vahidmy

وبلاگ شخصی وحید محمدی

vahidmy

وبلاگ شخصی وحید محمدی

وحیدمی

وبلاگ شخصی وحید محمدی . یک تایپیست که عاشق علم و تجربه است.


آدرس وبلاگ وحیدمی :

Home Page


https://vahidmy.blog.ir

+


Archive

آرشیو و بایگانی وبلاگ وحیدمی

https://vahidmy.blog.ir/archive

+


نقشه وبلاگ وحیدمی:

Sitemap

https://vahidmy.blog.ir/sitemap.xml

+

خوراکخوان وبلاگ وحیدمی

Feed

RSS

https://vahidmy.blog.ir/rss

+

آدرس مورد استفاده خزنده ها روباتها و موتورهای جستجوگر

Robot

https://vahidmy.blog.ir/robots.txt


+

مشخصات وبلاگ وحیدمی:


ساعات انتشار پست جدید وبلاگ :

بیست و چهار ساعته

وضعیت انتشار پست : نامنظم . در طول شبانه روز و در صورت صلاحدید ؛ پست جدید منتشر می کنم.


نام مدیر : وحید محمدی

گونه : وبلاگ شخصی با آدرس اختصاصی و محتوای عمومی

ژانر : تمام ژانرها

کاربرد : همه منظوره

هدف وبلاگ : به اشتراک گذاشتن دانش و تجربه با مردم و پرداخت زکات علم

مقصد مدیر وبلاگ : کسب رضای خداوند .

جنس وبلاگ : وبلاگ شخصی

تاریخ تاسیس : تیر 1398 خورشیدی



موضوعات وبلاگ : تمام علوم و فنون و مسائل مختلف در تمام زمینه


کپی برداری از مطالب وبلاگ وحیدمی به شرط لینک دادن به آدرس اصلی وبلاگ با دامنه vahidmy.blog.ir ، بلامانع و آزاد است . با خیال راحت ، کپی برداری نمایید . هیچگونه کپی رایت و انحصار برای وبلاگ وحیدمی ، وجود ندارد .

بروزرسانی:

وبلاگ وحیدمی منحصرا توسط سایت بلاگ دات آی آر به آدرس blog.ir میزبانی می شود . بنابراین بجز دامنه vahidmy.blog.ir سایر دامنه ها جعلی و فیک و خطرناک هستند .
برای مشاهده نکات جدید و ترفندهای امنیتی لطفا به آدرس زیر مراجعه فرمایید:

https://vahidmy.blog.ir/post/1



آدرس وبلاگهای تخصصی :

https://spasm.blog.ir

https://fasmy.blog.ir

https://binasm.blog.ir

طبقه بندی موضوعی
مطالب پربحث‌تر
  • ۰۱/۰۴/۱۱
    adc
نویسندگان
پیوندها

چند سوال درباب موضوعات وبلاگ

پنجشنبه, ۲۴ آبان ۱۴۰۳، ۱۰:۲۸ ب.ظ




به نام خدا 


چند سوال درباب موضوعات وبلاگ


چرا  بعنوان بلاگر سیار ، از بلاگ به بلاگ اسکای و فارسی بلاگ و تبلاگ مهاجرت نمی کنی؟ 


به دو دلیل: 


۱. فقط در بلاگ است که آزادی بیان دارم . در بقیه سرویسهای وبلاگدهی ؛ آزادی بیان وجود ندارد. 



۲. فقط در بلاگ است که از  حملات کاربرها در امان هستم! 


در مابقی سرویسها از حملات کامنت های کاربران در امان نیستم ! 


آیا حقیقتا به آمار نیاز نداری ؟! 


دروغ چرا ؟ نیاز دارم . اما خب غرورم را حفظ کردم و البته فرض را بر این گرفتم که در بلاگفا هستم !!!


اگر سیستم آمار بلاگ تا ابد خراب باشد چه می کنی ؟ 


شکر خدا و دعای باران !! 


انتظار داشتی چه کار کنم ؟؟ 



مگه نمی گفتی رهبر فضای مجازی هستی و مافیا هستی . پس چی شد ؟؟ 


این حرف که من رهبر فضای مجازی هستم فقط یک شوخی بود وگرنه من فقط تایپیست هستم !! 


مافیا نیز یعنی دست پشت پرده !!  یعنی درونگرایی 


من درونگرا هستم و دوست دارم نقش مافیا و دست پشت پرده را بازی کنم !! 


البته من فقط یک شهروند هستم ! 


اگر وبلاگهایت فیلتر یا حذف شوند چه کار می کنی ؟؟ 


خب معلوم است دیگر !!  بازهم وبلاگ می سازم !!



آیا بازهم حرفهای ساختارشکن و هنجارشکن می زنی ؟؟ 


تا مجبور نشوم نه !  نمی زنم !


شخصا از سیاست و حاشیه سازی بیزارم . 


سیاست خودش مرا تعقیب می کند وگرنه من کاری به خیر و شر سیاست ندارم ! 


درباب دین و مذهب نیز من دارم مهندسی معکوس می کنم زیرا ذهنم توسط شیطان درگیر و تسخیر شده !! 


بالاخره باید بفهمم که آیا طبق گفته قرآن ؛ خداوند نور آسمانها و زمین است یا طبق گفته همین قرآن ؛ خداوند به هیچ چیزی شباهت ندارد ؟؟!! 


مشکل من با این تناقضهای قرآن است . این تناقض ها را نمی توان با گفتن اینکه تشبیه و استعاره و صنایع ادبی هستند ؛ توجیه کرد !! 


نسل جدید یعنی متولدان دهه 1390 هجری شمسی ؛ خداوند را یک توهم می دانند !! 


قرآن شاید بتواند چند عرب بیسواد ریگ نشین 1400 سال پیش را  با هزار زحمت و دشواری و قسم های مختلف و مظلوم نمایی و نفرین و تهدید ؛  فریب دهد و بترساند اما هرگز نمی تواند مردم هوشمند امروز و فردا را فریب دهد و ادعا کند که این تناقض ها همگی از جانب یک خدای واحد است و کار بشر نیست و نمی تواند کتمان کند که قرآن ؛ سروده ای است به زبان عربی اما به سبک شعر و نثر مسجع  زبان فارسی که توسط سلمان فارسی نوشته شده است 


مردم از همان 1400 سال پیش می دانستند که قرآن کلام سلمان فارسی و صهیب رومی است اما از  ترس عذاب الهی سکوت کردند و به ظاهر و بواسطه اینکه قرآن  مجددا به آنها اجازه ی غارت و برده داری و کنیزداری و تجاوز به نوامیس دشمن و چپاول اموال و نوامیس دشمن و قتل و برادرکشی را داده بود ؛  دیدند اسلام و قرآن همان جاهلیت قدیم عرب حجاز است که حالا فقط صاحب یک کتاب شده است تا دیگر به آنها نگویند : امی یا امیون !  لذا  با آغوش باز و از روی ریا و نفاق ؛  اسلام و قرآن را که در راستای جاهلیت عرب بود پذیرفتند !  



