به نام خدا 



احکام تخلی. خروج ادرار و مدفوع 




حکم ۶۰:  بهتر است انسان در وقت تخلی و قضای حاجت و خروج  ادرار و مدفوع ؛ عورت خود را از کسانی که مکلف و بالغ هستند و به سن بلوغ و سن تکلیف یعنی هجده سالگی رسیده اند  بپوشاند . 

البته پوشیدن عورت از همسر و  همچنین از خدمتکار زن غیرمسلمان که در قرآن به او "ایمان" گفته می شود و می توان با او رابطه جنسی برقرار کرد ؛ لازم نیست زیرا زن و شوهر و البته  ارباب مسلمان و خدمتکار زن غیرمسلمان می توانند به عورت یکدیگر نگاه نمایند . 


اما اگر انسان  مجبور است از روی ناچاری و عدم تحمل ؛  در حضور افراد بزرگسال یعنی افراد بالای هجده سال اعم از زن یا مرد ،  قضای حاجت کند ؛ لازم نیست عورت خود را بپوشاند . اما بعد از رفع حاجت ؛ بهتر است عورت خود را مخفی کند . 



 زن و شوهر و افراد نابالغ  یعنی کودکان و  نوجوانان زیر هجده سال  اعم از دختر و پسر و  شخص دیوانه  ؛  لازم نیست عورت خود را از یکدیگر  و در حین قضای حاجت  یا در حمام ، بپوشانند و می توانند در  حین قضای حاجت یا  در حمام  به عورت یکدیگر  نگاه کنند و اگر ناخواسته  تحریک جنسی و جنب شدند یا  ناخواسته  منی از عورت آنها خارج شد مانعی ندارد . 


افراد بزرگسال و بالای هجده سال و همجنس که در اتاق مربوط به  آزمایش اعتیاد  و روبروی آینه می ایستند و در ظرف مخصوص تشخیص اعتیاد ؛  ادرار می کنند لازم نیست عورت خود را مخفی کنند و می توانند به عورت یکدیگر مستقیما یا از درون آینه نگاه کنند و اگر بعد از انجام آزمایش اعتیاد ؛ ناخواسته  تحریک جنسی شدند و منی از عورت آنها خارج شد مانعی ندارد . 



همچنین بیمار در مطب یا بیمارستان یا اتاق سونوگرافی لازم نیست عورت خود را از دید پزشک معالج یا متخصص سونوگرافی اعم از زن یا مرد  مخفی کند و پزشک معالج یا متخصص سونوگرافی اعم از زن یا مرد  می تواند مستقیما به عورت افراد بزرگسال نگاه کند . اگر به هر دلیلی از عورت افراد ؛ منی خارج شد مانعی ندارد .  



پزشک یا متخصص سونوگرافی یا متخصص رادیولوژی یا سی تی اسکن یا ام آر آی یا پرستار و یا هر شخصی که موظف است  طبق قوانین پزشکی ؛ عورت انسان را معاینه یا ضد عفونی  یا درمان کند ؛ می تواند به عورت انسان مستقیما  نگاه کند یا به عورت دست بزند و اگر از عورت شخص ؛ منی خارج شد مانعی ندارد  . 


همچنین افرادی که متخصص ختنه می باشند اعم از زن یا مرد ، می توانند به عورت انسان نگاه کنند و به آن دست بزنند و اگر از عورت انسان ؛ منی خارج شود مانعی ندارد . 


در چنین مواردی ؛ سن بلوغ شرط نیست و محدودیتهای سن  بلوغ یا سن تکلیف برداشته می شود زیرا پزشک یا  پرستار  یا  متخصص ختنه  یا شخصی که در  غسالخانه ؛ بدن میت را می شوید؛  نسبت به تمام اعضای بدن انسان ؛ حتی عورت مجاز است که نگاه کند و آنها را لمس کند .  





