی یکسال  جلو بودم و می توانستم کارهای جدیدتر و بهتری انجام دهم . نه اینکه بنشینم و از صفر شروع کنم .


حقیقت تلخ است . سعی کنید همیشه طرف حق باشید  و حرف حق بزنید حتی اگر به ضررتان تمام شود . ضرر دنیوی زودگذر است اما مانع از ضرر اخروی و عذاب الهی می شود . فردای قیامت خداوند مرا به دلیل  سکوت و عدم بیان حقیقت مخرب لینوکس  سرزنش می کند و می گوید اگر سکوت نمی کردی و حقیقت را می گفتی کامپیوتر هزاران کاربر ویندوزی خراب نمی شد و خسارت نمی دیدند و  تو را نفرین نمی کردند . 

خشم خدا بسیار بزرگتر و مهلک تر از انتقام یک مشت ترول و هکر لینوکسی می باشد .

لینوکس بجز هک و خرابکاری و  حملات سایبری کاربرد دیگری ندارد .


من از خشم مردم اصلا نمی ترسم . از خشم خدا می ترسم و به همین جهت حقایق را در این وبلاگ می گویم و هیچ ترسی از واکنش  کاربران لینوکس ندارم و از هک شدن هم که اصلا نمی ترسم . بارها هک شده ام و باز هم هک خواهم شد . هکرها مثل من انسان هستند . برای چی باید از اینها بترسم ؟؟؟!!!


شرعا وظیفه دارم  حقیقت را بگویم و بجز حقیقت  چیزی نگویم . 


یونیکس و شبه یونیکسها سیستم عامل نیستند مخرب افزار هستند . از اینها فاصله بگیرید تا از خسارت احتمالی و هزینه های اضافی جلوگیری نمایید .


با ویندوز آشتی کنید و بدانید که ویندوز تنها سیستم عاملی است که کامپیوتر را به شکل واقعی و حقیقی می بیند لذا  کاملا استاندارد و بی خطر و کاربردی است .

+

اگر حرفهای مرا باور نمی کنید دبیان را روی ویندوز نصب کنید بعد ببینید چه اتفاقی می افتد . دبیان را که نصب کردید کارت گرافیک انویدیا را از درون برنامه ی سیناپتیک و از مخازن رسمی خود دبیان نصب کنید بعد مطابق با پیام اخطار که دبیان صادر می کند رفتار کنید و کامپیوتر را ریبوت کنید . بعد اگر توانستید  وارد سیستم شوید من اسم ام را عوض می کنم .  اینها همگی تجربه هستند و تجربه هرگز دروغ نمی گوید . هنوز که هنوزه دبیان و اوبونتو و لوبونتو  براحتی  هنگ می کنند .  فدورا هم که یک ستینگ کودکانه و ابلهانه و ناقص دارد و درواقع یک اسباب بازی است نه سیستم عامل .  هیچ چیزی در فدورا  ندیدم .  لینوکس مینت هم که اصلا بوت نشد که بخواهد نصب شود . کالی لینوکس هم اصلا بوت نشد . پاپی لینوکس هم که بصورت زنده در درون رم نصب می شود و نمی توان انرا روی هارد نصب کرد .   لوبونتو و اوبونتو هم که مثل دبیان خدای باگ و هنگ هستند .


شما جای من باشید و اینهمه تجربه ی تلخ از لینوکس ببییند حاضر می شوید به لینوکس برگردید ؟؟؟؟

حالا برخی دوستان ممکن است خیال کنند که من عصبانی هستم . درحالیکه من دارم با خوشحالی این مطالب را تایپ می کنم و اصلا عصبانی نیستم  . اتفاقا خوشحالم که قیافه ی نحس لینوکس را نمی بینم و از  29 سال سابقه ی کار با کامپیوتر و ویندوز چیزی جز لذت و خوشحالی نصیب ام نشده است و خوشحالم که 29 سال است کاربر ویندوز می باشم .  

