تفاوت بلاگ با رسانه های اجتماعی
به نام خدا
تفاوت بلاگ با رسانه های اجتماعی:
1- بلاگ یعنی وبلاگ یعنی نسخه ی رایگان وبسایت یعنی صفحه ی کاملا شخصی و خصوصی متعلق به یک انسان یا سازمان یا وبسایت رسمی
وبلاگ یعنی آزادی بیان
یعنی صفحه ی شخصی و حریم خصوصی متعلق به یک شخص حقیقی ( انسان) یا شخص حقوقی ( وبسایت - سازمان و ...)
بنابراین هیچکس حق ندارد علیه بلاگرها ، مطالب خلاف واقعی بگوید و مثلا ادعا کند که بلاگرها از انتشار اخبار دروغ ، درآمد کسب می کنند و مالیات هم نمی دهند !!!
کدام درآمد ؟؟؟
کدام انتشار خبر دروغ ؟؟؟
مالیات بابت نوشتن متن در صفحه ی شخصی ؟؟؟؟
بابت همه چیز حتی نفس کشیدن هم باید مالیات بدهیم ؟؟؟
واقعا که شرم آور است .
بلاگری که بابت کلمات کلیدی به سرویس وبلاگدهی پول می دهد و عملا باج می دهد و هیچ منبع درآمدی ندارد ؛ بابت چه چیزی باید مالیات بدهد ؟؟؟؟!!!!
این یعنی بی سوادی رسانه ها و خصوصا صدا و سیما و مدیران رسانه های فضای واقعی که هنوز فرق بین وبلاگ و شبکه اجتماعی و یا فرق بین وبلاگنویس یا سلبریتی را نمی دانند !!!
2- وبلاگ یک زیر مجموعه از یک وبسایت وبلاگدهی می باشد و از زمین تا آسمان با شبکه های اجتماعی از جمله اینستاگرام یا تلگرام یا فیس بوک یا شبکه ایکس و ... تفاوت دارد .
وبلاگ از وب و لاگ تشکیل شده است
وب یعنی تار عنکبوت یعنی شبکه ای به شکل تار عنکبوت و متشکل از میلیاردها کامپیوتر که به یکدیگر وصل می باشند
وب یعنی اینترنت یعنی فضای مجازی
لاگ یعنی ثبت رخدادها و حوادث روزانه
وبلاگ یعنی مکان ثبت وقایع و حوادث در محیط تارنمای جهانی
این وظیفه ی شرعی و قانونی یک بلاگر است که بدون هیچ پروتکل و با آزادی و اختیار کامل ، اخبار و حوادث و رخدادها را سریعا گزارش دهد .
بلاگر یعنی ثبت کننده و منتشر کننده ی اخبار و رویدادها
بلاگر هرگز بابت این کار مسئول نیست زیرا او فقط وظیفه دارد اخبار را صرف نظر از صحت یا سقم ، سریعا و با شتاب و عجله ، منتشر کند و اطلاع رسانی نماید .
مسئولیت صحت یا سقم اخبار؛ بر عهده ی بلاگر نیست
زیرا بلاگر هرگز تولید کننده ی خبر نیست بلکه خبر را گزارش می دهد .
بلاگر ، این وسط ، فقط یک واسطه است . همین و بس
اخبار و گزارشات را دریافت کرده و سپس ارسال می کند
بلاگر طبق تعریف ، فقط یک ثبت کننده و گزارش دهنده ی رویدادها و حوادث است.
بلاگر نه خبرنگار است و نه رسانه ملی و نه نماینده ی مجلس ، که باید پروتکل های خبررسانی را رعایت کند
بلاگر فقط یک انسان معمولی است که در صفحه ی شخصی و خصوصی خودش و طبق وظیفه اش اخبار را سریعا گزارش می دهد .
حالا اینکه این اخبار راست هستند یا دروغ ، منبع خبر و مدرک دارند یا ندارند هیچ ربطی به بلاگر ندارد و هیچ بار حقوقی و مسئولیتی بر گردن بلاگر نمی گذارد .
بلاگر ، مصونیت قانونی دارد
حقیقتا مسئولین ما سواد رسانه ای ندارند و هنوز هم فضای مجازی با آن عظمت و گستردگی و تنوع مطالب را در حد یک شبکه مجازی مثل اینستاگرام می بینند و هنوز معنای بلاگر را درک نمی کنند و به دروغ مدعی هستند که بلاگر منبع درآمد دارد و پولدار هست و به دنبال جذب فالوور و درآمد و شهرت است !!!
