vahidmy

وبلاگ شخصی وحید محمدی

vahidmy

وبلاگ شخصی وحید محمدی

وحیدمی

وبلاگ شخصی وحید محمدی . یک تایپیست که عاشق علم و تجربه است.


آدرس وبلاگ وحیدمی :

Home Page


https://vahidmy.blog.ir

+


Archive

آرشیو و بایگانی وبلاگ وحیدمی

https://vahidmy.blog.ir/archive

+


نقشه وبلاگ وحیدمی:

Sitemap

https://vahidmy.blog.ir/sitemap.xml

+

خوراکخوان وبلاگ وحیدمی

Feed

RSS

https://vahidmy.blog.ir/rss

+

آدرس مورد استفاده خزنده ها روباتها و موتورهای جستجوگر

Robot

https://vahidmy.blog.ir/robots.txt


+

مشخصات وبلاگ وحیدمی:


ساعات انتشار پست جدید وبلاگ :

بیست و چهار ساعته

وضعیت انتشار پست : نامنظم . در طول شبانه روز و در صورت صلاحدید ؛ پست جدید منتشر می کنم.


نام مدیر : وحید محمدی

گونه : وبلاگ شخصی با آدرس اختصاصی و محتوای عمومی

ژانر : تمام ژانرها

کاربرد : همه منظوره

هدف وبلاگ : به اشتراک گذاشتن دانش و تجربه با مردم و پرداخت زکات علم

مقصد مدیر وبلاگ : کسب رضای خداوند .

جنس وبلاگ : وبلاگ شخصی

تاریخ تاسیس : تیر 1398 خورشیدی



موضوعات وبلاگ : تمام علوم و فنون و مسائل مختلف در تمام زمینه


کپی برداری از مطالب وبلاگ وحیدمی به شرط لینک دادن به آدرس اصلی وبلاگ با دامنه vahidmy.blog.ir ، بلامانع و آزاد است . با خیال راحت ، کپی برداری نمایید . هیچگونه کپی رایت و انحصار برای وبلاگ وحیدمی ، وجود ندارد .

بروزرسانی:

وبلاگ وحیدمی منحصرا توسط سایت بلاگ دات آی آر به آدرس blog.ir میزبانی می شود . بنابراین بجز دامنه vahidmy.blog.ir سایر دامنه ها جعلی و فیک و خطرناک هستند .
برای مشاهده نکات جدید و ترفندهای امنیتی لطفا به آدرس زیر مراجعه فرمایید:

https://vahidmy.blog.ir/post/1



آدرس وبلاگهای تخصصی :

https://spasm.blog.ir

https://fasmy.blog.ir

https://binasm.blog.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
مطالب پربحث‌تر
  • ۰۱/۰۴/۱۱
    adc
نویسندگان
پیوندها

مزایای علم نسبت به ثروت

سه شنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۳:۱۳ ب.ظ



به نام خدا



مزایای علم نسبت به ثروت 



1- علم ، محافظ انسان است .


 یعنی  علم و دانش و تجربه ،  انسان را از خطر آگاه می کند و انسان می تواند  با کمک علم و دانش و تجربه و مهارت ، روش مقابله با خطرات را یاد گرفته و بکار گیرد و خودش را نجات دهد تا کمترین ضرر را متحمل شود . 



هرکس نسبت به هر چیزی ، علم و تجربه و مهارت داشته باشد ، در آن چیز هرگز گرفتار نمی شود و ضرر نمی کند . 



علم  و تجربه ، در حکم پاسدار و پاسبان و پلیس و  محافظ و نگهبان و بادیگارد  انسان ، می باشد و از انسان مراقبت می کند . 





2- علم هیچ نوع مالیاتی ندارد . 



علم و تجربه ، نه خمس دارد . نه زکات دارد . نه انفاق دارد .  نه مهریه دارد. نه نفقه دارد. نه شیربها دارد .  نه صدقه دارد. نه اعانه دارد. نه مالیات دارد . نه مالیات بر ارزش افزوده دارد !  نه جریمه دارد ! 




علم و تجربه ، ذاتا هیچ نوع بدهی بر گردن انسان نمی اندازد  



یعنی انسان بابت علم و تجربه ، مجبور نیست چیزی به کسی بدهد !