سن بلوغ عقلی و سن تکلیف در دین اسلام برای هر دو جنس  مذکر و مونث ؛ هجده سال کامل قمری یا نوزده سال کامل شمسی می باشد و سن قبلی که هشت سال قمری یا نه سال شمسی  برای دختران و  سیزده سال قمری یا چهارده سال شمسی  برای پسران بود باطل شده است زیرا احکام اسلام برای  کودک و نوجوان و افراد ناقص العقل و دیوانه نازل نشده اند  و تمام انسانهایی که سن قمری آنها کمتر از هجده سال می باشد از لحاظ عقلی  نابالغ و ناقص العقل  می باشند و تکلیف شرعی ندارند زیرا عقل انسان تا قبل از هجده سالگی ناقص است و احکام اسلام بر اساس عقل صادر شده است . 


تنها نشانه ی بلوغ و سن تکلیف در دین اسلام ، کامل شدن عقل است که در سن هجده سال قمری یا نوزده سال شمسی برای هردو جنس مذکر و مونث یکسان می باشد 


روییدن موی زبر و خشن در بالای عورت  و زیر شکم  دختر یا  پسر  در سنین کمتر از هجده سال قمری  یا نوزده سال شمسی هرگز به معنای بلوغ و سن تکلیف نیست . 


تمام احکامی که سن تکلیف و سن جاری شدن مجازاتهای اسلامی اعم از حد و تعزیر و حبس را به روییدن موی خشن در زیر شکم  و بالای عورت دختر یا پسر  موکول می کردند باطل و منسوخ شده اند زیرا خلاف عقل بودند. 


عقل حکم می کند که مجازات یا تکلیف شرعی را فقط برای افراد عاقل و بالغ یعنی افراد بالای هجده سال ؛ تعیین و اجرا کرد . 



احتلام یعنی خروج منی در خواب یا بیداری  هرگز به معنای بلوغ و سن تکلیف نیست . 



همچنین بلوغ جنسی در دختران هشت تا نه ساله  یا پسران سیزده تا چهارده ساله هرگز به معنای بلوغ  عقلی و سن تکلیف و مجوزی برای صدور احکام مجازات ؛  نیست . 




زیرا  تکلیف و مجازات  بر اساس عقل صادر می شود و عقل انسان در هجده سالگی کامل می شود و قبل از هجده سال قمری  یا نوزده سال شمسی ؛ انسان؛  ناقص العقل و کودک  است و تکلیف شرعی و  قانونی ندارد  و  مجبور نیست عورت خود را در هنگام قضای حاجت بپوشاند . 



افراد زیر هجده سال قمری یا نوزده سال شمسی  که کودک یا نوجوان می باشند اعم از دختر یا پسر مجبور نیستند عورت خود را در هنگام تخلی یا قضای حاجت بپوشانند . این افراد می توانند در حین قضای حاجت به عورت یکدیگر نگاه کنند و اگر  ناخواسته جنب شوند یا از عورت آنها  منی خارج شود مهم نیست زیرا  تحریک جنسی و خروج منی یا جنب شدن یک چیز طبیعی و غریزی و خارج از اراده ی انسان است  .  البته باید سعی کنند که در جایی قضای حاجت کنند که افراد بزرگسال و بالای هجده سال ؛ حضور نداشته باشند مثلا در دستشویی مدرسه . اما اگر این امکان فراهم نبود و مثلا در خیابان و از روی نیاز فوری ،  مجبور به  قضای حاجت شدند مخفی کردن عورت  از  افراد بزرگسال ؛ ضرورت ندارد و اگر قبل یا بعد از قضای حاجت ؛  بر اثر تحریک جنسی  بصورت ناخواسته جنب شدند یا از عورت آنها منی خارج شود مهم نیست  . زیرا جنابت و خروج منی یک امر طبیعی و غریزی است و خارج از اراده ی انسان است و جنب شدن اگر بصورت خروج ناخواسته ی منی و یا حتی خود ارضایی باشد ؛ جرم و فساد محسوب نمی شود . زیرا خود ارضایی ؛ حق الناس یا حق ا... نیست و کسی که خود ارضایی می کند فقط به خودش ظلم می کند بنابراین مجرم نیست . 