واقعا بابت اینهمه بی سوادی مسولان و اصحاب رسانه متاسفم
3 - بلاگر یک بخش بسیار کوچکی از فضای مجازی را در دست دارد و هرگز بابت اینکه فضای مجازی بسیار بزرگ و بی در و پیکر است و صاحب ندارد ، مسئول و پاسخگو نیست .
بلاگر فقط در صفحه ی شخصی خودش که حریم خصوصی اش می باشد مطلبی را منتشر می کند .
این خیلی فرق دارد با آن سلبریتی که در صفحه ی اینستاگرام ، مطلبی را می نویسد که میلیونها انسان آن مطلب را می بینند .
وقتی که نمایندگان مجلس و مسئولین رسانه های دنیای واقعی هنوز تفاوت بین بلاگر و سلبریتی را نمی دانند و تصور می کنند که بلاگرها پولدار هستند و به دنبال شهرت می باشند ، دیگه مطمئن شدم که اینها همگی بی سواد هستند و سواد رسانه ای ندارند و به آزادی بیان اعتقاد ندارند .
آزادی بیان فقط یک دروغ خوشمزه است .
چیزی به نام آزادی بیان در ایران وجود ندارد .
فقط خفقان و دیکتاتوری و سانسور و فیلترینگ و استبداد و تهدید وجود دارد
در مورد ماجرای انفجار بندر عباس ، من از روی رنگ زرد و نارنجی شعله های آتش و انفجار بسیار سریع و شدید و ویرانگر و براساس نظرات کارشناسان امور نظامی و دفاعی و متخصصان صنعت موشکی ، اعلام کردم که اینها سوخت جامد موشک بالستیک سپاه پاسداران بوده است .
یعنی پرکلرات سدیم
بنابراین من بدون منبع و از روی باد شکم چیزی ننوشتم .
اما سپاه پاسداران خیال می کند من خر هستم و از صنعت موشکی و شعله ی آتش پیشران موشک بالستیک و رنگ زرد و نارنجی اش و ماده ی منفجره و خطرناک پر کلرات سدیم ، خبر ندارم !!!
عامل انفجار قطار باری نیشابور نیز ؛ نیترات آمونیوم بود
عامل انفجار ساختمان پلاسکو نیز ، بمب گذاری این ساختمان با کمک ماده ی انفجاری بسیار خطرناک یعنی C4 بود که بدون نیاز به چاشنی و خیلی سریع منفجر می شود
اینها را همگی در سپاه پاسداران ، به ما یاد دادند
همین C4 که یک ماده ی منفجره ی بسیار قدرتمند و خطرناک است ، به شکل خمیر می باشد و به راحتی به گوشه های مخفی اسکلت فلزی آپارتمان پلاسکو می چسبد و پس از چند دقیقه ، خودبخود منفجر می شود و پلاسکو را ویران می کند .
هیچ نیازی به چاشنی ندارد
من خودم شخصا هم TNT و هم С4 را از نزدیک دیده ام
TNT خیلی تنبل است و باید حتما با کمک چاشنی ، منفجر شود
اما C4 بسیار قدرتمند و خطرناک است و پس از خروج از درون پلاستیک و نایلون مخصوص ، باید با کمک دست ، سریعا به زوایای مخفی اسکلت فلزی ساختمان چسبیده شود و سپس سریعا باید فرار کرد زیرا این ماده ی خطرناک به محض ارتباط با اکسیژن هوا ، منفجر می شود .
از ماده ی منفجره ی C4 برای تخریب ساختمانهایی همچون برج های دوقلو سازمان تجارت جهانی آمریکا و ساختمان پلاسکو تهران و متروپل آبادان استفاده شد .
تمام این عملیاتهای تروریستی توسط سپاه پاسداران انجام شده است
اما من به این دانش شخصی اکتفا نکردم و به یوتیوب مراجعه کردم تا مطمئن شوم که عامل این شعله های زرد و نارنجی که گویا هنوزهم پس ازچهار شبانه روز ، خاموش نشده است ، چه می باشد ؟؟
لذا به یوتیوب رفتم
منبع خبر من ، کارشناسان نظامی و متخصصان ساخت موشک بالستیک بوده اند .