فقط یک حدیث از علی بن ابی طالب را بعنوان استثنا در باب بدهی عالم و دانشمند  اینجا می آورم :



" زکات العلم ، نشرها اما باهلها !! "



" زکات علم ، نشر علم است . اما به اهل اش !!! "



زکات علم ، فقط بازنشر علم است . یعنی همان چیزی که امروزه به آن ،" به اشتراک گذاری " ، گفته می شود . 



زکات علم ، می تواند یک تدریس یا آموزش رسمی باشد یا صرفا یک بازنشر و انتقال تجربه باشد . 



علم  ، بجز  بازنشر و تدریس ، هیچ نوع بدهی ندارد . 



که البته این نوع بدهی ، کاملا مستحب است و اصلا و ابدا  واجب نمی باشد . 



یعنی زکات علم ، یک عمل کاملا اختیاری است . 




زیرا اگر واجب بود ، از اهلیت ، هیچ حرفی به میان نمی آمد . 



همینکه می گوید : اما باهلها ،  یعنی اینکه مستحب است . 




یعنی من و شما اصلا مجبور نیستیم دانش و تجربه مان را به اجبار به کسی منتقل کنیم . 




فقط در صورتی که صلاح بدانیم  و با میل و اراده ی خودمان ، اینکار را انجام می دهیم 




همانطور که در بالا گفته شد ، همین بازنشر علم  نیز شرایطی دارد و آن اینکه باید  فقط به افراد صالح و شایسته که اهلیت و صلاحیت دارند ، علم را منتقل نمایید 





یعنی علم  ، فقط یک زکات دارد که تازه این زکات را نیز نباید به هرکسی بدهی !   بلکه باید به کسی بدهی که اهلیت و شایستگی دارد و از این علم برعلیه تو و سایر مردم استفاده نمی کند و به علم ،  خیانت نمی کند . 





بنابراین ، علم و تجربه ، بجز یک زکات معنوی و مستحب  که مشروط نیز می باشد و واجب نیست ، هیچ نوع بدهی ایجاد نمی کند . 




شما می توانید علم و دانش تان را با خودتان به گور ببرید !

 



هیچکس بابت علم و دانش ، از شما مالیات و صدقه و خمس و زکات و انفاق و ... دریافت نمی کند و انتظار ندارد که چنین چیزهایی را پرداخت بکنید !!






زکات علم ، یک امر مستحبی است و فقط باید به افرادی زکات علم داده شود که اهلیت و صلاحیت دارند و از این علم ، در راههای خوب و بشردوستانه و صلح آمیز استفاده می نمایند. 




در فضای مجازی ، انسان نمی تواند تشخیص بدهد که چه کسی اهلیت دارد و چه کسی اهلیت ندارد .


 


بنابراین ، بهتر است در فضای مجازی ،  هنگام پرداخت زکات علم ، یعنی هنگام انتقال دانش و تجربه و به اشتراک گذاری معلومات و تجربیات ،  احتیاط کنیم و هر نوع دانش یا مهارت یا علم را به هرکسی یاد ندهیم  . 




من با انحصار دانش و تک خوری و استبداد و مافیا و دیکتاتوری و باند بازی و حتی با قانون کپی رایت  ، کاملا  مخالف هستم اما خب ، متاسفانه تعداد افرادی که از این زکات علم ، سو استفاده می کنند ، کم نیست . 




به همین جهت ، پیشنهاد می کنم که هنگام پرداخت زکات علم یعنی هنگام به اشتراک گذاشتن دانش و تجربه ، احتیاط را رعایت کنیم و هرچیزی را در فضای مجازی ، نشر ندهیم زیرا ممکن است ، دودش به چشم خودمان برود و بجای صواب ، کباب کنیم و کباب بشویم !!



بهتر است احتیاط کنیم تا مجبور نشویم این جمله ی معروف را به زبان آوریم :



آمدیم صواب بکنیم ، کباب کردیم!


یا 


آمدیم صواب بکنیم ، کباب شدیم! 






نکته :



 صواب یعنی کار خیر و مفید 



ثواب یعنی پاداش کار خیر 





ما می توانیم علم مفید و بی دردسر که مردم به آن نیاز دارند را تحت عنوان زکات  علم یا بازنشر مطالب ، به صورت رایگان در فضای مجازی ، نشر بدهیم . 




