idea 1


به نام خدا


ایده ی 1


سلام به همه ی کاربران عزیز ! 


چند نکته را لازمست به عرضتان برسانم :


  به دلیل اینکه وقت کافی برای پاسخ دادن به کامنتها را ندارم و  مدام در وبلاگهای مختلف  و در سرویسهای مختلف وبلاگدهی ، مطالب گوناگون می نویسم  و البته  فعالیتهای دیگری که انجام می دهم لذا مجبور شدم مجددا کامنتها را ببندم .  چه باور بکنید و چه باور نکنید تنها دلیل این تصمیم همین کمبود وقت است .


بجز کمبود وقت و مشغله ی فراوان هیچ دلیل دیگری برای بستن کامنتها ندارم .  هرچند بعنوان یک  وبمستر  حق  دارم هر تصمیمی که صلاح می دانم در مورد نظرات کاربران اخذ کنم و عملا  هر وبمستر دیگری نیز جای من باشد ممکن است صلاح را در این ببیند که به کامنتها پاسخ ندهد . بهرحال وبمستر همه کاره ی وبلاگ یا سایت اش می باشد و اوست که تشخیص می دهد آیا کامنتها را جواب بدهد یا خیر . این جزو اختیارات هر وبمستری می باشد .


شما نیز اگر مدیر وبلاگ یا وبسایت باشید می فهمید که من بعنوان وبمستر حق دارم هرطور که صلاح می دانم رفتار کنم . به قول معروف : صلاح  مملکت خویش ، خسروان دانند !


 منتشر و تایید کردن نظرات کاربران و پاسخ یا عدم پاسخ به کامنتها جزو اختیارات مسلم هر وبمستری می باشد  . این چیزی است که نیازی به گفتن اش نیست چون خودتان هم وبمستر هستید و این اختیار را دارید که هر  تصمیمی که صلاح دانستید در مورد کامنتهای کاربران اخذ کنید .


لذا عدم تایید کامنتها و بسته شدن نظردهی اصلا  کار  غیرحرفه ای نیست بلکه یک امر عادی و طبیعی است و جزو اختیارات هر وبمستر می باشد . خواه این وبمستر مدیر یک وبلاگ معمولی و عادی باشد خواه مدیر یک وبسایت بزرگ تجاری یا علمی یا ...

+

از نظر من بستن کامنتها یک رفتار طبیعی است و در دنیای وب این اصلا چیز بدی نیست .

شما نیز اگر صلاح دانستید به کامنتها جواب ندهید. هیچ مشکلی در کار نیست . بهرحال در دنیای وب ،  شما و من و سایرین صاحب اختیار هستیم و این آزادی را داریم که در مورد وبلاگ یا سایت مان هر تصمیمی که خواستیم اخذ کنیم.

+

بنابراین من صاحب اختیار وبلاگ خودم هستم و ای بسا که آنرا بطور کامل تعطیل کنم یا برعکس با شما رابطه ی تنگاتنگ برقرار کنم و یا هزاران تصمیم مختلف . تصمیمگری در این مورد با خودم می باشد . چون من مدیر این وبلاگ هستم نه کاربران !


کاربران نمی توانند و نباید در کار وبمستر ( مدیر وبلاگ یا سایت ) دخالت کنند . این قانون برای همه ی بلاگرها و مدیران سایتها نوشته شده و باید اجرا شود .  کاربر حتی اگر خودش وبمستر و مدیر سایت یا وبلاگ باشد حق ندارد در کار سایر وبمسترها ( مدیران وبلاگها یا سایتها ) دخالت کند یا برایشان تعیین تکلیف نماید .

+

من نیز تا به امروز  دخالت نکرده ام و صرفا  در وبلاگهایم یکسری نظر شخصی و پیشنهاد را بصورت غیرمستقیم  نوشته ام که اینکار دخالت محسوب نمی شود . لطفا این ها را با هم قاطی نکنید  و مرا به دخالت کردن در کار دیگران متهم نکنید . من فقط در وبلاگ خودم  یکسری نظر شخصی یا ایده می نویسم . همین وبس . اینکار هرگز دخالت نیست . دخالت آن زمانی است که من پای مطالب وبلاگهایتان کامنت بگذارم و برای شما تعیین تکلیف کنم که من هرگز چنین کاری را انجام نمی دهم . من اصولا اهل کامنت گذاشتن نیستم .  شما مرا می شناسید من اهل  کامنت گذاشتن نیستم . من تمام حرفهایم را صرفا در وبلاگ خودم می نویسم و هرگز کامنت نمی گذارم .

دخالت هم نمی کنم صرفا یکسری پیشنهاد که به نفع تان می باشد ارائه می دهم .