تمام احکام رساله های قبلی  مراجع تقلید که خلاف این حکم هستند از درجه اعتبار ساقط می باشند و منسوخ شده اند زیرا احکام درون این رساله ها برخلاف عقل و منطق  بوده است . لذا تمام رساله های توضیح المسایل علمای اسلام باطل می باشند مگر اینکه سن تکلیف را با سن قانونی یعنی هجده سال ؛ یکسان در نظر بگیرند . 



احکام درون رساله های توضیح المسائل علمای اسلام و مجتهدین  باید حتما بر اساس سن قانونی  یعنی نوزده سال شمسی بازنویسی و اصلاح شوند . 



در این رساله ؛ سن تکلیف برای هر دو جنس مذکر و مونث ؛ هجده سال قمری یا نوزده سال شمسی می باشد . 




افراد دو جنسه که هم آلت تناسلی مردانه و هم  بدن   زنانه دارند فارغ از اینکه بیضه دارند یا بجای بیَضه ؛ واژن و رحم دارند یا اینکه علاوه بر آلت تناسلی و بیضه ؛ واژن و رحم زنانه نیز دارند ؛ لازم نیست  دستگاه تناسلی مردانه و زنانه ی یکدیگر  یعنی عورت های زنانه و مردانه ی خود را از یکدیگر بپوشانند  و می توانند در حین قضای حاجت  به دستگاه تناسلی یکدیگر نگاه کنند و اگر تحریک جنسی و جنب شدند و از آلت تناسلی آنها  منی خارج شد  مهم نیست زیرا جنابت و ارضای جنسی یک امر طبیعی و  غریزی و غیر ارادی است و البته  افراد دو جنسه  ترکیبی از زن و مرد هستند و می توانند با یکدیگر ازدواج نمایند و حکم زن و شوهر را دارند .  اما باید  عورت های خود را از افراد تک جنس یعنی زن و مرد مخفی کنند . زیرا نمی توانند با آنها ازدواج کنند . مگر اینکه مجبور به قضای حاجت شوند که در اینصورت مخفی کردن عورت لازم نیست و اگر در حضور مردان و زنان ؛ تحریک جنسی و جنب شدند و منی از آنها خارج شد  مهم نیست زیرا تحریک جنسی و جنابت و خروج منی یک امر طبیعی و غریزی و غیر ارادی است . 



افراد دو جنسه می توانند فقط  با همدیگر ازدواج نمایند و فرزندی که احتمالا  از این طریق به دنیا می آید حلال زاده و مشروع است . 



افراد دو جنسه نباید تغییر جنسیت دهند زیرا دو جنسه بودن یک امر طبیعی است و عمل جراحی و تغییر جنسیت نوعی دخالت در امر خدا محسوب می شود . 


هیچکس حق ندارد افراد دو جنسه را وادار به تغییر جنسیت نماید . 


حقوق افراد دو جنسه باید رعایت شود . 



افراد دو جنسه فقط می توانند با افراد دو جنسه ازدواج نمایند اما ازدواج افراد دو جنسه با افراد تک جنس یعنی مرد یا زن ؛ حرام است مگر اینکه یکی از جنسیت های مردانه یا زنانه در آنها  از قدرت و امکانات بیشتری برخوردار باشند که در این صورت باید فقط با جنس مخالف ازدواج نمایند . 





حکم ۶۱: لازم نیست افراد مشمول حکم ۶۰ ؛  عورت خود را با چیز مخصوصی بپوشانند و اگر مثلا با دست آنرا بپوشانند حتی اگر بخشی از عورت مثلا آلت تناسلی مردانه و خصوصا هنگام نعوظ پیدا باشد و دیده شود ؛ کافی است .  زیرا نعوظ و افزایش طول آلت تناسلی یک امر طبیعی و غیر ارادی است . بنابراین پوشاندن تمام آلت خصوصا هنگام نعوظ و افزایش طول ؛ لازم نیست .  کافیست فقط بخشی از آلت پوشیده شود . 


پوشاندن تمام  آلت تناسلی مردانه خصوصا هنگام نعوظ ؛ لازم نیست و اگر فقط بخشی از آلت مردانه پوشیده شود کفایت می کند . 