اینطوری به قول معروف ، نه سیخ می سوزد و نه کباب .

 


هم صواب می کنید و هم کباب نمی شوید !!




یعنی فقط آن علم و دانشی را به مردم یاد بدهیم که یک علم مفید و ضروری و حیاتی باشد و مردم به آن علم نیاز داشته باشند و این بازنشر علم ، خطری را متوجه ی کسی نکند و امنیت و آرامش مردم را به هم نزند و به هیچکس خسارت وارد نکند  . 




زکات علم ، یعنی به اشتراک گذاشتن علم و تجربه در دنیای واقعی و فضای مجازی برای تمام اقشار مختلف مردم و بدون هرگونه انحصار و تبعیض و منت گذاشتن و اذیت کردن و باند بازی و مافیاگری  اما به شرطی که  تمام جوانب را از قبل سنجیده باشیم و خطرات این نشر علم را در نظر گرفته باشیم . 




بهرحال ، علم بجز همین نشر مستحبی ، که به آن زکات یا به اشتراک گذاری نیز گفته می شود ، هیچ نوع بدهی یا مالیات ندارد . 




یعنی اگر من و شما اقیانوسی بی کران از علم و دانش و تخصص و مهارت و تجربه باشیم ، هیچکس نمی تواند من و شما را وادار کند که بابت این علم و دانش و تخصص و مهارت ،  چیزی به کسی بدهیم . 




زکات علم ، یک زکات کاملا مستحبی و کاملا اختیاری و  همراه با احتیاط است . 





3- علم در تمام دنیاها و عوالم موازی و غیرموازی !  همراه با انسان است. 



یعنی علم و تجربه ، حتی پس از مرگ نیز با انسان ، همراه می باشد . 



یعنی وقتی که انسان از دنیا می رود ، علم و تجربه اش را نیز با خودش به آن دنیا می برد !!



بنابراین ، علم جزو معدود چیزهایی است که انسان از این دنیا ،  با خودش به گور می برد و هرگز آنرا از دست نخواهد داد . 



من و شما حتی پس از مرگ نیز ، علم و تجربه را با خودمان حمل می کنیم . 



بنابراین ، علم و تجربه هرگز و تحت هیچ شرایطی حتی مرگ ، از انسان جدا نمی شود و خوشبختانه انسان حتی بعد از مرگ نیز ، علم و تجربه را با خودش به گور می برد !!



تنها چیزی که از این دنیا با خودمان به گور و آن دنیا  می بریم ، علم و تجربه است . 



در نتیجه ، علم حتی با مرگ نیز ازبین نمی رود و خراب نمی شود و نابود نمی گردد و حتی بعد از مرگ نیز ، همراه و رفیق و یار انسان می باشد 



و البته علم و دانش ، حتی بعد از مرگ نیز ، محافظ و بادیگارد انسان خواهد بود و از انسان در مقابل خطرات عالم برزخ  حوادث روز قیامت  ، محافظت می کند !




4- علم و تجربه هرگز کم نمی شود بلکه روز به روز بر میزان علم و تجربه ، افزوده می شود 


بنابراین انسان عاقل ، هرگز نباید نگران علم باشد و به فکر علم اندوزی باشد ، زیرا علم و تجربه ، بعنوان دو موجود معنوی ، خواه ناخواه به سمت انسان می آیند و هر لحظه و هر ثانیه ، بر مقدار و میزان علم و تجربه ،؛ افزوده می شود . 


بنابراین ، انسان اصلا مجبور نیست بابت از دست رفتن یا کاهش علم ، نگران باشد زیرا همانطور که گفته شد ، علم و تجربه نه فقط هرگز نابود نمی شود و کم نمی شود بلکه لحظه به لحظه ، بیشتر و بزرگتر و وسیع تر می شود !




گرچه علم اندوزی و تجمیع علم ، کار بسیار خوب و پسندیده ای است اما لازم نیست بابت این علم اندوزی و تجمیع علم ، نگران و دلواپس باشیم ، زیرا علم و دانش ، لحظه به لحظه ، بیشتر و بیشتر می شود و هرگز کاسته یا نابود نمی شود . 