+

مجددا تاکید می کنم در کار وب مسترها دخالت نکنید .  این من هستم که تصمیم می گیرم با وبلاگهایم چه رفتاری داشته باشم و در انها چه کاری انجام بدهم یا انجام ندهم و چه چیزی بنویسم یا چه چیزی ننویسم و هزاران مورد دیگه ....

شاید تصمیم بگیرم شخصا این وبلاگ را حذف کنم یا  آنرا متوقف کنم . بهرحال من  مدیر و مالک وبلاگهایم هستم و این من هستم که تصمیم می گیرم که در مورد کامنتها چه عملی انجام دهم

+

به نظر من نباید از اینکه ببینیم یک وبلاگ یا سایت بخش کامنت را بسته و  هیچ کامنتی را تایید و منتشر نمی کند دلخور و ناراحت شویم . این یک امر کاملا طبیعی است .

+

من  دیگه  هیچ کامنتی را تایید نمی کنم چون وقت ندارم و باید صدها کار مختلف و مهم و ضروری را انجام دهم . لذا چون می دانم که تا پایان عمر وقت اضافی ندارم و سرم شلوغ است تصمیم گرفتم برای همیشه و  به منظور سروسامان دادن به انبوهی از کارهای نیمه کاره  و اجرای طرحها و پروژه های مختلف و انجام برخی کارهای ضروری و حیاتی ،   نظرخواهی روی وبلاگهایم را  غیرفعال کنم .

بهرحال وقت کم است و کارها زیادند و من نیز عمر نوح ندارم که هم به تمامی این کارها برسم و هم به تک تک کامنتها پاسخ بدهم .


لذا با عرض معذرت از تمام دوستان ، متاسفانه نمی توانم  هیچ کامنتی را تایید نمایم .


امیدوارم دلخور نشوید .

+

+

+

همانطور که بارها  گفتم و تکرار کردم ،  این وبلاگ یک وبلاگ شخصی است و وبلاگ شخصی معمولا حاوی نظرات شخصی نویسنده و مالک و مدیر وبلاگ می باشد و نظر هر بلاگر برای خودش محترم است هرچند برای دیگران فاقد احترام باشد . این یک اصل طبیعی و عادی است .

+

لذا از این پست تا آخرین پست سعی می کنم در هر زمینه ای نظر و ایده ی شخصی خودم را بنویسم . شما دوست داشتید در دلتان یا در وبلاگتان  با نظرات شخصی ام  موافقت کنید دوست   نداشتید مخالفت کنید . ایرادی ندارد !!

+

به نظر من بهتر است بجای اینکه از کلمات فارسی برای عنوان مطالب وبلاگ استفاده کنیم از لغات انگلیسی استفاده نماییم تا توسط موتورهای جستجوگر ، سریعتر و راحتتر یافته و خوانده شود .

لذا من یک ایده دارم و ان اینکه  آدرس هر مطلب را به زبان انگلیسی بنویسیم تا پیدا کردن  آن مطلب برای موتورهای جستجوگر راحتتر باشد .

بعد در هر مطلب در زمینه های مختلف مطالب مختلف بنویسیم .


این نظر و ایده ی شخصی من می باشد .  حالا هر انسانی یک نظر یا ایده ای دارد که برای او قابل احترام است . نظرات من نیز برای خودم قابل احترام هستند .

نظرات شما نیز برای شما و نظرات دیگران نیز برای خودشان قابل احترام می باشند .

+

من دوست  دارم که موتورهای جستجوگر و خزنده ها و ارجاع دهنده ها و بازدید کنندگان  و دنبال کنندگان ،  بدانند که این وبلاگ یک وبلاگ شخصی است و فقط روی نظرات شخصی تاکید دارد  و تمامی پستهایش صرفا نظر شخصی هستند .

+

لذا تمام موضوعات این وبلاگ  تحت عنوان ایده  Idea  نوشته شده و می شوند و خواهند شد .

+

ایده بیشتر به معنای راهکار و عقیده و اظهارنظر فنی و ارایه ی  راه حل و پیشنهاد است ولی خب می تواند به معنای نظر شخصی نیز باشد !

زیاد سخت نگیرید !

+

خب شروع می کنم به نظر  دادن و البته اگر ایده ای در ذهنم باشد ان ایده و راهکار  و راه حل را نیز ارایه می دهم اگر هم چیزی در ذهنم نبود صرفا نظر شخصی ام را می نویسم و می روم دنبال زندگی ام و کارهای واجب ام !


ایده ی 1 :


به نظر من سرمایه گذاری در بورس خصوصا بورس دستوری ایران ، یک سرمایه گذاری بسیار پرخطر و پرریسک است و به ریسک فراوانی که دارد اصلا نمی ارزد .


الان هرچی شرکت زیانده در ایران است را دارند وارد بورس می نمایند : همشهری ، شهروند ، برج میلاد ، ...


