به نام خدا
صدای ایرج اصلا شش دانگ نیست .
در علم موسیقی به توالی هشت نت یا بیشتر اصلاحا گام گفته می شود . مثل گام دو ماژور یا گام سل ماژور . البته این به گام های کروماتیک مربوط می شود .
در این مورد می توانید از نرم افزار مشهور Universal Tuner کمک بگیرید . این نرم افزار ؛ از بازار نیز قابل دانلود است . من خودم او را از اپلیکیشن سایت بازار دانلود کردم .
اگر این هشت نت با یک نت مشخص مثلا نت فا ۲ شروع شود و در نت همنام در یک گام بالاتر یعنی نت فا ۳ پایان یابد به جای گام از اصطلاح اکتاو استفاده می شود .
تفاوت و شباهت گام با اکتاو :
شباهت :
هردوی گام و اکتاو از توالی هشت نت بهم پیوسته ایجاد می شوند
یعنی : گام = اکتاو = هشت نت به هم پیوسته
اکتاو = هشت نت بهم پیوسته که البته ، اولین و آخرین نت ؛ همنام می باشند .
هر اکتاو = دو دانگ
شش دانگ = سه اکتاو . نت شروع و نت پایان باید همنام باشند .
شش دانگ = بیست و چهار نت بهم پیوسته که نت اول با نت آخر ، همنام است .
همپوشانی برخی نت ها را باید نادیده گرفت .
مثالی از صدای شش دانگ :
نت شروع : دو ۲
نت پایان : دو ۵
+
تفاوت گام با اکتاو :
در گام ؛ نت شروع لزوما با نت پایان یکسان نیست . اگر یکسان باشند هم گام است و هم اکتاو . البته برای تعریف گام ، معمولا به اکتاو توجه نمی کنند !!
اما مثلا در گام سل ماژور ، اولین نت ، D6 و آخرین نت ، D2 می باشد . یعنی بصورت برعکس ردیف می شوند . این اتفاق در نرم افزار یونیورسال تیونر رخ می دهد .
گام یک فرایند غیرکنترلی و آزاد است و اصلا لازم نیست روی نت های هم نام تمرکز نماییم
اما در اکتاو باید روی نت های یکسان و همنام تمرکز کنیم و نت اول باید حتما همنام نت آخر باشد که اینکار برای یک خواننده ، بسیار دشوار و سخت است زیرا حنجره ی انسان نمی تواند با نت های همنام و اکتاو ، تنظیم شود بخصوص در آواز موسیقی ایرانی که به دلیل ظرافت هایش و تحریرهای فراوان ، چنین کاری تقریبا غیرممکن است و اگر هم اجرا شود ، خواننده را به روبات تبدیل می کند و آواز از حالت طبیعی خارج می شود و اصطلاحا فالش می شود .
مثلا اگر از نت فا ۲ شروع به آواز خواندن کردیم باید بتوانیم با یک نفس تا نت هم نامش یعنی نت فا ۳ به صدای خود اوج بدهیم تا یک اکتاو یعنی دو دانگ مساحت صدای حنجره را اجرا کرده باشیم .
هر اکتاو دقیقا با دو دانگ برابری می کند .
وقتیکه می گوییم فلانی صدای شش دانگ دارد منظورمان اینست که از تمام فضای حنجره اش به خوبی استفاده می کند .
اما این تعریف بیشتر به گام مربوط می شود تا اکتاو .
صدای شش دانگ یک اصطلاح عامیانه است و دقیق نیست .
صدای شش دانگ فقط زمانی دقیق و علمی و قابل اندازه گیری می باشد که بر اساس اکتاو یا همان نت های همنام اجرا شود
هیچ خواننده ای هنگام آواز خواندن به اکتاو و نت های همنام توجه نمی کند زیرا آواز خواندن یعنی بروز احساسات و حال و هوای درونی .