آنها بودند که به من گفتند رنگ زرد و نارنجی انفجار بندرعباس ، ناشی از پر کلرات سدیم است که همان سوخت جامد موشک بالستیک سپاه پاسداران بوده است .
البته طبیعی است که مدت چهار شبانه روز است که سپاه پاسداران جرات نکرده به این خطای وحشتناک اعتراف کند زیرا می داند که اگر اعتراف کند ، به ماجرای بعد از اعتراف سقوط هواپیمای اوکراین ، دچار می شود و مردم ایران به خیابانها می ریزند و شورش به پا می شود .
لذا سپاه پاسداران به دستور شخص علی خامنه ای ، احتیاط کرد و سکوت نمود تا مردم از حقایق بی خبر باشند و شورش و اعتراضات خیابانی رخ ندهند .
من خودم پاسدار هستم و در بسیاری از بخشهای تخصصی سپاه پاسداران از جمله بخش سلاح های کشتار جمعی ( گردان جنگ نوین یا ش . م . ر یعنی شیمیایی - میکروبی - رادیو اکتیو) ، مدت سه سال کار کردم و با انواع سلاح های کشتار جمعی و مواد منفجره و آتش زا آشنا شدم و البته مدتی نیز در انبار مهمات و در اسلحه خانه و سوله های حاوی مواد منفجره و آتش زا ، کار کرده ام .
من از نزدیک با انواع سلاح های شیمیایی و انواع آمپولهای فوری خنثی کننده حملات شیمیایی که باید فورا بر روی ران پا تزریق شود مواجه شدم
خودم نیز در اهواز و در هنگام تخلیه سوله های حاوی چادرهای آتش گرفته از حملات شیمیایی دوران دفاع مقدس ، به دلیل گرد و غبار ناشی از جابجایی این چادرها که همگی در محل سوختگی ، به رنگ زرد و نارنجی در آمده بودند ، به تنگی نفس دچار شدم
هنوز هم تنگی نفس دارم و نفس کم می آورم
این اتفاق در سال 1372 هجری شمسی و در قرارگاه ثارا... شهر اهواز وابسته به لشکر 41 ثارا... کرمان برای من رخ داد
از سال 1372 هجری شمسی تا الان یعنی 1404 هجری شمسی ، من مجروح شیمیایی هستم و تنگی نفس دارم
من هرگز به جبهه نرفتم زیرا یک ماه بعد از پایان جنگ یعنی در مهرماه سال 1367 هجری شمسی و در سن 14 سالگی رسما به استخدام سپاه پاسداران در آمدم و پاسدار رسمی و کادر پایور کادر ثابت رسمی شدم .
یعنی رسما پاسدار و پایور و کادر ثابت نظامی ، شدم .
البته من از سن 11 سالگی یعنی از سال 1364 هجری شمسی یعنی از سال اول راهنمایی در مدرسه ، بسیجی بودم و به اردوی نظامی می رفتم و از همان سالها با انواع سلاح و مهمات و نارنجک معمولی و نارنجک تفنگی اسلحه کلاش و خیز و خزیده و گلوله ی ثاقب و گلوله ی رسام اسلحه کلاش ، و تفاوت بین ترکش خمپاره و ترکش نارنجک و انواع مواد منفجره و آتش زا آشنا شدم اما چون دانش آموز بودم ، به جبهه اعزام نشدم ؛ اما سالها بعد یعنی در سال 1372 هجری شمسی در ماموریت از کرمان به اهواز ، در حین تخلیه چادرهای سوخته شده زمان جنگ ،، از درون سوله ها در قرارگاه ثارا... اهواز وابسته به لشکر 41 ثارا... کرمان ، مسموم و مجروح شیمیایی شدم.
چادرهای آلوده به مواد شیمیایی و مستقر در پادگان اهواز ، مرا به عفونت ریوی و عفونت سینوس و حنجره مبتلا کردند
من به جبهه نرفتم اما مجروح شیمیایی شدم !!
آش نخورده و دهن سوخته !!
البته من بازمانده ی شهدای غدیر استان کرمان ( حادثه انفجار و سقوط هواپیما ایلوشین ) نیز ، هستم .