اگر قبل یا بعد از  قضای حاجت ؛ تحریک جنسی و جنابت و خروج منی رخ بدهد مهم نیست زیرا طبیعی و غریزی و غیر ارادی است . 



پوشاندن بیضه ها  در وقت قضای حاجت ؛ لازم نیست و ضرورت ندارد . 



پوشاندن باسن در حین قضای حاجت ؛  الزامی نیست  و فقط کافیست بخشی از آلت تناسلی مردانه  پوشیده شود زیرا باسن ؛ دستگاه تناسلی محسوب نمی شود . 



دستگاه تناسلی در مردان شامل آلت تناسلی یا مجرای ادرار  و منی ؛  و بیضه و  پروستات می باشد . 



اما پوشاندن بیضه ها  و باسن  لازم نیست و ضرورت ندارد . 


دستگاه تناسلی در زنان شامل مجرای ادرار و فرج و رحم و  تخمدان می باشد . 


بنابراین باسن در هیچیک از دو جنس مرد و زن یا در افراد دو جنسه ؛ بعنوان عورت یا دستگاه تناسلی محسوب نمی شود و لازم نیست در حین قضای حاجت ؛ آنرا  مخفی کرد . 



همچنین در هنگام نماز برهنگان که با بدن کاملا برهنه یا   لخت مادرزاد انجام می شود و البته باید حتما  در خانه  ی  شخصی  و  اتاق شخصی  ، انجام شود ؛  لازم نیست در حین رکوع یا سجود ؛  باسن و مقعد و بیضه ها  پوشانده شوند و صرف پوشاندن  مجرای خروج ادرار ، کفایت می کند و نماز صحیح است و قضا ندارد . اما اگر پوشاندن مجرای خروج ادرار به هر دلیلی اعم از نعوظ و بزرگ شدن آلت تناسلی ؛ دشوار یا غیر ممکن شود لازم نیست آنرا مخفی کرد و در این حالت نیز نماز صحیح است و قضا ندارد . 



اگر در حین نماز برهنگان ؛ شخص جنب شود و منی از او خارج شود نمازش صحیح است و قضا ندارد . 

اما برای نمازهای بعدی باید غسل نماید . 





حکم ۶۲ : موقع تخلی و قضای حاجت ؛ بهتر است که طرف جلوی بدن یعنی سینه و شکم ؛ رو به قبله یا پشت به قبله نباشد . 


اما در شرایط خاص و مکان های خاص و زمانهای خاص  که انسان مجبور است رو به قبله یا پشت به قبله  قضای حاجت نماید ؛ این حکم اجباری نخواهد بود و لازم نیست در چنین مکانها یا زمانهایی انسان خود را آزار دهد زیرا قضای حاجت باید در حالت آرامش کامل جسمی و روحی انجام شود تا به جسم و روح صدمه وارد نشود . 




حکم ۶۳ : اگر موقع تخلی و قضای حاجت  طرف جلوی بدن یعنی سینه و  شکم   رو به قبله یا پشت به قبله باشد ولی عورت خود را از قبله بگرداند کفایت می کند هرچند که بهتر است از انجام اینکار خودداری کند زیرا ممکن است به عورت خود خصوصا در حین نعوظ  صدمه بزند  و اگر جلوی بدن رو به قبله یا پشت به قبله نباشد بهتر است که عورت خود را رو به قبله یا پشت به قبله ننماید . 




حکم ۶۴: در موقع شستن و آب کشیدن مخرج ادرار و مدفوع یا در هنگام استبرا ؛ رو به قبله بودن یا پشت به قبله بودن  اشکال ندارد . 



اگر در حین شستن مخرج ادرار ؛  شخص تحریک جنسی شود و منی از او خارج شود  و جنب شود  مهم نیست زیرا این یک امر  طبیعی و غریزی و غیر ارادی است . 



حکم  ۶۵ : اگر برای آنکه افراد بالای هجده سال و جنس مخالف ؛  عورت انسان را نبینند ؛  مجبور شود رو به قبله یا پشت به قبله بنشیند ؛ بهتر است رو به قبله یا پشت به قبله بنشیند و نیز اگر به علت دیگر ناچار شود که رو به قبله یا پشت به قبله بنشیند ؛ مانعی ندارد . 