ما چیزی به نام زیان علمی نداریم !!



ما هیچکس که علم باخته باشد را نمی شناسیم !!



زیرا علم ، نه زیان می کند نه زیان می رساند و نه کم می شود و نه  صاحب خود را علم باخته می کند !!



اصولا چیزی به نام بدهی علمی ، تابحال کشف نشده است !!



ما چیزی به نام ضرر و زیان علمی نداریم !




مطلب آخر :



علم می تواند ، با عمل همراه باشد اما لزوما کاربرد ندارد و لزوما لازم نیست به علم ، عمل کنیم زیرا برخی علوم ، هرگز کاربرد عملی ندارند و بیشتر جنبه ی تئوری و ذهنی دارند 



بنابراین شعر زیر ، در مورد بسیاری از علوم که ذهنی و تئوری هستند و کاربرد عملی ندارند ، صدق نمی کند و جواب نمی دهد !




علم چندان که بیشتر خوانی 


چون در تو عمل نیست ، نادانی !



در شعر بالا ، لغت و واژه ی  "چون"  ، به معنای " زمانی که "  یا  "هنگامی که "  می باشد . 




ظاهرا عمل نکردن به علم و صرفا علم اندوزی و بکار نگرفتن علم ، نوعی جهالت محسوب می شود !



یا مثل این شعر :



عالم بی عمل به که ماند 


گفت به زنبور بی عسل !!



اما خب ، بسیاری از علوم ، جنبه ی عملی و کاربردی ندارند و فقط ذهنی و تئوری هستند  پس هرچقدر که این علوم را بیاموزیم و در مغزمان انباشته و انبار کنیم اما بدانها عمل نکنیم  ، نادان نخواهیم بود  و مصداق زنبور بی عسل نخواهیم شد !!



مثل علوم انسانی و خصوصا علمی همانند فلسفه 



این دسته از علوم که اکثرا در رشته ی علوم انسانی و زبان و ادبیات قرار می گیرند حقیقتا ذهنی و تئوری می باشند و کاربرد عملی چندانی ندارند یا اینکه هیچ نوع کاربرد عملی ندارند . 



بنابراین عالم و دانشمند این علوم ، هرگز جاهل یا زنبور بی عسل نیست . 



یک فیلسوف یا زبان شناس ، اصلا مجبور نیست به این دانش ذهنی اش عمل کند . 



او کماکان عاقل است . 



فقط آن دسته از علوم که جنبه ی عملی و کاربردی دارند و مردم به کاربرد این علوم نیاز دارند ، اگر فقط در ذهن باقی بمانند و عملی نشوند و در اختیار مردم قرار نگیرند و به گور بروند ، می توانند لقب جاهل یا زنبور بی عسل را به صاحب خود بدهند !!



البته بازهم باید تاکید و تکرار کنم که :


زکات علم ، نشر علم است اما به اهل اش 


یعنی حتی در مورد علوم کاربردی و مورد نیاز مردم نیز ، ما مجبور نیستیم ریسک کنیم و همه چیز را آموزش دهیم 


زیرا ممکن است حتی این علوم کاربردی و عملی نیز به دست انسان نااهل و خطرناک بیفتد و فاجعه درست کند 



ما فقط موظف هستیم از این علوم کاربردی ، برای رفع مشکلات مردم و کمک به اصلاح جامعه و جلوگری از بروز خطر و کمک به حل بحران ،  استفاده کنیم 



البته باز هم تاکید می کنم :


نیازی به آموزش اجباری نیست . بلکه بهتر است بجای آموزش علوم ،  سعی کنیم از علوم و تجربه ها ، برای رفع مشکلات مردم استفاده کنیم . 



اینکه می گویند : بجای ماهی دادن ، ماهیگیری را یاد بده ، همه جا و در هر مکان و در هر شرایطی صدق نمی کند و درست نیست . 