مگه امی به معنای بیسواد نیست ؟؟ 


خیر ؛ امی هزار معنا دارد : 


مکتب نرفته اما با سواد خواندن و نوشتن 


غیر یهود 


اهل مکه 


بدون کتاب 


کپی کننده از روی کتابهای قبلی 


بی فرهنگ و بی تمدن


بی دین و کافر 



چرا خداوند در قرآن اینهمه قسم می خورد ؟؟ 


خدا نه !  این محمد بن عبدا... است که چون درمانده شده  مجبور است قسم بخورد تا شاید مردم عربستان حرفهایش را باور کنند ! 


فقط یک انسان درمانده برای اثبات ادعای خودش این همه قسم می خورد نه خدای قدرتمند و بی نیاز  !!! 


ضمنا اکثر سوره های مکی که پر از قسم  و البته زیبا و دلنشین هستند نوعی نسخه برداری از روی اشعار پیامبران بنی اسراییل بودند . از جمله پیامبرانی همچون ارمیا  که شاعر بود و اشعار حماسی می سرود . 



خداوند دقیقا چیست ؟؟ 


نمی دانم . اما برخی ها می گویند خداوند همان جهان است یعنی کل کائنات و مخلوقات 


برخی ها نیز می گویند خداوند همان روحی است که در جسم انسان دمیده شده است 



برخی نیز می گویند خداوند همان انرژی کیهانی است 


قرآن نیز می گوید : خداوند نور آسمانها و زمین است . 



آیا نور همان انرژی نیست ؟؟ 


بله هست !  شاید خداوند همان انرژی کیهانی یا  انرژی تاریک یا ماده ی تاریک یا ترکیبی از هردو باشد !! 


اما خود خداوند می گوید : خداوند هم نور است و هم هیچ چیز دیگری نیست و به هیچ چیز حتی نور شباهت ندارد !! 



آیا خداوند اینهمه تناقضگو می باشد ؟؟؟ 



خداوند که نه !!    محمد بن عبدا... و سلمان فارسی و صهیب رومی که قرآن را ساختند  اینهمه تناقضگو  بودند 


منظور از ا...  چیست ؟؟ 


ا...  یعنی  ال  اله  


اله یعنی معبود 



ا...  نام دیگر  بتی بوده که او را هبل می نامیدند و بزرگترین بت مکه بود 


ا... یعنی آن یکی خدای معلوم و مشخص یعنی هبل 


ال؛  حرف تعریف است و از میان هزاران چیز نامعلوم و مبهم ؛ یک چیز خاص و معین را نشان می دهد 


ا... لقبی بود که اعراب پیش از اسلام ؛ به بت هبل داده بودند تا مشخص شود که چقدر مهم و قدرتمند بوده ! 


البته به مسافران و زائران کعبه نیز می گفتند : تو مهمان ا... ؛ بت هبل هستی ! به مکه خوشامدی !!


البته در دین زرتشت نیز لغت اهورامزدا یعنی خدای یگانه وجود دارد که قبل از تولد محمد ، این لغت از زبان فارسی و از کتاب اوستا  به زبان عربی وارد شد و به ا... یعنی خدای بی نهایت و ناپیدا و بی همتا  تبدیل شد 



نکته ی مهم و جالب : 


تفاوت بین اله و الله  : 


اله یعنی خدای معمولی یا دیو  در زبان یونانی  یا دیمون -در سیستم عامل یونیکس و لینوکس !! بجای سرویس در سیستم عامل ویندوز -  یا خدایی که در ذهن مردم  و به شکل یک انسان ؛ قابل تصور است  یا بت  !!



الله یعنی اهورامزدا و خدای یکتا و بی همتا  که این لقب به بت هبل داده شده بود 



نکته ی بسیار مهم : 


واژه ی ا... در این پست و سایر پست های این وبلاگ ؛  همان لغت   الله  است که البته تایپ کردن  ا...  به مراتب ساده تر از لغت الله است !





اعراب جاهلیت،  قبل از تولد محمد ؛ لقب ا... یعنی خدای یگانه را  که معادل با اهورامزدا یعنی خدای یکتا در دین زرتشت  بود به بت هبل داده بودند !


یعنی اعراب جاهلیت یک خدای واحد و یگانه به نام ا... را می پرستیدند که همان بت هبل بود اما سایر بت ها را بعنوان شفیع و برای شفاعت پرستش می کردند ! 


شبیه به رفتار شیعیان که خدای یکتا را می پرستند اما چهارده انسان را نیز تحت عنوان چهارده معصوم  بعنوان شفیع  و میانجی و منجی عالم بشریت و نجات اهل عالم  می پرستند ! 



عملا شیعه دوازده امامی چندان تفاوتی با اعراب مشرک  جاهلیت ندارد !!


شیعه یعنی مشرک 


نام پدر پیامبر نیز عبدا... یعنی بنده ی بت هبل ؛؛  بوده است . 

عبدا... یعنی بنده ی هبل

عبیدا... یعنی برده ی هبل


عبد یعنی بنده 


عبید یعنی برده 




لغت  ا...  به شکل الله  از قبل از تولد محمد  ؛ در زبان عربی وجود داشته و بکار می رفته است . 


ا... یعنی  همان خدای اصلی  یعنی بت هبل 


لا اله الا ا.... یعنی معبودی بجز بت هبل وجود ندارد !!



ا... اکبر یعنی بت هبل از تمام بت ها  بزرگتر است 




پس اسلام همان شرک و جاهلیت عرب بوده ؟؟ 


بله،  همه چیز اسلام  ادامه ی همان جاهلیت عرب بوده . از جمله مراسم حج و سعی بین صفا و مروه و حتی سنگ زدن به شیطان که قبل از اسلام نیز رایج بوده 


حجر الاسود هم یک سنگ آتشفشانی سیاه  از جنس بازالت بوده و هرگز سنگ مقدس آسمانی نبوده ولی اعراب جاهلیت برای این سنگ آتشفشانی سیاه  احترام خاصی قائل بودند زیرا علاقه ی خاصی به سنگ ها داشتند و سنگ ها را می پرستیدند!!




تنها تفاوت دین اسلام با جاهلیت عرب در این چیزها خلاصه می شود: 


۱. کتاب . برای اینکه یهودیان ، عرب ها را به بی کتابی و بی تمدنی و بی دینی متهم نکرده و مسخره نکنند و به آنها لقب  امی یا امیون  یا بی دین و بی کتاب و بی تمدن ندهند ، محمد بن عبدا... به این فکر افتاد که یک کتاب بسازد تا دهان یهودیان را ببندد و برای عرب اعتبار جمع کند .


اما چون قرآن از روی تورات و انجیل کپی برداری شده بود بازهم لقب امی را به محمد می دادند !!


امی در اینجا یعنی کپی کننده !!!





۲. یکتاپرستی . یعنی بجای هزاران بت  و توسل به شفاعت سایر بت ها ؛ فقط بت هبل یا الله  را بپرستید!!