حکم ۶۶: بهتر است که کودک را در وقت تخلی و قضای حاجت ؛ رو به قبله یا پشت به قبله ننشانند و اگر خود کودک رو به قبله یا پشت به قبله تخلی کرد ؛ جلوگیری از اینکار کودک ؛  حرام است و نباید کودک را اذیت کرد . 




حکم ۶۷: در چهار مکان ؛ تخلی و قضای حاجت  حرام است و حق الناس و ظلم محسوب می شود  مگر اینکه انسان مجبور باشد برای حفظ سلامتی و جلوگیری از مرگ ؛  فورا قضای حاجت کند که در این حالت ؛ تخلی در این چهار مکان ؛ بلامانع است و ایرادی ندارد زیرا جلوگیری از تخلی ؛ عواقب ناگوار و خطرناک برای انسان در پی دارد و به جسم او صدمه می زند و حتی می تواند موجب مرگ شود . 



این چهار مکان عبارتند از : 


اول: در کوچه های بن بست در صورتی که صاحبانش اجازه نداده باشند 



دوم : در ملک کسی که اجازه ی تخلی نداده است 



سوم : در جایی که برای عده ی خاصی وقف شده باشد 



چهارم:  روی قبر انسان ها در صورتیکه سنگ قبر و نوشته هایش سالم باشند . 


اما اگر قبر و نوشته هایش  با گذشت زمان بسیار طولانی مثلا چند هزار سال ؛  کاملا تخریب یا فرسوده شده باشد طوریکه دیگر به آن قبر گفته نشود ؛ تخلی مانع ندارد . 





حکم ۶۸ : مخرج ادرار فقط با آب پاک می شود و اگر بعد از خروج ادرار ؛ یک بار  با آب بشویند کافی است اما بهتر است دو بار  بشویند . 


اما اگر آب وجود نداشت ؛ می توان از خاک یا هر چیزی شبیه به خاک یا  پارچه یا  لباس یا دستمال کاغذی یا دستمال توالت یا حتی از لباسی که بر تن دارد مثل پیرهن یا شورت یا شلوار   نیز برای پاک کردن  مخرج ادرار استفاده کرد . در این حالت ؛ نماز خواندن بلامانع است و نماز صحیح است و قضا ندارد . 



کسی که ادرارش از مجرای غیر طبیعی  خارج می شود بهتر است دو بار مخرج  را بشوید .  نماز این فرد ؛ صحیح است و قضا  ندارد . 




حکم ۶۹ : مخرج مدفوع ؛ با آب و غیر آب مثلا خاک یا سنگ یا کلوخ یا  پارچه یا دستمال کاغذی یا دستمال توالت یا  لباس یا هر چیز دیگری  پاک می شود  و نماز خواندن در این حالت ؛ صحیح است  و این نماز ؛ قضا ندارد .‌



اگر مخرج مدفوع را با آب بشویند بهتر است چیزی از مدفوع باقی نماند ولی باقی ماندن رنگ و بوی مدفوع ؛ صحیح است و اگر در دفعه ی اول ؛ مخرج مدفوع طوری شسته شود که کاملا تمیز شود ؛ دوباره شستن لازم نیست .  البته برای فهم اینکه آیا مخرج مدفوع کاملا تمیز شده یا نه لازم نیست یقین داشته باشد و حدس و گمان کفایت می کند . نماز خواندن با این حالت صحیح است و قضا ندارد . 




حکم ۷۰ : هرگاه با سنگ یا کلوخ یا خاک یا پارچه یا دستمال کاغذی یا دستمال توالت و مانند اینها  ؛ مخرج مدفوع را کاملا  پاک کنند ، اگرچه پاک شدنش محل  شک و تردید است اما نماز خواندن  در این حالت هیچ مانعی ندارد و این نماز صحیح است و قضا ندارد . 