دنیا هر روز پیچیده تر و دشوارتر می شود و انسان باید احتیاط کند  


گاهی اوقات لازم است بجای ماهی ، ماهیگری را به مردم یاد بدهیم و از انحصار دانش و دیکتاتوری و مافیا و کپی رایت ،  دوری کنیم 


اما خب  ، بهتر است که همیشه ، تعادل و میانه روی را  سرلوحه ی زندگی مان قرار دهیم 



یعنی به اصطلاح ، سبک سنگین کنیم بعد ببینیم آیا تدریس دانش و زکات علم و به میراث گذاشتن دانش در میان مردم ،  به نفع مردم است یا به ضرر مردم ؟؟؟



ممکن است این یاددادن ماهی گیری و پرداخت زکات علم ،  نه فقط به خود صاحب علم بلکه حتی به عموم مردم و جامعه  ، صدمه بزند 



بهرحال باید یک تعادل و میانه روی را اینجا رعایت کنیم 



از افراط و زیاده روی  و تفریط و کم روی خودداری کنیم . 




+

+

+

+

+


و اما می رسیم به ثروت !!!!!




معایب مال و ثروت :



1- انسان ، محافظ ثروت است . 



یعنی انسان باید بردگی ثروت بکند و بابت ثروت و مال و پول و سرمایه ی مادی ،  مدام نگران باشد و استرس داشته باشد و پول و ثروت را که یک عنصر کاملا مادی و نابودشدنی است را در هزارتا گاو صندوق بگذارد و در هزار جای مختلف  مخفی کند تا از دسترس دزد و سارق و ... در امان باشد . 




این فرایند نگرانی بابت مال و ثروت ، حقیقتا اعصاب و روان انسان را داغون و نابود می کند . 




زیرا اینجا  ، انسان به بادیگارد و محافظ پول و ثروت تبدیل می شود و بابت این موضوع ، آرامش و اعصاب ندارد 



و اینطوری اصلا از زندگی اش لذت نمی برد 



زیرا خواب و خوراک بر انسان ، حرام می شود 




2- ثروت ، هزار جور مالیات و بدهی دارد :



خمس . زکات . مالیات . مالیات بر ارزش افزوده . انفاق . جریمه . مهریه . نفقه . شیربها . 




3 - ثروت به راحتی نابود می شود . حالا یا به تدریج و یا به ناگهانی 



مثل ثروت قمارگونه و باد آورده در بازارهای مالی از قبیل بورس اوراق بهادار و بورس کالا و بورس انرژی و ارز دیجیتال و ارز معمولی و طلا و سکه و خودرو و مسکن و لوازم مادی و سایر اشیای مادی و قابل لمس و قابل سرقت !!



هیچ فرقی نمی کند که ثروت به چه شکلی باشد 


بهرحال ثروت همیشه در معرض خطر نابودی است . 



تا دلتان بخواهد در دنیا ، آدم مالباخته دیده اید و خواهید دید 


بورس بازان که هنوز هم درس عبرت نگرفته اند و بابت صعود جعلی شاخص کل بورس ، خوشحال هستند و به خودشان و سایر مردم ، وعده می دهند ، با یک سقوط شاخص بورس ، سکته کرده یا به سهام ، فحش و نفرین نثار می کنند !!!



بورس باز یعنی قمار باز 



بورس یعنی قمارخانه 



بورس باز ، از تورم خوشحال می شود !!!!!



یعنی دقیقا دشمن مردم است . 



بورس باز ، حریص است و هر روز بر تعداد سهامی که خریده است می افزاید !!!



بالا و پایین رفتن قیمت سهام نیز موجب بالا یا پایین رفتن فشار خون می شود !!!



این افراد همیشه استرس و اضطراب و هیجان و نگرانی دارند و بعضا به معنای واقعی کلمه ؛  سکته می کنند و حتی برخی از اینها فوت می کنند . 



واقعا به حال بورس بازهای بورس ایران باید تاسف خورد . 



اینها هنوز نمی دانند که بورس با قمار هیچ فرقی ندارد 



اینها هیچوقت نمی فهمند که بورس ، آنها را به بازی گرفته است 



بورس ،  یک لجن زار است . 


نه فقط بورس اوراق بهادار بلکه سایر بازارهای مالی ، لجن زار و متعقن هستند 



در تمام این بازارهای مالی ،  شاهد فساد و نوسانگیری و سرقت و کلاهبرداری و سفته بازی و عوام فریبی و استرس و هیجان و نگرانی هستیم 



اگر انسان ، یک مثقال طلا بخرد ، هنوز اینکارش بر خرید میلیونها سهام ، شرف دارد . 