آدم عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود . وقتیکه یکبار اکثر توزیعهای معروف لینوکس  اینقدر ناپایدار و مخرب بودند برای چی باید مجددا به سمت اینها بروم ؟؟؟


مگه ویندوز چه ایراد یا نقص یا  مشکلی داره که مجبور باشم به سمت لینوکس بروم ؟؟

 من که هیچ نقص یا ایراد در ویندوز ندیده ام اگر هم نقص بوده چندان مهم نبوده و خطری برایم نداشته . من بیشتر با سیاستهای شرکت مایکروسافت مشکل دارم تا ویندوز . 

در طول این 29 سال کار با کامپیوتر من فقط یکی دو مورد باگ یا نقص در ویندوز دیدم . نه بیشتر .  اما با سیاستهای مایکروسافت مخالف هستم .


 برخیها فقط بخاطر نفرت از رنگ آبی ویندوز به سمت لینوکس که قرمز است می روند !!!


جالب اینکه خیال می کنند همه مثل خودشان از رنگ آبی متنفر هستند و خسته شده اند!!!


من کاری به رنگ ندارم . من به کارایی و استقامت و قدرت و استانداردهای سیستم عامل کار دارم وگرنه ما لینوکس آبی هم داریم ( دبیان ، کوبونتو ، لوبونتو ، و ...)

پس دعوای رنگ و این حرفها نیست . دعوا بر سر چیز دیگری است.

این افراد بسیار  عجول و هیجانی هستند و دوست دارند چیزهای جدید را به هر قیمتی که شده تجربه کنند و هر چند وقت یکبار به یک توزیع بی درو پیکر لینوکس ناخنک می زنند  تا چیز جدیدی کشف کنند در حالیکه تمام توزیعهای لینوکس سرو ته یک کرباسند  و هیچ چیز جدیدی در انها کشف نمی شود زیرا همه ی آنها از روی همدیگه کپی برداری شده اند .

 

این افراد لینوکس را به تانک جنگی و ویندوز را به پراید تشبیه می کنند !!!!


خیال می کنند هرکسی نمی تواند راننده ی تانک شود !    نمی دانند که رانندگی تانک بسیار آسان و راحت است و هنر خاصی لازم ندارد .  اما رانندگی با پراید در جاده های غیراستاندارد ایران واقعا هنر می خواهد که هرکسی این هنر را ندارد .


یکی از همین ترولهای معروف لینوکس که سایت اش همیشه فیلتر می باشد  سالها پیش ویندوز را یکبار به دوچرخه ی کودکان که چرخهای  کمکی نیاز دارد و یکبار به موتورسیکلت تشبیه می کرد و لینوکس را به مینی بوس تشبیه می کرد و معتقد بود که قرار نیست کاربران همه کاره ی سیستم عامل باشند !!!!

او می گفت کاربران فقط در حکم  مسافران مینی بوس هستند  و هرکدام باید در ایستگاه خودش پیاده و سوار شود .  

این عقیده براین اساس شکل گرفته که یونیکس و لینوکس سیستم عاملهای زمان اشتراکی هستند و چند کاربره می باشند ! هر کاربر فقط به بخشی از سیستم دسترسی دارد .

+

این عقیده امروزه منسوخ شده است ( هرچند متاسفانه مایکروسافت از ویندوز ایکس پی به اینطرف این عقیده ی احمقانه را به درون ویندوز وارد کرد   و ویندوز را همچون لینوکس و یونیکس چند کاربره کرد بدون اینکه نیازی به اینکار باشد . چون ویندوز روی کامپیوتر خانگی نصب می شود و کامپیوتر خانگی  اکثر اوقات فقط یک کاربر دارد و اینکار مایکروسافت کاملا اشتباه بود . ) . زیرا در  دهه ی 60  میلادی کامپیوترها همگی مین فریمهای سست و سنگین و حجیم و بدوی و کودن و گران قیمت و البته مادولار  شرکت آی بی ام بودند و این شرکت نگران بود که کاربران سیستم را خراب کنند لذا طبق قوانین ان روزگار  هر کاربر که یک دانشجو بود حق داشت فقط یک ناخنک به سیستم بزند و بازی کند و بعد از پشت سیستم بلند شود و دانشجوی بعدی جای او را بگیرد !