حکم ۷۱ :  لازم نیست با سه قطعه سنگ یا سه پارچه ؛ مخرج مدفوع را پاک کنند بلکه با اطراف و حاشیه ی یک سنگ یا با تمام بخشهای یک پارچه یا دستمال کاغذی و دستمال توالت نیز می توان مخرج مدفوع را پاک کرد و نماز بعد از این کار ؛ صحیح است و قضا ندارد اما بهتر است محض احتیاط تعداد دفعات پاکسازی از سه دفعه کمتر نباشد مگر اینکه به هر دلیلی امکان  پاکسازی در سه مرحله وجود نداشته باشد که باز هم مانعی ندارد و نماز با این حالت ؛ صحیح است و قضا ندارد . 


اما اگر مخرج مدفوع را با کاغذی که نام خداوند متعال بر روی آن نوشته است پاک کند نمی تواند نماز بخواند و اگر نماز بخواند نمازش باطل است . 


البته اگر بجز این کاغذ که نام خداوند متعال روی آن نوشته شده است  هیچ چیز دیگری در دست نداشته باشد مانعی ندارد و نمازش صحیح است و قضا ندارد . 





حکم ۷۲ : در یک صورت ؛ مخرج مدفوع  فقط با آب پاک می شود : 

 آن که همراه با مدفوع ؛ ادرار  نیز خارج شود یا یک نجاست خارجی از قبیل ادرار  یا مدفوع یک شخص دیگر  یا بخشی از  مردار انسان یا مردار حیوانات  به مقعد برسد .  اما اگر آب نبود می توان طبق احکام قبلی ؛ از سنگ یا کلوخ یا خاک یا کاغذ یا پارچه یا دستمال کاغذی یا دستمال توالت نیز برای تطهیر استفاده کرد و سپس نماز خواند و این نماز قضا ندارد. 




از آنجاییکه خون نجس نیست و جزو نجاسات محسوب نمی شود  خروج خون همراه با مدفوع ؛ شامل این حکم نمی شود . 



اگر اطراف مخرج مدفوع  ؛ بیش از مقدار معمول آلوده شده باشد بهتر است فقط از آب برای تطهیر استفاده کند  اما اگر آب نباشد  مطابق احکام قبلی ؛ حتی در این حالت نیز می توان مخرج مقعد را با خاک یا سنگ یا پارچه یا دستمال کاغذی یا دستمال توالت ،  پاک کرد و نماز این فرد صحیح است و قضا ندارد. 





حکم ۷۳: اگر انسان شک کند که مخرج ادرار و مدفوع را پاک کرده یا نه ؛ اگرچه همیشه و طبق عادت بعد از خروج ادرار یا مدفوع فورا تطهیر می کرده اما بهتر است  که مخرج ادرار یا مدفوع را مطابق احکام قبلی پاک نماید وگرنه نماز او باطل است . 


اما اگر به بیماری وسواس مبتلا می باشد لازم نیست تطهیر کند و نمازش صحیح است و قضا ندارد مگر اینکه در حین نماز یا بعد از نماز متوجه شود که عین نجاست یعنی ادرار یا مدفوع به بدن او چسبیده است . 



در این حالت باید بعد از اتمام نماز ؛ تطهیر کند و اگر همین یک لباس را دارد و هیچ لباس دیگری ندارد  باید به روش برهنگان و دور از چشم  افراد بالای هجده سال و جنس مخالف  ؛ با بدن کاملا برهنه و لخت مادر زاد  و بصورت ایستاده یا نشسته و در حالیکه با دستش روی آلت تناسلی اش به غیر از بیضه و مقعد خود را  پوشانده است نماز بخواند و این نماز که به نماز برهنگان  شهرت دارد صحیح است و قضا ندارد . 


پوشاندن بیضه  و مخرج مقعد از  چشم مردم  لازم نیست زیرا بیضه و مخرج  مقعد  ؛ عورت  محسوب نمی شوند و لازم نیست از چشم مردم مخفی باشند . 





حکم ۷۴ : اگر بعد از نماز شک کند که قبل از نماز ؛ مخرج ادرار یا مدفوع را پاک کرده یا نه ؛ نمازی که خوانده صحیح است و قضا ندارد اما بهتر است محض احتیاط برای نمازهای بعدی ؛  مخرج ادرار و مدفوع را  پاک کند .