زیرا طلا گرچه مال و ثروت است اما لااقل یک کالای سرمایه ای  و فیزیکی و قابل لمس ، محسوب می شود 



در حالیکه بورس ، یعنی باد هوا  . یا  کاغذ پاره . 



شما تریلیونها سهم هم که بخری ، بازهم زیاندیده و مالباخته هستی 


زیرا لااقل اخلاق و انسانیت را باخته ای 


زیرا سود شما در گرو ضرر دیگران است و این یعنی حق الناس 


به همین دلیل است که بورس با قمار و شراب هیچ فرقی ندارد 


بورس یعنی حق الناس یعنی قمار یعنی ضرر دیدن و ضرر رساندن 


بورس باز همیشه بازنده است :


زمانیکه می بازد ، بازنده است 


زمانیکه سود می کند نیز بازنده است . زیرا این سود ، فقط از طریق ضرر رساندن به سایر انسانها و حق الناس ، به دست می آید 



بنابراین درآمد و ثروت و سود حاصله از بورس ،  شرعا خرام و در حکم قمار و شراب است 



چنین ثروتی هرگز خمس ندارد زیرا حرام است . 



به مال حرام و حق الناس از جمله سود حاصله از معملات بورس ،  خمس تعلق نمی گیرد . 



دلار و سایر ارزها نیز دشمن پول ملی و نوعی مافیای اقتصاد محسوب می شوند 



ارز دیجیتال و معدن کاوی ارز ، نیز که موجب قطعی مکرر برق و صدمه رسیدن به لوازم برقی مردم و دولت می شود 



من می گویم اگر به دنبال کسب ثروت هستید ، فقط طلا بخرید . 



طلا یک کالای سرمایه ای و اصیل است و در دست خودتان هست و هرگز هیچ ضرری به مردم نمی رساند و حق الناس نیست .  



طلا و سکه و حتی شمش طلا را هرگز با بورس و دلار و سایربازارهای مافیایی ،  مقایسه نکنید . 


اگر در بورس و دلار ، مافیا باشد ، در طلا و سکه و حتی در شمش طلا ، مافیا دیده نمی شود .



آیا زن و دختران ما که طلا به  گردن و دست شان دارند ، مافیا محسوب می شوند ؟؟؟



آیا طلا و جواهرات که زینت زن و دختر محسوب می شود مافیا و دشمن اقتصاد محسوب می شود ؟؟؟



اینها اراجیف یک مشت قمارباز است که در لجن زار بورس ایران ، غرق شده و دست و پا می زنند و مدام به خودشان امید می دهند 




شاید دلار و ارز دیجیتال ، مافیای اقتصاد محسوب شوند اما طلا که بر گردن و به دور دست و به گوش زن ها و دخترها  آویزان است هرگز مافیا محسوب نمی شود . 



از کی تا حالا زینت زنان و دختران که همان طلا می باشد ، مافیا بوده که ما نمی دانستیم ؟؟؟؟!!!



این بورس بازها باید بورس را ببوسند و به دنبال یک شغل شریف بگردند و از این قماربازی در بورس  و حمله به طلا که سرمایه ی ملی و مردمی و زینت دختران و زنان است پرهیز کنند 



با تخریب طلا ، هرگز نمی توانند بورس را از حالت قمارخانه در بیاورند 



طلا همیشه محترم و خودکفا بوده است  


به قول معروف :



طلا که پاک است 


چه منتش به خاک است ؟؟؟



شما بروید طلا و زمرد و یاقوت و الماس بخرید و بفروشید و سود کنید . 



اینکار هیچ مشکل شرعی و اخلاقی ندارد و به هیچکس ضرر نمی زند و حلال است و خمس دارد !




سایر معایب مال و ثروت :



همان چیزهایی که بعنوان مزایای علم و تجربه گفته شد را  معکوس کنید تا متوجه شوید که  معایب مال و ثروت چه می باشند و شامل چه چیزهایی هستند . 



+

+


مال و ثروت ، فقط یک ابزار اقتصادی است که با کمک آن می توانیم به خودمان و سایر مردم خدمت کنیم  و مشکلات جامعه را برطرف کنیم . 