زیرا هم کامپیوترها عقب مانده و ضعیف و بدوی  و مادولار بودند هم سیستم عاملشان ( سی تی اس اس و مولتیکس و یونیکس و ... ) . لذ ا مجبور بودند زمان را بین دانشجویان به اشتراک بگذارند .


 اما الان چی ؟؟   آیا هر کاربر خودش یک سیستم خانگی کامل ندارد ؟؟؟؟


آیا الان کامپیوترها تنها از یک دستگاه مجتمع و فشرده  و پایدار و قدرتمند ساخته نشده اند ؟؟؟


آیا الان  بیش از 2  میلیارد کاربر خانگی در دنیا هرکدام یک سیستم کامپیوتری کامل و سریع و قدرتمند و مدرن ندارند و مالک اش نیستند ؟؟؟


آیا  امروزه در هر خانه  صدها کاربر پشت یک دستگاه  کامپیوتر خانگی می نشینند که نیاز به اشتراک گذاری زمان  و چند کاربره کردن سیستم عامل  باشد ؟؟؟!!!!

اصلا اشتراک زمانی  و  چند کاربره کردن سیستم عامل یک اشتباه بزرگ بود که مایکروسافت دیوانه  این اشتباه را در ویندوز تکرار کرد .

اشتراک زمانی نوعی توهین به شعور کاربر محسوب می شود . کاربر که نباید تاوان ضعف معماری مین فریمهای عهد بوق را می داد .

کاربر چه در دهه ی 60 میلادی و چه الان حق داشت و حق دارد که تمام وقت پشت سیستم بنشیند و  بر سیستم مسلط شود و کارش را با ارامش و خونسردی و بدون استرس انجام دهد . در حالیکه سیستم اشتراک زمانی عملا به کاربران استرس وارد می کرد و حقوق انها را ضایع می کرد .

شاید بگویید دهه 60 میلادی  فناوریها بسیار قدیمی بودند و شرکت آی بی ام و سایر شرکتها حق داشتند چنین قوانینی وضع کنند و ممکن بود کاربران سیستم را خراب کنند .


اما من می گویم اگر هر کاربر  به مدت 4 ساعت در روز وقت کافی برای کار کردن داشت و سیستم شبانه روزی بود یعنی در تمام  24 ساعت به کاربران اجازه ی کار با کامپیوتر داده می شد  هم به  همه ی دانشجویان وقت کافی برای کار با کامپیوتر می رسید و هیچکس بی نصیب نمی شد و هم اینکه چون کاربر  وقت کافی داشت دستپاچه نمی شد و سیستم را خراب نمی کرد . اینطوری نیازی به اشتراک زمانی و چند کاربره کردن سیستم نبود . چون هر کاربر دستکم 4 ساعت کامل با آرامش و خونسردی با کامپیوتر کار کرده و کارش را بخوبی انجام داده و کامپیوتر نیز هرگز دچار مشکل نشده است .


اگر هم بحث امنیت باشد که اتفاقا سیستم تک کاربره بدلیل اشراف کامل کاربر بر کل سیستم امنیت بیشتری نسبت به سیستم چندکاربره دارد .

وقتیکه سیستم عامل تک کاربره باشد هکر نمی تواند کاربر دوم باشد . زیرا معماری سیستم عامل بگونه ایست که کل سیستم توسط کاربر واقعی و مجاز اداره می شود و در یک زمان واحد بیش از یک کاربر نمی تواند وارد سیستم شود لذا سیستم هک نمی شود .