اما متاسفانه مذهب شیعه  پیرو همان آیین عرب جاهلیت است و بجای یک خدا ؛  شانزده خدا یعنی  الله و چهارده معصوم و آیت ا... خمینی را همزمان باهم می پرستد !!


هم اکنون خامنه ای خدای هفدهم است و جایگزین خامنه ای خدای هجدهم خواهد بود !!




چرا قرآن؛  زیبا و قصارالسور و فصیح و بلیغ است ؟؟ 


چون قرآن ؛ شعر فارسی است که در سبک اوزان شعر و نثر مسجع فارسی ولی به خط عربی و توسط سلمان فارسی نوشته شده است !


درواقع ، قرآن ، نثر مسجع به زبان فارسی ولی به خط عربی است !


زبان قرآن ؛ ترکیبی از زبان فارسی و زبان آرامی و سایر زبانهای عجمی بوده و براساس نثر مسجع و زیبای فارسی شبیه به گلستان سعدی  اما با خط عربی نوشته شده است . 


به همین دلیل است که اینقدر زیبا و فصیح و بلیغ است وگرنه اشعار عرب جاهلیت اصلا این شکلی نبودند


لذا محمد ادعا کرد که قرآن یک معجزه و کلام خداست در حالیکه معجزه ی او و کلام خدا نبود بلکه معجزه ی سلمان فارسی و کلام سلمان و صهیب رومی بود .


البته اعراب بادیه نشین 1400 سال پیش ، هیچوقت این ادعای محمد را قبول نکردند زیرا سلمان فارسی برده ی خودشان بود که باسواد و خردمند و ادیب و خوش سخن  بود و او را بخوبی می شناختند و البته  محمد با استفاده از ثروت خدیجه ، مجبور شد سلمان فارسی را با قیمت بسیار بالایی از اربابش بخرد و عملا ثروت خدیجه را به باد فنا داد !



پس حالا مشخص شد که چرا خدیجه ، یک شبه از ثروتمندترین زن عرب ؛ به یک زن فقیر تبدیل شد . بخاطر خرید سلمان فارسی که بسیار ارزشمند و گران بها بود . درست است ؟؟ 


بله ؛ دقیقا . علت فقر ناگهانی خدیجه و محمد ؛ همین قیمت بالای سلمان فارسی بود . ولی به دروغ گفتند که ثروت خدیجه برای تبلیغ اسلام  هزینه شده در حالیکه این پول گزاف که برابر با قیمت هفتاد درخت نخل  و صد شتر با بار طلا و نقره و  چندین میلیون دینار  وجه نقد بود  فقط برای خرید سلمان فارسی هزینه شد زیرا عرب جاهلیت به خوبی می دانست که ارزش و بهای سلمان فارسی تا چه حد بالا بوده . 




چرا قرآن رقیب و حریف ندارد ؟؟ 



دارد . همین فرقان الحق ؛ رقیب قرآن است . 


البته اگر نویسنده ی فرقان الحق یک ایرانی و شاعر بود ؛ فرقان الحق نیز به زیبایی قرآن بود و صرفا یک نثر عربی کلاسیک و خشک و  یکنواخت و کسل کننده  نبود !  


اما من آزمایش کردم و دیدم می توانم کتاب فرقان الحق را همانند قرآن تلاوت کنم !


بنابراین  فرقان الحق  برای تلاوت کردن ؛ مناسب است 




سوال مهم : چرا از زمان کتابت قرآن تا به امروز یعنی در مدت 1400 سال ؛ هیچ کتابی که هم ارز و معادل با قرآن باشد نوشته نشد و به دست مردم نرسید ؟؟ 



از کجا می دانی که نوشته نشد و معادل با قرآن نبود ؟؟ 


ابن مقفع  و  بسیاری از  شاعران و ادیبان عرب و عجم  هر کدام یکی دو کتاب بصورت نظم و نثر مسجع نوشتند  که اتفاقا همسنگ و معادل با قرآن بودند اما چون این افراد  ادعای پیغمبری نکردند و دین جدید نساختند و  قرآن نیز هنوز به هیچ زبانی ترجمه یا تفسیر نشده بود و قدرت عرب غارتگر و خونخوار ؛   تن و بدن تمام مردم خاورمیانه را به لرزه درآورده بود ؛  هیچکس نتوانست این کتابها را به دست مردم برساند زیرا همه درحال فرار از شر لشکر غارتگر و وحشی عرب مسلمان بودند که به دهها کشور حمله کرده بودند و کتابها را می سوزاندند و مردم را قتل عام می کردند . دقیقا مثل قوم مغول و تاتار و بربرهای وحشی . 


به همین دلیل بود که قرآن ؛ بی رقیب باقی ماند . 



اما می گویند که ابن مقفع در انجام اینکار شکست خورد 



دروغ می گویند  . تو باور نکن . همین شاهنامه فردوسی یا گلستان سعدی یا دیوان حافظ را خوب نگاه کن . هر کدام یک رقیب سرسخت برای قرآن محسوب می شوند . 


 اگر گلستان سعدی را به زبان عربی و نثر مسجع ترجمه کنی ؛ می توانی یک کتاب معادل با قرآن اختراع کنی و حتی آنرا تلاوت کنی  . 



سوال : 


آیا بغیر از سلمان فارسی و محمد بن عبدا... که هردو سواد خواندن و نوشتن داشتند شخص باسواد دیگری نیز در  اختراع قرآن دخالت داشت ؟؟ 




بله !  علاوه بر سلمان فارسی و محمد بن عبدا... افراد زیر که با سواد و باهوش  و بانفوذ بودند نیز در کتابت و اختراع قرآن نقش مهمی داشتند : 


صهیب رومی


علی بن ابیطالب 


عمر بن خطاب 


حمزه سید الشهدا 


محمد بن عبدا... می گوید : 


خداوند ، حق را بر  دل و زبان  عمر بن خطاب  قرار داد !!  عمر بن خطاب  هر فکری به ذهنش می رسید قرآن به همان شکل نازل می شد !!! 


محمد اینگونه  ماجرای نزول قرآن را ادامه می دهد : 


عمر گفت : 


در سه چیز با خدای خود موافقت کردم:


اول : گفتم یا رسول ا... ! خوب است از مقام ابراهیم در کعبه ، نمازگاه -مکان اقامه نماز- برگیریم -انتخاب کنیم- 

پس این آیه نازل شد : 

واتخذوا من مقام ابراهیم مصلی 


دوم -گفتم: یا رسول ا...  بر زنان تو افراد  نیکوکار و بدکار وارد می شوند اگر دستور بدهی حجاب برگیرند . پس آیه حجاب نازل شد : 

یاایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساالمومنین یدنین علیهن من جلابیبهن . 

سوره احزاب . آیه ۵۹ 


سوم- زنان پیامبر بهم حسادت ورزیدند به آنها گفتم : چه بسا اگر خداوند شما را طلاق دهد ، بجای آن ، همسرانی بهتر از شما نصیب او کند !!


که این آیه نازل شد : 

عسی ربه ان طلقکن ان یبدله ازواجا خیر منکن . 