همچنین به علت درگیری لفظی با یکی از مسئولان لشکر 41 ثارا... ، و به دستور او و توسط یکی از همکاران خودم که راننده ی اتوبوس بنز 302 سبز رنگ بود ، طی یک تصادف ساختگی ، به شدت مجروح شدم و بطور کامل به زیر اتوبوس رفتم و استخوان ساق پای راستم شکست و دست چپم به شدت کوفته شد و ضربه مغزی شدم و به معنای واقعی کلمه ، " کتلت " شدم !!
سپس آقای حاج شهباز حسن پور که آن زمان یعنی در اسفند 1374 هجری شمسی ، فرمانده ی پادگان خاتم الانبیا لشکر ثارا... ( فرمانده ی لجستیک و پشتیبانی لشکر ) بود و الان مدتی است که نماینده ی مجلس شورای اسلامی است ، به زور مرا وادار کرد که رضایت بدهم !!!
شهباز حسن پور ، یک انسان بسیار خشن و بی مغز و قلدر و سنگدل و دیکتاتور و زورگو و احمق و بی سواد بود و فقط پنج کلاس درس خوانده بود و با کمک مدرسه ایثارگران ، به زور توانست یک دیپلم فکستنی برای خودش بسازد و سپس نماینده ی مردم سیرجان و بردسیر و سپس نماینده ی مردم کرمان در مجلس شورای اسلامی شد
شهباز حسن پور ، یک دیکتاتور بسیار خشن و بی تربیت و بد دهن و فحاش و قلدر و احمق و بی سواد بود و تمام پاسداران پادگان خاتم ، عین سگ از او می ترسیدند .
اما من هرگز از او نمی ترسیدم حتی با پای شکسته و آتل گرفته !!
لذا بر سر قضیه مرخصی استعلاجی که حقم بود ، با او درگیر شدم یعنی درگیری لفظی اما از دایره ی ادب خارج نشدم
حاج شهباز حسن پور ، فرمانده لجستیک لشکر ثارا... ، کاری کرد که کمیسیون پزشکی نتواند به من مرخصی استعلاجی بدهد و من مجبور شدم مرخصی بدون حقوق بگیرم !!!
او یک جنایتکار جنگی و دیکتاتور ابله و خشن است و باید اعدام شود
حاج شهباز حسن پور و قاسم سلیمانی و سید علی خامنه ای همگی قلدر و دیکتاتور و خشن بودند
خدا همه ی اینها را لعنت کند
من هنوز هم تحت تاثیر آثار آن تصادف وحشتناک هستم و باید داروی اعصاب مصرف کنم زیرا به " ترومای بعد از حادثه" و تنگی نفس و تعریق و تشنج و پانیک و فوبیا دچار شده ام
بله ! من بمب روحیه هستم و تمام این حوادث و دشواریها و ظلم ها و ستم ها را تحمل کرده ام
الان هنوز هم آثار مجروحیت شیمیایی ، در اطراف چشم ها ( به شکل کبودی دور چشم ) و در حنجره و ریه هایم وجود دارد و مرتبا دچار تنگی نفس می شوم و نفس کم می آورم .
من با این سابقه و تجربه ی وحشتناک از برخورد مستقیم با مواد شیمیایی و با مشاهده ی شعله های زرد و نارنجی انفجار بندرعباس ، حدس زدم که این شعله ی زرد رنگ ، به ماده ی سمی و خطرناک پرکلرات سدیم ، یعنی سوخت جامد موشک بالستیک مربوط می شود
همچنین فیلم مستند پهلو گیری دو کشتی باری متعلق به سپاه پاسداران هرکدام حاوی یک هزار تن ماده ی پر کلرات سدیم و نیترات آمونیوم یعنی سوخت موشک را در فروردین 1404 هجری شمسی ، در یوتیوب دیدم
شرکتی که این سهل انگاری را انجام داد هیچ ربطی به بنیاد مستضعفان و بانک سینا ندارد
نام این شرکت خاطی و سهل انگار ، " بنیاد علوی " است که مستقیما زیر نظر شخص سید علی خامنه ای اداره می شود
بنابراین سپاه پاسداران می تواند تقصیر را بر گردن شخص خامنه ای بیندازد و خودش را تبرئه کند
بگذریم ...
من از همه چیز خبر داشتم
اما برای اطمینان از صحت خبر ، به یوتیوب مراجعه کردم و از زبان کارشناسان نظامی و متخصصان حوزه ی مواد منفجره و تخریب ، شنیدم که گفتند این رنگ زرد و نارنجی در آتش سوزی و انفجار بندر عباس ، ناشی از انفجار سوخت جامد موشک بالستیک سپاه پاسداران یعنی ناشی از انفجار ماده ی بسیار خطرناک " پر کلرات سدیم" ، است .