بنابراین عملا صدای هیچ خواننده ای شش دانگ نیست زیرا انسان در حین آواز خواندن؛ به نت های همنام یعنی به اکتاو توجه نمی کند زیرا تمرکز روی نتهای همنام یک فرایند به شدت فنی و دشوار است و حنجره انسان نمی تواند با نتهای همنام کوک شود .
حنجره ؛ ساز نیست که قابل کوک شدن روی نتهای همنام باشد .
لذا تمام خواننده ها بر اساس گام آواز می خوانند .
آواز خواندن براساس گام ، مانع از اجرای دقیق هشت یا شانزده نت همنام می گردد .
صدای ایرج اصلا شش دانگ نیست زیرا ایرج همچون سایر خواننده ها براساس احساس آواز می خواند و به گام توجه می کند لذا نمی تواند طبق اکتاو از یک نت شروع کرده و به نت همنام در رنج بالاتر یا پایین تر تمام کند .
نه فقط ایرج بلکه هیچ انسان دیگری نمی تواند براساس اکتاو و نت های همنام آواز بخواند .
لذا صدای هیچ انسانی شش دانگ نیست زیرا نت شروع و پایان لزوما یکسان نیستند .
هر اکتاو دقیقا برابر با هشت نت یعنی دو دانگ است که حتما باید از یک نت شروع شود و به نت همنام در رنج بالاتر یا پایین تر و با یک نفس ختم شود .
صدای شش دانگ در آقایان یعنی اجرای آواز با یک نفس از نت فا ۲ تا نت فا ۵ یا برعکس .
من در هیچکدام از آثار ایرج چنین چیزی نشنیدم .
استاد محمد رضا شجریان نیز گرچه نزدیک به ۲۴ نت متوالی یعنی سه گام کامل را با یک نفس اجرا کرده بود ولی چون نت شروع و نت پایان خصوصا در هنگام فرود یکسان نیستند لذا صدای استاد شجریان نیز سه اکتاو نیست زیرا نتهای همنام رعایت نمی شود و خصوصا موقع فرود ؛ ناگهان از اوج به حضیض می آید و بسیاری از نت ها را عمدا و با علم و آگاهی از قلم می اندازد .
لذا حتی صدای استاد محمد رضا شجریان نیز شش دانگ نیست زیرا اکتاو و نتهای همنام را رعایت نکرده است و فقط ۲۴ نت را هنگام اوج و بصورت گام اجرا می کند .
اصولا حنجره ی هیچ انسانی قادر به اجرای نت های همنام و رعایت اکتاو نیست زیرا آواز خواندن یعنی احساسات و بروز حالات درونی .
لذا اگر انسان حتی بیش از چهل و هشت نت پیوسته را با یک نفس اجرا کند باز هم صدای او شش دانگ نیست زیرا انسان قادر به اجرای اکتاو و نتهای همنام نیست . اگر قادر باشد ریتم آواز عوض می شود و انسان به یک روبات بی احساس تبدیل می گردد که این بر خلاف روال معمول خوانندگی می باشد .
از دیدگاه فنی تمام انسانها با صدای سینه و بدون میکس کردن صدای سینه با صدای سر؛ می توانند ۲۴ نت را با یک نفس اجرا کنند اما این یعنی گام و نه اکتاو . این اکتاو نیست بلکه گام است پس دانگ هم نمی باشد . زیرا دانگ مضربی از اکتاو است و ربطی به گام ندارد .
هر وقت انسان عادت کند که روی نت های همنام و اکتاو تمرکز کند و سه اکتاو را با یک نفس بخواند آنوقت صدای انسان به معنای واقعی کلمه ، شش دانگ است .
صدای شش دانگ = اجرای سه اکتاو با یک نفس و رعایت اجرای نتهای همنام
هر اکتاو = هشت نت بهم پیوسته که از یک نت شروع شده و دقیقا روی نت همنام در رنج بالاتر یا پایین تر پایان یابد .