اما بهرحال ، ثروت هرچقدر هم که حلال باشد ، هیچکدام از مزایای علم و تجربه را ندارد 




در عصر و روزگار امروز ، شما می توانید دانش و علم و تجربه را بصورت رایگان و بدون نیاز به پول ،  بدست آورید 



کافیست چند هزار فایل PDF و چند صد فایل  MP4  ( فایل فیلم آموزشی )  را دانلود کنید تا بر علم و دانش مسلط شوید و حتی به یک استاد و مدرس تبدیل شوید !!



من روی علم و دانش ، سرمایه گذاری ( سرمایه گزاری ) کرده ام !!



هزاران فایل PDF  از مقطع اول دبیرستان تا مقطع کارشناسی ارشد و حتی دکتری  را دانلود کردم 


صدها فیلم آموزشی متعلق به اساتید مختلف را دانلود کردم 


صدها کتاب درسی و کتاب دانشگاهی و جزوه را دانلود کرم 



صدها نمونه سوال میان ترم و پایان ترم و نمونه سوال آزمون کنکور سراسری و آزمون کارشناسی ارشد و دکتری را دانلود کردم 



دهها فایل  مربوط به دروس رشته مهندسی کامپیوتر در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد را دانلود کردم 



حتی برخی جزوات و کتابهای مقطع دکتری مهندسی کامپیوتر را دانلود کردم 



صدها کتاب رفرنس معتبر خارجی متعلق به رشته  مهندسی کامپیوتر را دانلود کردم 



هم اکنون در حال یادگیری ریاضیات هستم !!!


با اینکه دیپلم تجربی نظام قدیم هستم و می دانم که دیگه هیچ شانسی برای ورود به دانشگاه ندارم و نسل سوخته می باشم ، اما برای استفاده ی شخصی خودم ، تمام اینها را دانلود کردم 



من قصد ندارم به دانشگاه بروم . بلکه قصد دارم روی علم مفید کامپیوتر تمرکز کنم تا بعدا بر این علم مسلط شوم و هرچیزی را که در زمینه ی کامپیوتر یاد گرفتم به مردم نیز یاد بدهم و زکات علم ام را بپردازم 



من اصلا به دانشگاه فکر نمی کنم و دیگه هرگز در کنکور سراسری  شرکت نخواهم کرد . 




من فقط می خواهم بر علم کامپیوتر مسلط بشوم و آزمون و خطا انجام دهم و نتایج علم و دانش و تجربه و نتایج آزمایشاتم را بعنوان زکات علم ، در اختیار مردم قرار بدهم



من به دنبال مدرک دانشگاهی نیستم . 



بلکه بدنبال تکمیل علم هستم و قصد دارم علم ناقص ام را کامل کنم . 



هدفم خدمت به مردم است . 


من می دانم که حتی پس از مرگ نیز ، علم کامپیوتر را در آن دنیا در اختیار خواهم داشت  


بنابراین ، من بورس و طلا و دلار و سایر عناصر مادی را    فراموش کرده ام و فقط به علم و تجربه که یک سرمایه ی واقعی و ماندگار است فکر می کنم . 



بدنبال شهرت و پول نیستم 



برای من همین حقوق بازنشستگی کامل کفایت می کند . 



بعنوان یک مرتاض که گرسنگی و تشنگی کشیده و رنج دیده است  ،  خودم را برای بدترین و وحشتناک ترین شرایط اقتصادی آماده کرده ام . 



می توانستم خیلی راحت  مجددا به بورس وارد شوم و سهام بورس را که در کف قیمت می باشند بخرم و سپس بفروشم و  ثروتمند شوم 


اما اینکار را نکردم . 


زیرا ثروت واقعی و ماندگار ،  همان علم و دانش است . 



آن لذتی که من از یادگیری علم و زکات علم  بدست می آورم هرگز در بورس یا سایر بازارهای مالی بدست نخواهم آورد . 


بورس بجز استرس و هیجان و سکته ی قلبی و جنون وخشم و  بد و بیراه گفتن به مردم و مسئولین و سهام شرکت ها ،  نتیجه ی دیگری ندارد . 




خوشحالم که هرگز به بورس برنمی گردم و خودم را به زینت علم و تجربه ، مزین می کنم 




زنده باد علم و تجربه