همچنین  آیه ی معروف  فتبارک ا..‌ احسن الخالقین ؛ گفتار و ورد زبان عمر بن خطاب بوده که بعدا به آیه ی قرآن تبدیل شده است !!


همچنین آیات زیر نیز از زبان عمر بن خطاب  به قرآن وارد شده اند : 


آیه ۹۸ از سوره بقره 


آیه ۱۶ سوره نور : سبحانک هذا بهتان عظیم 


و البته آیات زیر نیز از زبان سایر افراد به قرآن وارد شده است : 


آیه ۱۴۰ سوره آل عمران . ویتخذ منکم شهدا 


آیه ۱۴۴ سوره آل عمران : ما محمد الا رسول ا...

از زبان مصعب  در جنگ احد و پس از قطع شدن دستهایش برزبانش جاری شد و پس از جنگ احد این گفتار مصعب به قرآن وارد شد 




و اما اسامی  گرد آورندگان و تدوین کنندگان قرآن : 


علی بن ابیطالب


زید بن ثابت


ابی بن کعب 


معاذ بن جبل 


عبدا... بن مسعود 




آیا راست است که بیش از نیمی از کلمات قرآن  از زبانهای غیرعربی از جمله فارسی و یونانی و حبشی و رومی و آرامی و نبطی  وارد قرآن شده اند و قرآن هرگز عربی مبین نیست ؟؟؟



بله !  راست است و عین حقیقت است .‌به همین دلیل بود که حتی همان 1400 سال پیش نیز مردم عرب فهمیدند که قرآن کلام عجم و انسان است و هرگز کلام عربی و خداوند نیست زیرا می دانستند که این سلمان فارسی است که دارد قرآن را با زبانی ظاهرا عربی اما در سبکی ایرانی می نویسد لذا حرفهای محمد را همان روز نیز قبول نکردند .





به همین دلیل بود که  محمد بن عبدا...  مدام قسم می خورد  تا  ادعاهایش مبنی بر نزول وحی و رویت جبرئیل و اینکه قرآن کلام خدا و عربی مبین است ، ثابت شود .اما  او بجز تهمت زدن  و افترا بستن به خدا و ترویج همان فرهنگ برده داری و غارت و چپاول و قتل و کشتار رایج در فرهنگ عرب جاهلیت ،  کار دیگری نکرد . 


قسم ها و سوگندهای درون قرآن همگی سوگندهای محمد هستند ! 


خداوند مجبور نیست قسم و سوگند بخورد . 




و اما برای اثبات این ادعا که قرآن هرگز به زبان عربی مبین نوشته نشده بلکه به زبانهای عجمی و فقط با خط عربی   نوشته شده است  مطلب زیر را همانند مطالب بالا ؛ از کتابهای معتبر  می آورم  و بعدا این کتابهای معتبر را آپلود خواهم کرد تا برای نوشته هایم سند و مدرک داشته باشم : 


کتاب "قرآن سروده ای به سبک پارسی" . دکتر حسن عباسی . 


توجه: این دکتر حسن عباسی را با اون یکی دکتر حسن عباسی که دشمن سید محمد خاتمی و رییس مرکز دکترینال بود و جمله ی معروف "بورس یعنی قمار سازمان یافته " را از او اقتباس کردم  اشتباه نگیرید ! 


متن زیر خلاصه ای از کتاب "قرآن سروده ای به سبک پارسی" اثر دکتر حسن عباسی . قرآن پژوه و محقق علوم اسلامی ؛ می باشد . بعدا این کتاب را آپلود خواهم کرد انشاا.. 



علت عدم فهم برخی از آیات قرآن اینست که اولا در قرآن  واژه های بسیاری از زبانهای غیر عرب چون پارسی ، حبشی ، رمی، عبری، سریانی، یمنی، و .....  استفاده شده است 



ثانیا زبان عربی استعمال شده در قرآن  برخوردار از 35 لهجه مختلف قبائل عرب میباشد: 


لهجه  کثانه که کلمات السفها -قبیلا- و ... از آنست 


لهجه هذیل که کلمات فرقانا - السائحون و ... از آنست 


لهجه حمیر  که کلمات نثر - السقایه- امام - خرجا  و ... از آنست 



لهجه جرهم که کلمات جبار - شقاق و .... از آنست 



لهجه مذحج که کلمات  اقث - مقیتا - الخرطوم و .. از آنست 


لهجه  خثعم که کلمات شططا - صغت - و ... از آنست 



لهجه قیس عیلان که کلمات   لخاسرون - رجیم و ... از آنست 


لهجه سعدالعشیره که کلمات حفده - کل  و ... از آنست 


لهجه غسان که کلمات طفقا - بئیس و ... از آنست 



و بیش از 25 لهجه دیگر . 


قبیله  پیامبر اسلام  ؛ قریش  در منطقه حجاز بوده است که این منطقه لهجه ای جداگانه داشته است مانند پارسی صحبت کردن شهرهای مختلف ایران و یا هر کشور دیگری که هر شهری لهجه شیرین و محلی خود را دارد 


اکثر مورخین اسلامی بر این باورند که زبان پیامبر اسلام ؛ لکنت داشته و احیانا می گرفته است و از سویی بعضی از کلمات را هم بخوبی نمی توانسته ادا کند . برهمین اساس علیرغم اینکه منشیانی برای نوشتن آیات قرآن داشته است و از سوی دیگر قاریانی هم داشته که قرآن را درست و صحیح می خوانند 

....

.....

....


در قرآن واقعی که اینک خدا می داند کجا پنهان است و چه زمانی مسلمانان به آن دست خواهند یافت بارها و بارها از امام علی نام برده شده است .....




نمازهای پنجگانه زردشتی ایرانی 


۱.نماز صبح= نمازگاه هاون 

۲.نماز ظهر= نمازگاه رپتون 

۳. نماز عصر= نمازگاه ازبرن

۴.نماز مغرب= نمازگاه سروثرم

۵.نماز عشا= نمازگاه اوشهی نا ای



لغات زبان پارسی که توسط سلمان فارسی و دیگران به قرآن وارد شده اند: 