کم مانده  مغازه ی بقالی سر کوچه را نیز به  بورس وارد کنند !

+

بورس ایران بشدت سخیف و بی محتوا و بی ارزش و چرت شده است . عملا تصمیات لحظه ای مدیران اقتصادی و سیاسی کشورمان مانع از رشد بورس شد و بورس را به قعر دره پرتاب کرد .

+

عرضه اولیه ی اپال ، تنها 5 روز بعد از عرضه شدن در صف فروش قرار گرفت و به یک نماد ضررده تبدیل شد و این در تاریخ بورس ایران بی سابقه است .

+

ایده:  هرگز عرضه اولیه نخرید . تحت  هیچ شرایطی عرضه اولیه نخرید . نگویید تنها راه درآمدمان همین عرضه اولیه است . این تفکر خیلی خطرناک است زیرا هم به شما و هم به میلیونها سهامدار که اون عرضه اولیه را خریده اند ضربه و خسارت وارد می کند .

+

صدها روش سالم و اصولی برای  کسب درآمد وجود دارد . چرا عرضه اولیه ؟؟؟؟!!!!

+

من خودم از طریق سپرده گذاری در معتبرترین و امن ترین و ایمن ترین و استانداردترین  بانک جهان اسلام یعنی بانک ملی ایران ،  سرمایه گذاری می کنم و به موجودی و سرمایه و دارایی خودم به صورت طبیعی و از طریق  سود سپرده ی بانکی اضافه می کنم . بله سپرده گذاری در بانک خودش یک نوع شغل و منبع درامد محسوب می شود . هم سالم است . هم بی خطر هم سود ثابت ماهیانه دریافت می کنید . هم اینکه سرمایه تان متعلق به خودتان است و هرگز به خطر نمی افتد . 

در بورس ، سرمایه تان تنها به شما تعلق ندارد  بلکه به سایر سرمایه گذاران و البته مسئولین نیز تعلق دارد  فلذا سرمایه ی شما در بورس خیلی راحت بازیچه ی رفتار هیجانی  سایر سهامداران می شود و نابود می گردد .

+

ایده ی من اینست که بورس را بطور کامل رها کنید و تمام پولتان را صرفا به  حساب بانکی تان واریز کنید و تحت هیچ شرایطی به این پول دست نزنید تا سود  خوبی از طرف بانک به شما تعلق گیرد .

+

ایده ی بعدی اینست که منحصرا در بانک  ملی ایران که علاوه بر رمز دوم پویا  ، به شما رمز اول پویا نیز ارائه می دهد  سپرده گذاری کنید و از ریختن پولتان در سایر بانکها که رمز اول پویا ندارند و ایمن نیستند خودداری کنید .

+

ایده ی سوم اینست که همانطور که قبلا گفتم ، اگر وسوسه شدید  که کماکان در بورس ، سرمایه گذاری کنید صرفا سهام صندوقهای با درآمد ثابت که در پرتفویشان صرفا سپرده ی بانکی و اوراق با درآمد بانکی دارند را بخرید . بعد چه صندوق بازدهی داشت یا نداشت انرا  نفروشید . بگذارید خوب که ارزش سهامش بالا رفت و شما سود فراوانی کسب کردید بعد بفروشید .

+

توجه داشته باشید که صندوق با درامد ثابت باید حتما از نوع  ETF باشد وگرنه نمی توانید سهامش را بخرید . صندوق ETF به همان  راحتی سهام عادی ، خرید و فروش می شود و در بورس قابل معامله می باشد . ضمنا صندوقهای ETF عمر طولانی دارند و بعضا عمرشان بی نهایت است . یعنی دقیقا مثل بانک می باشند . پس می توانید به اینها اعتماد کنید .

+

تاکید می کنم که فقط سهام صندوق بخرید و از میان صندوقها نیز فقط صندوق با درآمد ثابت و از میان درآمد ثابتها نیز فقط ETF را بخرید .

+

با وجود اینهمه احتیاط ، بازهم امکان ورشکستگی و انحلال صندوق  یا سقوط کامل سهام این دسته از صندوقها نیز وجود دارد . لذا سعی کنید کمترین میزان پول ( مثلا 500 هزار تومان ) را بابت خرید سهام این نوع صندوقها بپردازید تا اگر این صندوقها به هر دلیلی سقوط کردند یا منحل شدند  کمتر متضرر شوید . هرگز به بورس اعتماد نکنید . بورس اصلا جای مناسبی برای سرمایه گذاری نیست زیرا بورس ذاتا یک قمارخانه می باشد .  بورس = قمار .  بورس باز = قمارباز . 

