چو فردا بیاید فکر فردا کنیم
به نام خدا
چو فردا بیاید فکر فردا کنیم
من بی جهت بابت کامپیوتر کوانتومی و کیوبیت و اینکه آیا قادر به برنامه نویسی با زبانهای ماشین و اسمبلی کامپیوترهای کوانتومی خواهم بود یا نه ؛ نگران و دلواپس هستم!
حالا کو تا کامپیوتر کوانتومی در سطح جهان ؛ فراگیر و گسترده شود و به دست میلیاردها انسان برسد؟؟
شاید تا آن موقع ؛ من مرده باشم و تمام این نگرانی ها و دغدغه ها به پایان برسند و من یک نفس راحت بکشم و به آرامش ابدی برسم !
آدم از یک ثانیه ی بعد ؛ خبر ندارد . مرگ هر لحظه از راه می رسد .
پس وقتم را بابت نگرانی در مورد روش برنامه نویسی در کامپیوتر کوانتومی هدر نمی دهم .
فعلا که همین کامپیوترهای دیجیتال یا بقول ویکی پدیا ؛ کامپیوتر کلاسیک ؛ در دستانم قرار دارد و می توانم با زبانهای مختلف ، روی آن برنامه بسازم و لذت ببرم .
دنیا دو روز است . این دو روز را باید با سکوت و آرامش به پایان رساند
کامپیوتر کوانتومی به فردا تعلق دارد . هر وقت به دستم رسید یک فکری برایش می کنم . از حالا فکرم را درگیر فردا نمی کنم
بقول معروف :
چو فردا رسد فکر فردا کنیم
گذشته و آینده فقط توهم هستند! واقعیت همین زمان حال است که متاسفانه قدر آن را نمی دانیم و عمرمان را هدر می دهیم
امروز ؛ همان فردایی بود که دیروز منتظرش بودیم !
اگر می خواهیم عمرمان طولانی شود و از زندگی لذت ببریم بهتر است این کارها را انجام دهیم:
۱. کار امروز را به فردا نسپاریم
ره امروز را نسپار فردا
۲. کاری که امروز قادر به انجامش نیستیم و باید صبر کنیم تا فردا بیاید ، به همان فردا موکول کنیم
چو فردا بیاید فکر فردا کنیم
۳. ذهن مان را از افکار بیهوده و پوچ ؛ خالی کنیم و اجازه دهیم این مغز استراحت کند
۴. در هنگام مواجهه با نظرات مخالف و البته نوشته ها و گفته های غلط و دروغین ؛ سکوت کنیم تا اعصابمان خرد نشود و عمرمان کوتاه نگردد
اگر ویکی پدیا مفهوم بیت یا بایت و تاریخچه ی آنها را عمدا یا سهوا یا از روی فراموشی یا بواسطه ندانستن مساله ؛ تحریف می کند ؛ بی خیال شویم و سکوت کنیم زیرا ما که می دانیم مفاهیمی همچون بایت و بیت و اینکه هر بایت برابر با هشت بیت است نخستین بار در دهه 1930 میلادی و در هنگام اختراع نخستین کامپیوتر دیجیتال تاریخ یعنی کامپیوتر Z1 و توسط کنراد زوس ؛ ابداع شدند و بکار رفتند و هیچ ربطی به شرکت IBM ندارند .
من برای این حرفم ؛ دهها فایل معتبر بعنوان سند و مدرک در اختیار دارم که اگر عمری باشد به مرور زمان اپلود خواهم کرد .
من به ویکی پدیا کاری ندارم زیرا یک رسانه ی ازاد است
من خودم یک دانشنامه ی انسانی هستم و به ویکی پدیا نیاز ندارم .
از این به بعد نیز حرفهایم را با کمک اسناد معتبر ؛ اثبات می کنم و برایم مهم نیست ویکی پدیا این اسناد را قبول می کند یا رد می کند .
بهرحال من دیگه با ویکی پدیا هیچ کاری ندارم و مستقیما از منابع اصلی ؛ استفاده می کنم .
ویکی پدیا ارزش و کارایی ندارد و قابل اعتماد نیست
تک تک ما انسانها می توانیم با کمک اسناد اصلی و معتبر ؛ به یک دانشنامه ی واقعی و اصیل انسانی تبدیل شویم و از ویکی پدیا بی نیاز گردیم .
خب با این حساب ؛ من مجددا به تاریخ کامپیوتر برمی گردم و سعی می کنم مفاهیم کامپیوتری را همانطور که هست و بصورت مستند و دقیق ؛ بازگو کنم .
ویکی پدیا را نیز به حال خودش رها می کنم !!
تا بعد....