آن زمان که ما با داس کار می کردیم حتی یکبار هم نه داس خراب می شد نه کامپیوتر . چون هر نفر پشت یک کامپیوتر بود و ارامش داشت و  با دقت و تمرکز کافی کار می کرد  و می دانست که نباید هرکاری انجام دهد و این درحالی بود که ما در داس تسلط کامل بر سیستم عامل و سخت افزار کامپیوتر داشتیم . ولی سو استفاده نمی کردیم و احتیاط می کردیم .  ضمنا چون داس تک کاربره بود بجز خود ما که کاربر واقعی بودیم هیچ کاربر دیگری نمی توانست به سیستم نفوذ کند . لذا داس هک نمی شد . چون داس بیش از یک کاربر را قبول نمی کرد و این یعنی امنیت واقعی .


ویندوزهای قدیمی هم که تک کاربره بودند قدرت بیشتری به ما می دادند . آزادی بیشتری نیز داشتیم . امنیت نیز داشتند . زیرا کل سیستم توسط یک نفر که کاربر مجاز بود اداره می شد و چون فقط یک کاربر می توانست پشت سیستم باشد و سیستم را در دست بگیرد امکان ایجاد کاربر دوم  توسط هکر وجود نداشت . چون ویندوز 98 اجازه نمی داد در یک لحظه ی واحد بیش از یک کاربر سیستم را در دست بگیرد لذا هکر نمی توانست ویندوز 98 را هک کند و کاربر غیرمجاز بسازد و وارد سیستم شود . . کنترل کردن ویندوز 98  بسیار اسانتر از ویندوز 10 می باشد . چون ویندوز 10 الان بشدت پیچیده و سنگین و حجیم و  تو در تو شده  است . کاربر هیچ اختیاری از خودش ندارد . چون ویندوز 10 ترکیبی از فلسفه ی یونیکس و البته چیزهای دیگه شده است . ویندوز 10 به بهانه ی امنیت تمامی فایلهای خود را قفل می کند و این خلاف ازادی کاربر است .

+

ویندوز از ویندوز ایکس پی به اینطرف اصالت و هویت خودش را از دست داد . امنیت اش نیز کمتر شد چون چند کاربره شدن ویندوز باعث شد هکرها بتوانند براحتی خودشان را بعنوان کاربر دوم و سوم  و .... جا بزنند و سیستم را گول بزنند . لذا هک کردن ویندوزهای جدید اسانتر از ویندوزهای قدیمی است که تک کاربره بودند .

هرچه تعداد کاربران یک سیستم عامل بیشتر باشد  امکان تشکیل کاربران غیرمجاز توسط هکرها بیشتر است . اینجاست که می گویم سیستم عامل باید تک کاربره باشد تا فقط به یک نفر اجازه ی فعالیت دهد که ان یک نفر همان کاربر اصلی و مجاز است  .

+

سیستم عاملی که به بهانه ی امنیت اجازه ی ساخت دهها کاربر را به من و شما بدهد این اجازه را به هکرها هم می دهد . به همین راحتی .

اما سیستم عامل تک کاربره چون ذاتا فقط یک کاربر را می شناسد و تایید می کند به این راحتی هک نمی شود زیرا هکر نیاز به این دارد که  خودش را به جای کاربر اصلی  جا بزند که اینکار در داس و نسخه های قدیمی ویندوز غیرممکن بود .

+

کاربر باید خودش انتی ویروس و انتی هک سیستم اش باشد . زبان ماشین این قدرت را به کاربر می دهد که او را به یک انتی ویروس و انتی هک انسانی تبدیل کند . یعنی در  1  ترابایت  حجم هارد  دیسک بتواند حتی یک بایت مشکوک   را شناسایی و با دست بازنویسی کند و عملا در چنین حالتی هیچ نیازی به انتی ویروس و انتی هک نداریم .


علت اصرار من بر احیای زبان ماشین نیز همین است. اعطای قدرت و آزادی و امنیت واقعی به کاربر  و تبدیل کردن کاربر به انتی ویروس انسانی .