استبرق=استبرگ

برق=برغ

بلور

بیع= بای

تجسس=جست و جستن

تخمین=خمن-گمان

ظن=خمن-گمان

ترجمان=تورگمان

تکدی=گدا

تکیه=تک

هوی=هوا

تفال=فال

جنس=گنس-گنوس-مجوس

جهنم=گهنم-گهنام

خزانه=گنج خانه

کنز=گنج

خیال=خولیا-مالیخولیا

دور= دورک

دین=آیین

دینار= دنیر

رد= نشان-راد

اصحاب الرس=ساکنان رود ارس

روم= روم-رم

زاد=آفریده شده

زرق=زرگ

زمان=زمان

زنجبیل= شنگلیل-سانگیبیل-زنجفیل

سرادق=سرداب-راهروی تنگ و دراز

سجیل=سنگ گل-گل سفت و سنگ مانند

سجل=دفترچه

سکر=شکر

سقر=سگر-جهنم

سقف=چخت-اشکوب

سلسبیل=سلسبیل-آب نرم و روان

سندس=سندس-پارچه ابریشمی

سیل=تند آب 

شهر=شهر-ابادی بزرگ -ماه عربی

غساق=گند آب

طب= تب

طبق=تبغ-تبگ

طناب=تناب-پالهنگ

عطر=اتر-بوی خوش

علف=الف-گیاه

غلط=غلت-غلت خوردن

غماز=غمزه-با ناز و کرشمه

قفل= گپل

فلک= فلک-سپهر-آسمان

قاضی= کادیک-داور

قانون=کانون- مرکز

قسط=کست-کاست-کم شدن

کافور=کاپور-کفپور

کلمه=کلوم-قلوم-واژه-سخن-لغت

قلم=کلم-غلم

کورت=کور شود-نابینا شود

یکور=کور می شود -درهم پیچیده می شود

مال=مال-چهارپایان-ستوران-ملک-دارایی

مایع=مایه-آبکی-آبدار

مرجان=مرجان-مروارید

مزبله=زباله دان-آشغالدان

مزجاه=اندک 

مزلف=زلفدار-بچه بی ریش-گمراه

مسجد=مزگت

مسک=مشک-مشگ

مشبک=شبکه-سوراخ سوراخ

مصلوب=چلیپ-چلیپا-به صلیب کشیده شده

مطلا=طلاکار-تلاکار-زر اندود

طلا=تلا-زر

مغموم=غم زده-اندوهگین-پژمان-پژمرده

غم=غم-غصه-اندوه

مفتول=مپتول-فتیله دار-تابدار

فتیله=پتیله-پلیته

ملکوک=لک-لکه دار-چرکین

مقالید=مکالید-کلیدها

مقلید=مکلید-کلید

اقلید=کلید

ممهور=مهر شده

مهر=مهر-اثر-امضا

موج=موج

ن-نون=انون-النون-هرچه می خواهی بگو-هرکاری که می خواهی بکن 


نون=فرمان و رخصت ؛ آزادی برای عمل و انجام کاری است 

ن والقلم و مایسطرون 


نسخ=نسک-کتاب


نظر=نگر 

نقش=نخش-رد-نشان

نقل=نغل-شیرینی

نور=نور-آر-آنور-نار-آتش-آذر-فروغ

ورق=برگ

ورم=ورم-باد کردن

وزر=وزبر-وزبری-وزارت-وزیر-آویزان-بار بر دوش-گناه

هندسه=اندزه-اندازه-اندازه گیری-پیمانه-مقدار

هود=آتشگیره-لته سوخته 

یهود=فرزند هود-اولاد حضرت هود و آدم

یاقوت=یاکند-نوعی سنگ قیمتی و جواهر

+

+

+


واژه های زبان حبشی در قرآن : 


الارائک=سریرها-تخت ها


اواه=باور کننده 

حوب=گناه

دری=درخشنده

سینین=زیبایی

شطر=روبرو

طه= ای پیامبر

طاغوت=کاهن-آخوند

العرم=سد آب

غیض=کاسته شدن

قوره=سیر

کفل= دو برابر 

مشکوه=روزنه

منساه=عصا

ناشئه= شب زنده داری

یس= ای انسان

یصدون=ناله می کنند 


+

+

+

واژه های زبان رومی در قرآن : 


صراط= راه

طفق= قصد کردن

فردوس=پارادیس-پردیس-باغ

 قسط=عدالت

قسطاس=ترازو

+

+

+

واژه های زبان سریانی در قرآن : 

یم=دریا

هون= حکیمان

قیوم= کسی که نمی خوابد 

عدن=درخت انگور -جنات عدن=باغهای انگور

طور= کوه

+

+

+

واژه های زبان عبری در قرآن: 


اخلد= بسوی پستی زمین تمایل کرد

بعیر=هر چیزی که بر آن بار کنند

راعنا=دشنامی است به زبان عبری

الرحمن=رخمن=بخشنده

طوی= مرد

مرقوم=نوشته شده

هدنا=توبه کردیم

قمل=نوعی ملخ است 

+

+

+

واژه های زبان نبطی در قرآن: 


ورز=ریسمان و پناه

ورا=پیش

ملکوت=فرشته

کفر=پاک کرد 

قط= کتاب

مزهن=پاره پاره کردن

سینا=زیبایی

سفره=خوانندگان

حواریون=شستشو دهندگان

حصب=هیزم

اکواب=کوزه ها

اسفار=کتابها

ال=خداوند

الیم=دردناک


پایان خلاصه ی  متن درون کتاب "قرآن سروده ای به سبک پارسی"  نوشته ی دکتر حسن عباسی . 




+

+

لازم به ذکر است که تعداد لغات بیگانه و عجمی در قرآن ؛ بسیار بیشتر از این لیست می باشد و من تنها  لغات درون این کتاب را عینا ذکر کردم . 


با مراجعه به سایر کتب مرجع و دیکشنری های معتبر می توانید تعداد بیشتری لغت بیگانه و غیرعربی را در قرآن کشف کنید. 


هرچند که همین فهرست نیز برای اثبات این ادعا که قرآن برخلاف آنچه که خودش گفته ؛ عربی مبین نیست و یک کتاب عجمی و  زمینی و انسانی و دست نویس است که فقط به خط عربی و البته توسط انسان نوشته شده و هرگز از آسمان نازل نشده است  ؛ کفایت می کند . 


من بعدا اگر عمری باشد کتابهای مربوطه را بعنوان مدرک و سند مطالب این پست ؛ آپلود خواهم کرد . انشاا... 


+

+

+

خب حالا برمی گردم به همان حالت سوال و جواب و لحن شخصی خودم !! 



خب حالا چه می کنی ؟؟  آیا بازهم قرآن می خوانی ؟؟ 


بله حتما !!  در خانه همچنان قرآن را تلاوت می کنم زیرا قرآن همان نثر مسجع فارسی و ایرانی-خارجی است که فقط ظاهر عربی دارد  و دستپخت جناب سلمان فارسی و سایر شرکایش می باشد !! 


قرآن؛  شاهکار هنری و ادبی حضرت سلمان فارسی علیه السلام و سایر اصحاب پیامبر می باشد ! 



قرآن  کریم ، مایه ی افتخار ما  ایرانی هاست زیرا توسط یک شاعر و دانشمند و ادیب بزرگ یعنی حضرت سلمان فارسی سلام ا... علیه و دوستانش یعنی صحابه پیامبر نوشته شده است .




آیا ما نیز می توانیم کتابی در حد و اندازه ی قرآن بسازیم ؟؟



بله !  چرا که نه ؟   هر انسانی می تواند کتابی در  حد و اندازه قرآن بسازد و حتی بهتر از قرآن را بسازد اما باید قول بدهد که ادعای پیامبری و نبوت یا امامت نکند و دین جدید اختراع نکند و مردم را فریب ندهد و خودش را  منجی عالم بشریت معرفی نکند . 