بهرحال من خودم یک نظامی هستم و بی سواد نیستم و خیلی چیزها را می دانم .
من سالهای سال در مرکز فرماندهی و کنترل لشکر 41 ثارا... بصورت شبانه روزی کار می کردم و با تمام اخبار و گزارشات محرمانه و خیلی محرمانه و حتی اخبار سری و فوق سری ، تماس مستقیم داشتم و دو مرحله یعنی دوبار ، رسما توسط سازمان حفاظت اطلاعات ستاد مشترک نیروهای مسلح ( ستاد فرماندهی کل قوا ) تایید صلاحیت شدم !!
البته الان دیگه احتمالا رد صلاحیت شده ام زیرا اسرار فوق سری نظامی و امنیتی ایران را فاش کردم و اگر مردم ایران شورش کنند ، مرا بعنوان عامل اصلی فتنه و آشوب و اغتشاش ، اعدام خواهند کرد .
از آنجاییکه به جرم افشای اسرار مملکت و اسرار فوق سری نظامی و امنیتی ، اعدام خواهم شد ، تصمیم گرفتم آخرین اخبار و اطلاعات و ماجراهای پشت پرده را به مردم ایران بگویم
زیرا می خواهم با وجدان آسوده و خیال راحت ، از دنیا بروم
من دیگه تابع ایران و سپاه پاسداران و ستاد فرماندهی کل قوا نیستم و خودم را برای صدور حکم اعدام ، آماده کرده ام
علی خامنه ای می تواند علیه من سخنرانی کرده و زمینه ی اعدام مرا فراهم کند
اما مهم نیست
مرگ با عزت بهتر است از زندگی با ذلت
من تافته ی جدا بافته هستم و از هیچ قانون و مقرراتی پیروی نمی کنم و از افشاگری نمی ترسم .
اگر می توانید بیایید جلوی مرا بگیرید .
من از هیچ پروتکل و قانون و مصوبه و آیین نامه ای اطاعت نمی کنم زیرا من خودم ، قانون و پروتکل و مصوبه و آیین نامه هستم !!
فضای مجازی و خصوصا وبلاگ ، ارث پدری دولت ها و حکومت ها و مجلس ها و پارلمان ها و دادستان ها و اصحاب رسانه و سیاسیون نیست که بخواهند در موردش نظر بدهند .
فضای مجازی و خصوصا وبلاگ یعنی اتوبان و آزاد راه و آزادی عمل
هیچکس حق ندارد علیه بلاگرها و سایر فعالان فضای مجازی ، مطلب دروغ بر زبان بیاورد یا چیزی بنویسد یا آنها را تهدید کند .
فضای مجازی یعنی قانون جنگل
در جنگل چه کسانی از همه باهوشتر و قویتر هستند ؟؟؟
میمون
من یک میمون هستم و کماکان افشاگری می کنم و از افشاگری هیچ ترسی به دل ندارم
من از تهدید انسانها و رسانه ها و قدرتها و حاکمیت ، اصلا و ابدا نمی ترسم و به هیچکس مالیات و باج نمی دهم و حقایق را سریعا افشا می کنم .
اینجا جنگل است و من فقط از قانون جنگل پیروی می کنم
من بعنوان بلاگر ، حق دارم در مورد همه چیز و همه کس و همه ی موضوعات ، نظر بدهم و مطلب و گزارش بنویسم و ارسال کنم و افشاگری نمایم .
من بعنوان بلاگر هیچ منبع درآمدی ندارم و لذا هیچ مالیاتی نباید بپردازم
فضای مجازی هرگز تابع قوانین من درآوردی دنیای واقعی ، نیست .
فضای مجازی و خصوصا دنیای وبلاگنویسی ، دنیای موجودات فضایی و فرازمینی ها می باشد و به انسانها مربوط نیست
انسانها حق ندارند در کار ما بلاگرها و فعالان فضای مجازی که از یک دنیای دیگه به اینجا آمده ایم ، دخالت کنند
من یک فرازمینی هستم و موقتا در زمین سکونت می کنم و دیر یا زود نابود خواهم شد .
پایان