هر اکتاو = دو دانگ به معنای علمی و دقیق نه معنای عامیانه
صدای شش دانگ = اجرای سه اکتاو یعنی ۲۴ نت بهم پیوسته با یک نفس و با اجرای دقیق نتهای همنام در شروع و پایان . نت شروع باید با نت پایانی همنام باشد .
این کار عملا ریتم را خراب می کند و انسان را به روبات تبدیل می کند و اسم چنین کاری را هرگز آوزخوانی نمی گذارند . زیرا آواز یعنی بیان کردن احساسات درونی و بی توجهی به اکتاو
مثالهایی از صدای شش دانگ :
شروع از نت فا ۲ و توقف روی نت فا ۵ با یک نفس و با حنجره و بدون صدای میکس
شروع از نت فا ۵ و توقف روی نت فا ۲ با یک نفس و با حنجره و بدون صدای میکس
شروع از نت دو ۲ و توقف روی نت دو ۵ با یک نفس و با حنجره و بدون صدای میکس
شروع از نت دو ۵ و توقف روی نت دو ۲ با یک نفس و با حنجره و بدون صدای میکس
این مثالها باید با صدای سینه یا صدای سر و منحصرا با کمک حنجره و بدون میکس و رزونانس و لحن سازی ؛ اجرا گردد . اگر از صدای میکس یا سینوس و رزونانس و لحن سازی استفاده کنیم عملا تقلب کرده ایم و خودمان و مردم را فریب داده ایم .
مگر اینکه اصول صداسازی را رعایت کنیم و البته هرگز از سینوس ها برای رزونانس استفاده نکنیم و فقط از حنجره استفاده کنیم !
نباید از لحن سازی و تیپ سازی در صدا و غلت و سایر ترفندها و صدای میکس استفاده کرد .
نباید از میکروفون و اکو و افکت و آمپلی فایر و کامپیوتر و .... . استفاده کرد .
باید از صدای خام و بدون دیافراگم و بدون حجم و بدون دامنه استفاده کرد .
باید دقیقا مثل خواننده های موسیقی کلاسیک سبک اپرا خصوصا لوسیانو پاواروتی آواز بخوانیم .
می بینید که چنین کاری یا غیرممکن است یا بسیار دشوار است . ضمن اینکه موسیقی کلاسیک فقط به اروپا محدود می شود ولی برای سایر کشورها و فرهنگها ، باید طبق روال سنتی و فرهنگ همان کشور رفتار کرد .
لذا صدای هیچ انسانی شش دانگ نیست حتی اگر چهل و هشت نت بهم پیوسته را با یک نفس اجرا کند .
حتی آدام لوپز که می تواند نت دو هشت را براحتی اجرا کند صدای شش دانگ ندارد .
تنها کسی که صدای شش دانگ ( براساس اکتاو و نت های هم نام ) دارد برت منینگ است که منحصرا با کمک حنجره اش یعنی بدون استفاده از صدای میکس و رزونانس و سینوس هایش ؛ می تواند از نت A0 تا نت A6 را براحتی و با یک نفس اجرا کند . یعنی کف صدا و اوج صدا روی نت های همنام تنظیم می شود .
که البته اینجا نیز ما شاهد خوانندگی یا آواز نیستیم بلکه فقط نوعی مانور قدرت حنجره است و حتی برت منینگ نیز در آوازهایش براساس احساس و گام آواز خوانده است و به نت های همنام یعنی اکتاو توجه نکرده است .
بنابراین حتی برت منینگ نیز صدای شش دانگ ندارد !
ایرج که دیگه جای خود دارد .
نتیجه :
صدای هیچ انسانی شش دانگ نیست . زیرا هیچ انسانی براساس اکتاو و نت های همنام ؛ آواز نمی خواند بلکه براساس گام و احساسات درونی اش آواز می خواند و این کاملا طبیعی و درست است .
.