آیا کماکان مسلمان هستی یا کافر شدی ؟؟ 



هردو !!  هم مسلمان هستم و هم کافر !! 


هم خدا را قبول دارم و هم قبول ندارم !! 



آیا شیعه هستی یا سنی  یا  وهابی ؟؟؟ 



هیچکدام!  . من فقط کافر و موحد و مسلمان هستم . 


من فقط اسلام خالص را قبول دارم . نه شیعه هستم نه سنی نه وهابی نه بهایی نه هیچ کوفت و زهرمار دیگری !


فقط مسلمان خالص و موحد هستم اما بجای ا... که همان بت هبل است ، خدای واقعی را می پرستم


یعنی خدای زرتشت و خدای تمام پیامبران و خدای تمام موجودات که نامش در زبان فارسی ، خدا یا خودآی یا ایزد  یا یزدان  یا اهورامزدا می باشد !!


یعنی زرتشتی هستی ؟؟


نه ! گفتم که مسلمان هستم . اما خدای خالص و استاندارد که به هیچ دین خاصی تعلق ندارد و خودمختار و خودکفا و خودآی می باشد را می پرستم .


من هرگز ا... را نمی پرستم زیرا ا... نام دیگر هبل است و یک خدای ساختگی است که توسط محمد ساخته شد و بسیار خشن و متناقضگو و بی رحم و دمدمی مزاج و فراموشکار و انتقامجو و کینه توز است


ا... در قرآن ، خود محمد است . حالا فهمیدی ؟؟؟


بله خود محمد که مدت 13 سال نتوانست در مکه هیچ کاری انجام دهد و دل پر کینه ای از عرب ها داشت ، در مدینه ،  خدای ساختگی بنام  ا... را ساخت و اختراع کرد و عقده های شخصی اش را به نام  ا... و به کام خودش ، گشود و از مردم مکه انتقام گرفت . یک انتقام سخت و مرگبار و البته به مردم مدینه خصوصا یهودیان مدینه نیز خیانت کرد و یهودیان کل شبه جزیره عربستان را قتل عام کرد 


از آن روزگار ، بین دین یهود و دین اسلام ، دشمنی و کینه و جنگ شروع شد و امروز شاهد هستیم که اسرائیل به این بهانه قصد دارد از ما مسلمان ها انتقام بگیرد .


ما مسلمانها داریم تاوان اشتباهات مرگبار محمد را پس می دهیم



اگر من بجای محمد بودم همان رفتار ورقه بن نوفل را در پیش می گرفتم یعنی با زبان خوش و به خوبی هم در مکه و هم در مدینه ، مردم را به یکتاپرستی دعوت می کردم و اگر نمی پذیرفتند، بی خیال می شدم و در خلوت خودم و دوستانم و بصورت مخفیانه و بی سر و صدا  ، دین خودم را به شکل یک دین کوچک و مخفی تبلیغ می کردم و بی جهت ؛ دشمنان را تحریک و عصبانی نمی کردم . دقیقا مثل ورقه بن نوفل پسرعموی خدیجه . 




کاری که ورقه بن نوفل کرد و هرگز برای  خودش و پیروانش دشمن تراشی نکرد بسیار خوب و درست بود



اما روش محمد بن عبدا...  کاملا غلط و اشتباه  بود و باعث وقوع یک جنگ مذهبی ویرانگر و خونبار  همیشگی بین اسلام و سایر ادیان ، گردید که آتش این جنگ مذهبی تا روز قیامت شعله ور است و میلیاردها انسان مذهبی کشته شده و کشته خواهند شد و صلح و دوستی و آرامش و برادری و عدالت هرگز در جهان برقرار نخواهد شد . 






آیا به جهان آخرت اعتقاد داری ؟؟



بله . هنوز هم به جهان آخرت و بهشت و جهنم اعتقاد دارم زیرا اینها مفاهیمی هستند که از دین زرتشت و یهودیت و مسیحیت،   به دین اسلام وارد شده اند ! 


البته این مفاهیم در جلد دوم کتاب اوستا آمده اند و هرگز گفته های زرتشت نبودند .


گفته های زرتشت فقط شامل ستایش خداوند و دعوت مردم به کردار نیک و گفتار نیک  و پندار نیک و پرستش خدای یکتا و دوری از ظلم و ستم بود .



در جلد دوم کتاب اوستا که توسط موبدان و آخوندهای زرتشتی نوشته شده است ، شاهد احکام فقهی از جمله نجاست و طهارت و غسل و آداب دفن میت و احکام جزایی و مجازات دزد و قاتل و ...  نیز هستیم که من واقعا تعجب کردم


حالا می فهمم که دین اسلام این احکام فقهی را از کجا کپی برداری کرده ! از جلد دوم کتاب اوستا !!!


البته اینها در قرآن با این همه جزئیات نوشته نشدند اما در احادیث دین اسلام  آمده اند که این احادیث همگی از روی کتاب زرتشت کپی برداری کرده اند !!



قرآن بجای آیات تکراری در مورد داستان حضرت موسی ، می بایست همین احکام فقهی دین زرتشت  را می آورد تا اینهمه مشکل در دین اسلام ایجاد نشود


قرآن فقط نسخه ی عربی تورات و داستان تکراری بعثت حضرت موسی می باشد . انگار که محمد یادش رفته بود پیروانش قرار است مسلمان باشند نه یهودی !!




یعنی دین اسلام هیچ چیزی از خودش نداشت و از سایر ادیان ؛ سو استفاده  و کپی برداری کرد ؟؟



بله !  دین اسلام بجز یک کپی برداری و سرهم بندی سایر ادیان ،  چیز دیگری نیست . 


سایر ادیان هم بجز کپی برداری از اساطیر الاولین یعنی سنگ نوشته های تمدن سومر و بابل و آشور و مصر باستان و ایران باستان و هند باستان و یونان باستان و روم باستان ؛ چیز دیگری نبودند . 


فقط تمدن قوم مایا واقع در آمریکای مرکزی  و جزیره ایستر در غرب کشور شیلی  را کم داشتند و البته تمدن مخفی و زیرخاکی جیرفت باستان در کشور ایران !!!


اگر ادیان یهودیت و مسیحیت ، این سه تمدن مخفی را نیز پیدا می کردند،  به درون خود تزریق می کردند و شاید در قرآن نیز ما با این سه تمدن مخفی آشنا  می شدیم !!




آیا بهتر نیست یک دین جدید و کامل و مدرن اختراع کنیم که  تمام مسائل و شبهات نسل امروز و فردا را جواب دهد ؟؟؟ 


خیر ، همان که محمد و سلمان و سایر اصحاب  ؛ دین اسلام و کتاب قرآن را اختراع کردند برای هفتاد پشت مان بس است !!


شما دیگه بالاغیرتا  دین جدیدی اختراع نکنید !! 


اما می توانید یک کتاب زمینی و انسانی که کلام بشر باشد به سبک و سیاق قرآن بنویسید و به سوالات و شبهات مردم  آخرالزمان پاسخ دهید !!