بله کاربر ویندوزهای قدیمی در حکم یک قهرمان موتورسواری بود . 


آیا حقیقتا  موتورسواری راحتتر است یا خودروسواری ؟؟


من خودم سالها موتورسوار بودم  و در جاده ها و خیابانها بدون هیچ مشکلی موتورسواری می کردم زیرا  موتور خیلی زود جزوی از بدن انسان می شود . هر مانوری که دلت بخواهد می توانی با موتور انجام بدی اما با مینی بوس نه !


این افراد نمی دانستند که اتفاقا رانندگی با موتورسیکلت بدلیل اینکه موتور با بدن انسان یکی می شود  و جزوی از بدن انسان می شود بسیار راحتتر از رانندگی با  مینی بوس است !

این افراد دوست داشتند کاربر مطیع سیستم عامل باشد در حالیکه  این حرف بر خلاف شعار آزادی کاربر است که این افراد مدام سر می دهند.

مثالها و تشبیه های این افراد واقعا خنده دار و مضحک است . مثل سیستم عامل شان.


ترولهای لینوکس  واقعا موجودات بدبختی هستند . خدا شفایشان دهد .

+

+

+

بهر حال به لطف شبه سیستم عامل  مضحک و خطرناک لینوکس مجبورم تمام راهنمای اسمبلر  RosAsm  را از اول تا اخر با دست ترجمه کنم   و لااقل  2 ماه طول می کشد تا اینکار را تمام کنم . 

طبق روال ، بخشهای بعدی راهنمای اسمبلر RosAsm را  مطابق با سرفصلها در پستهای بعدی وبلاگ وحیدمی و البته در صورت امکان  در وبلاگ  Spasm.blog.ir   ترجمه  و تفسیر  خواهم کرد . انشاء ا...


در پست بعدی بدون مقدمه و ماخره  مستقیما به سراغ ترجمه می روم و سعی می کنم وارد مسائل فرعی و حاشیه ای  نشوم . فکر می کنم به حد کافی چهره ی واقعی یونیکس و لینوکس را به کاربرها نشان دادم . دیگه کافیه . از این به بعد هرکس این متن را بخواند ولی برای کنجکاوی به سمت لینوکس برود چنانچه مشکلی برایش پیش آمد فقط خودش را سرزنش کند و به زمین و زمان بد و بیراه نگوید .  من رسالتم را در این مورد خاص  یعنی افشا کردن پشت صحنه و چهره ی واقعی لینوکس  کامل کردم و از نظر شرعی  خیالم راحت است که مردم را مطلع کرده ام تا کسی دچار خسارت نشود . وجدانم الان راحت است  چون وظیفه ام در قبال معرفی  عملکرد و ماهیت خطرناک لینوکس را انجام دادم .


 پست بعدی طبق سرفصل مربوطه  و بدون حاشیه و مطالب  فرعی ، نوشته خواهد شد  . انشاء ا....




وحید محمدی - وبلاگ وحیدمی



https://vahidmy.blog.ir








+



+

+

بروزرسانی

براثر حملات سایبری به وبلاگ وحیدمی ؛ تمام کامنت های کاربرها و پاسخ های من به کاربرها  ؛ حذف شدند 


لعنت خدا و نفرین ملائکه بر هکرها و اتکرها و مجرمان سایبری . 


تاریخ بروزرسانی 


یکشنبه مورخ 29 مرداد 1402 خورشیدی 


نکته : 

آدرسهای  آخرین پست وبلاگ وحیدمی را در زیر مشاهده می فرمایید . 




در پناه خداوند متعال عظیم الشان باشید 

ِ

الهم  عجل  لولیک الفرج . 



امضای همیشگی اینجانب  در جهت تایید صحت و درستی مطالب وبلاگهایم   : 


وحید محمدی . وبلاگ  وحیدمی 


https://vahidmy.blog.ir



https://vahidmy.blog.ir/archive


https://vahidmy.blog.ir/post/764