+


+


+


درباب سایر موضوعات وبلاگ وحیدمی چه تدبیری اندیشیده ای ؟؟؟ 



در پاسخ می گویم که : 


زبان های برنامه نویسی اسمبلی و ماشین را تبلیغ کردم اما تدریس نمی کنم تا موجبات سو استفاده دشمنان را فراهم نکرده باشم ! 



کماکان به ایده پردازی و ارائه راه حل و فرضیه و نظریه  ادامه می دهم و در مورد همه چیز نظر می دهم . اما نظر شخصی !! 


درباب وبلاگ و وبلاگ نویسی نیز  مجددا مطالبی را منتشر خواهم کرد 



درباب فناوری اطلاعات و سیستم عامل  و امنیت فضای مجازی و دنیای واقعی نیز مجددا مطالبی خواهم نوشت



درباب موسیقی نیز شاید مطالبی را منتشر کنم


درباب ویکی و حرفهای اضافی !! نیز که نیازی به گفتن نیست زیرا تمام پستهای این وبلاگ ، حرف اضافی و مفت هستند که هیچ خریداری ندارند !!!



چرا به خودت توهین می کنی ؟؟ اینطوری هیچکس حرفهای تو را جدی نمی گیرد و تو را دیوانه می خوانند !!



مگر به محمد بن عبدا... نمی گفتند دیوانه و ساحر و شاعر ؟؟؟


خب به من نیز خواهند گفت . ایرادی ندارد . بگذار حرفهای مرا جدی نگیرند . اتفاقا اینطوری از مصونیت آهنین برخوردار می شوم .



مصونیت آهنین ؟؟؟



بله مصونیت آهنین . زیرا می گویند فلان وبلاگنویس دیوانه شده و دارد چرت و پرت می نویسد و اینطوری از جانب من احساس خطر نمی کنند و خیالشان راحت است و من در امنیت بسر خواهم برد !!


اگر اینطور است پس چرا وبلاگت را مدام هک می کنند ؟؟



داداش کجای کاری ؟؟؟


تمام وبلاگهای بلاگ را هک کرده اند اما مدیران این وبلاگها یا اصلا خبر ندارند یا به روی مبارک نمی آورند و بی خیال هستند. دقیقا مثل من که بی خیال هستم



یعنی بلاگ هم مثل میهن بلاگ هر روز و هرشب هک می شود ؟؟


بله ! دقیقا . الان هکرها زده اند کل سیستم آمار و حتی جاوا اسکریپت بلاگ بیان را منفجر کرده اند .


بلاگ بیان دیگه مرد رفت پی کارش . خدایش بیامرزد !!



پس تو الان چطوری توانستی بقیه ی این پست را تایپ کنی ؟؟؟


خب معلوم است دیگه !! از شبکه ی تور استفاده کردم ؟؟


چی ؟؟ شبکه ی تور ؟؟


بله همان مرورگر تور ، نه فقط فیلترشکن و تحریم شکن و مرور امن می باشد بلکه یک شبکه هست شبیه به اینترنت


درواقع ، مرورگر تور اصلا و ابدا یک مرورگر معمولی نیست بلکه نوعی  وب مجازی است . یعنی نوعی شبکه ی اینترنت مجازی  و مخفی و امن که توسط هکرهای تازه کار استفاده می شود !



پس هکرهای حرفه ای چی ؟؟


هکرهای حرفه ای هیچوقت هیچ نامی از ابزارهای خود بر زبان نمی آورند و گرنه دیگه هکر نیستند !!


هکرهای حرفه ای ، از نرم افزارها و شبکه ها و ابزارهای فوق سری و مخفی استفاده می کنند .


مرورگر تور برای کاربرهای مبتدی است . مثل من که مبتدی هستم !



آیا مرورگر تور ، امنیت می آورد و مانع هک می شود ؟؟


خیر . امنیت وبسایت یا وبلاگ هیچ ربطی به مرورگر تور ندارد بلکه به خود وبسایت یا وبلاگ ربط دارد .


اینکه بلاگ بیان مرتبا هک می شود ثابت می کند که با تور یا بدون تور ، امکان شناسایی و لو رفتن هویت وجود دارد .


تور نمی تواند جلوی حملات سایبری را بگیرد .



اصولا فضای مجازی در دست کسانی است که آنرا اختراع  کردند و ما فقط مصرف کننده هستم .



مثلا من خودم اصلا رسانه ای در دست ندارم و هرگز عامل نفوذی دشمن و ضد انقلاب نیستم . من فقط یک تایپیست ساده هستم اما انقلابی های تندرو  و منفی باف خیال می کنند من لابد کل رسانه را در دست دارم !!!


آنها نمی دانند که من هرگز از طرف مافیای جهانی یا ضد انقلاب تغذیه نمی شوم و حرفهایم به خودم تعلق دارند .


من هرچی می نویسم کاملا فی البداهه هستند و این یعنی اینکه من کاملا مستقل هستم حتی اگر ظاهرا بی دین و لامذهب و ضد انقلاب باشم ، بازهم مستقل هستم  و برای هیچکس مزدوری نمی کنم مگر برای شیطان رجیم !!


بله من شاید حرفهای شیطان رجیم را در وبلاگ بنویسم ولی هرگز حرفهای هیچ انسانی را بازنشر نمی کنم و از هیچ انسان یا جریان سیاسی یا مذهبی یا فکری یا عقیدتی  ، تبعیت نمی کنم


البته مورد بالا یک استثنا بود که مجبور شدم عین کلمات دکتر حسن عباسی را در این پست ؛ تایپ کنم 


اما تا جای ممکن سعی می کنم از ذهن خودم بنویسم و به دیگران وابسته نباشم 


من در مورد تناقض های قرآن ؛ از سن پنج سالگی ذهنم درگیر بوده و قضیه به امروز یا دیروز مربوط نمی شود و  من هرگز تحت تاثیر کتابهای ممنوعه نبودم و نیستم . 


من از چهل و پنج سال پیش یعنی از دوران کودکی  به این تناقض های درون قرآن فکر  می کردم . 


الان هم هرگز تحت تاثیر نوشته های افراد دیگر ؛  قرار نگرفته ام بلکه دارم نتایج  چهل و پنج سال تفکر و مطالعه و تحقیق را اینجا می نویسم .

 

من هر چیزی که علیه دین اسلام نوشتم از ذهن خودم بود نه از تلقینات انسانها و کتابها . 


من هرگز اجازه ندادم هیچ انسانی مرا تحت تاثیر قرار دهد و همیشه بصورت مستقل  فکر می کردم و الان نیز هرچی می نویسم از ذهن خودم و فی البداهه می نویسم و تحت تاثیر هیچ انسانی قرار نگرفته ام . 


من برای خودم یک دنیای کاملا مستقل و مجزا دارم و هیچ ارتباطی بین من و سایر ضد انقلاب ها و دشمنان دین ، وجود ندارد .


من برای خودم کار می کنم نه برای دیگران !!!



یعنی تو مهره ی استعمار و استکبار جهانی و صهیونیستها و فرقه ها و گروهکهای تروریستی و ضد انقلاب و اپوزیسیون نیستی ؟؟



نه !  من مهره ی شیطان رجیم هستم و حرفهای شیطان را در این وبلاگ می نویسم !!



یعنی شیطان پرست هستی ؟؟؟



نه بابا تو چقدر ساده ای ؟؟!!   گفتم که من موحد و مسلمان هستم . فقط شیطان مرا وسوسه می کند که این چرندیات را در  این وبلاگ بنویسم  !



آیا از این مشکلات و محدودیتها و ناامنی های بلاگ ، حالت بد نمی شود و به این وضعیت نکبت بار راضی هستی ؟؟



بله حالم خیلی بد می شود اما راضی هستم . چاره ای ندارم . سایر سرویسهای وبلاگدهی اصلا برای من مناسب نیستند .


زیرا همانطور که گفتم در سایر سرویسهای وبلاگدهی نه آزادی بیان دارم و نه از دست کامنت های کاربرها  در امان هستم


من از بحث و جدل بیزارم بنابراین ، دوست ندارم هیچ انسانی با من حرف بزند . ترجیح می دهم مثل دیوانه ها با خودم حرف بزنم !!



مثل همین الان که با خودم حرف زدم و خودم از خودم سوال کردم و خودم به خودم جواب دادم !!


من ترجیح می دهم مردم پشت سرم بگویند فلانی دیوانه شده و با خودش حرف می زند اما صدایشان را نشنوم و با آنها حرف نزنم زیرا از بحث و جدل با انسانها ، به شدت بیزارم و از هرگونه جدال و مناظره و مباحثه و مصاحبه و جر و بحث و دعوا و مشاجره، بیزارم و  متنفرم . 


من به دنبال جای خلوت و سکوت و آرامش و تفکر هستم . 


به همین دلیل مجبورم در این خراب شده یعنی بلاگ شرکت بیان باقی بمانم تا از شر کامنت ها و پیام های ویرانگر کاربرها در امان باشم و البته آزادی بیان نیز داشته باشم



تا کی می خواهی به این وضعیت احمقانه ادامه دهی ؟؟؟



تا وقتی که دیگه طاقتم طاق شود !!! یعنی دیگه نتوانم این شکنجه ی روحی را تحمل کنم .


آنوقت است که می زنم به کوه و بیابان و برای همیشه از دنیای مجازی فرار می کنم !!




کتابهای ممنوعه را آپلود می کنی ؟؟


فعلا که دو تا کتاب ممنوعه و غیرقانونی را آپلود کردم تا ببینم چه پیش می آید .


اگر این وبلاگ لعنتی را فیلتر یا حذف نکردند ، آنگاه به مرور زمان مابقی کتابهای ممنوعه و غیرقانونی را نیز آپلود خواهم کرد .



اگر وبلاگ را حذف یا فیلتر کردند چه کار می کنی ؟؟



می روم یک وبلاگ دیگه می سازم اما دیگه از این حرفهای هنجار شکن و ساختار شکن و خطرناک نمی زنم و سعی می کنم مطالب معمولی و بی خطر را منتشر کنم



پس چرا الان داری حرفهای خطرناک می زنی ؟؟


چون فعلا مجبورم مردم را از برخی واقعیتهای تلخ آگاه کنم


اما اگر دیدم به قیمت جانم و امنیتم تمام می شود بی خیال می شوم



آیا فکر نمی کنی که افکار اشتباه هزار و چهارصد ساله را نمی توانی در یک روز تغییر بدهی و اینکار دستکم هزار سال طول می کشد ؟؟



فکر نمی کنم ! مطمئن هستم که نمی توانم !!!


اما خب ، به قول معروف : کوشش بیهوده به از خفتگی است


تغییر فرهنگ و اعتقادات مردم کار بسیار خطرناکی است اما بالاخره باید از یک جایی شروع کرد .


حالا دو حالت پیش می آید :


1- مردم به این تغییر پاسخ مثبت می دهند . که البته محال است


2- مردم به شدت خشمگین و عصبانی می شوند که البته همیشه همینطور بوده است 



شاید بتوانم از نظر سیاسی مردم را متقاعد کنم که جمهوری اسلامی دشمن آنهاست اما از نظر مذهبی و اعتقادی هرگز موفق نخواهم شد و به سرنوشت محمد بن عبدا.. دچار خواهم شد یعنی ممکن است مجبور شوم کشور را ترک کرده و پا به فرار بگذارم همانطور که محمد نیز از ترس جانش ، از مکه فرار کرد و به مدینه پناهنده شد !!



چند درصد احتمال می دهی در میان هشت میلیارد انسان ، یک نفر حرفهای تو را جدی بگیرد و با  تو هم رای و هم نظر باشد ؟؟



کمتر از یک هزارم درصد !!


یعنی تقریبا هیچ .



بعید است تا هزار سال دیگه بتوانم عقاید این مردم را عوض کنم .



تغییر فرهنگ و دین و  اعتقادات مردم ،  یا  کاملا غیرممکن است یا بسیار بسیار دشوار است .



اما خب ، فعلا در فضای مجازی سعی می کنم مردم ایران را با واقیت قرآن و دین اسلام و انگیزه های واقعی محمد بن عبدا... آشنا کنم .



چه کار به اعتقادات مردم ایران داری ؟؟؟



خب دیگه ! شیطان امر کرد که مردم را از راه بدر کنم  من نیز تابع شیطان هستم .



آیا بهتر نیست به همان فناوری اطلاعات بپردازی و دست از سر کچل این مردم برداری ؟؟؟



بهتر است همین کار را بکنم .  اما خب اگر وضع از این بدتر نشد آنوقت هر چند سال یکبار ، فقط یک مطلب خطرناک را منتشر می کنم تا کمتر ضربه بخورم و مردم نیز روی حرفهای من فکر کنند .



امیدوارم مردم به حرفهای ضد دینی و ضد مذهبی که تا به امروز نوشتم فکر کنند و ببیند چه کسی راست می گوید و چه کسی دروغ ؟؟؟



حرف آخری داری که به مردم بزنی ؟؟؟


حرف آخرم این است :


ای مردم ! هرکس هر حرفی زد باور نکنید و به او بدبین و منفی باف باشید و در مورد حرفهایش تحقیق کنید تا ببینید آیا راست می گوید یا دروغ و اگر راست می گوید چه نیتی دارد و چه قصدی دارد ؟؟


سریع هر حرفی و هر ادعایی را باور نکنید و سعی کنید همیشه فکر کنید،  زیرا که تنها فرق بین انسان و حیوان در این  است که حیوان نمی تواند فکر کند اما انسان می تواند فکر کند و تحلیل کند  و قضاوت کند و تصمیم بگیرد .


متاسفانه عامل 99 درصد بدبختی انسان این است که اصلا فکر نمی کند و از مغزش استفاده نمی کند و به جمود فکری و تحجر دینی و تعصب مذهبی دچار می شود



روی حرفهای من خوب فکر کنید و بعد در ذهن خودتان مرا قضاوت کنید .



پایان