+

من خودم  پس از خروج کامل از بورس  ، هنوز هیچ سهمی از هیچ نمادی را نخرید ه ام چون به وضعیت آشفته ی این بازار مکاره  و این قمارخانه ی دستوری دولت ایران ،  اعتماد ندارم . من بشدت به بورس بی اعتماد  و بدبین هستم و هنوز هم سپرده گذاری در بانک را سالم ترین و بهترین  روش سرمایه گذاری و افزایش ثروت می دانم.

+

من خودم شخصا فقط زمانی مجددا وارد بورس می شوم که شاخص کل بورس به  کمتر از  500 هزار واحد برسد و قیمت سهامها به کمتر از قیمت اسمی ( یکصد تومان برای هر سهم ) برسد .

+

همین بانک صادرات را سوابقش را در بیاورید . اسفند 98 هر سهم بانک صادرات بین  75 تا 95 تومان بود . الان  حدود  200 تومان است و این یعنی اینکه سهام بانک صادرات حباب دارد و باید قیمت اش به کمتر از 90 تومان به ازای هر سهم  برسد تا قابل خرید باشد .

پس نباید سهام بانک صادرات و  ملت و تجارت را بخرید چون هرسه زیانده هستند و باید قیمت شان مجددا به کمتر از 90 تومان به ازای هر سهم برسد تا این حباب بترکد و به قیمت واقعی برسد . . انوقت است که خرید کردن  سهام این سه بانک  یک کار کم خطر است .

گفتم   کم خطر و  نگفتم بی خطر زیرا احتمال سقوط 100 درصدی سهام این سه بانک وجود دارد و انوقت قیمت هر سهم به کمتر از 2 تومان می رسد و این یعنی فاجعه !!!


اگر چنین شود  این سه بانک به احتمال زیاد ورشکسته و یا حتی منحل می شوند  .

+


من سابقه ی معاملات این چندسال اخیر این سه بانک ( ملت - صادرات - تجارت ) را در آوردم و دیدم که این سه بانک هیچوقت سودده نبودند و قیمت هر سهم شان همیشه بین 80 تومان تا 100 تومان بوده و مدام بالا و پایین می رود البته در همین رنج .

+

لذا این سه بانک هیچ پیشرفتی ندارند و سهامشان کاملا بی ارزش است و زیانده می باشند . خرید سهام این سه بانک کاملا اشتباه است .

+

دارا یکم را نخرید . زیرا اولا دارا یکم حقوقی فعال ندارد و حقوقی اش عملا مرده است . ( توجه داشته باشید که شما بعنوان سهامدار ، عملا یک سهامدار حقیقی ( انسان )  هستید و مالک اون سهام عملا یک سهامدار عمده و حقوقی ( شرکت - بانک - کارخانه - معدن - صنایع و .... می باشد  )   . حقوقی یعنی شرکت یا سازمان .  حقوقی هرگز یک انسان نیست . بلکه یک شرکت است .  حقوقی دارا یکم  غیرفعال است . مدیرش نیز غیرفعال است و مکانی برای نوسانگیران و دلالان است و همیشه زیر ارزش ناو ( ارزش واقعی و حقیقی )  معامله می شود واین یعنی اینکه این صندوق دولتی نه فقط سود ده نیست بلکه همیشه ضرر ده هست و هیچ نقدینگی ندارد و سهام اش هرگز نقد نمی شود  و عملا شما در دام نوسانگیرها  گیر می افتید  . دارا  یکم  ، بهشت نوسانگیران و دلالان است .  سهام دارا یکم هرگز نقد نمی شود . این یعنی فاجعه .

+

جمیع سهامهای دولتی از قبیل دارا یکم و پالایش یکم و سهامهای خودرویی ( ایران خودرو و سایپا )   ،  دام هستند زیرا سهامشان هرگز افزایش نمی یابد و نقد نمی شود و شما ضرر می کنید . . هرگز این سهام ها را نخرید وگرنه در دام نوسانگیران و دلالان افتاده و سرمایه تان به آتش کشیده می شود .  نماد  شستا  ( شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی ) نیز یک دام بسیار بزرگ و مهلک است . هرگز آنرا نخرید .


در یک کلام : هرگز هیچکدام از نمادها و سهامهای دولتی را نخرید . هرگز در پذیره نویسی شرکت نکنید .  پذیره نویسی نیز یک دام است . فریب نخورید .


+

دولت ایران در مقطع کنونی کاملا ورشکسته است  و تمام شرکتهایش زیان انباشته دارند و ورشکسته شده اند لذا  از طریق نوسانگیری و نابود کردن سرمایه های سهامداران و بورس بازان  ، سعی می کند به من و شما  یارانه ی نقدی  و حقوق بازنشستگی  و پاداش  و عیدی و مساعده ی مالی برای خرید   شب عید و. ....   بدهد یعنی مصداق کامل از این جیب به اون جیب !!!

از این جیب مان که سهام بورس است می دزدد تا به اون یکی جیب مان که حساب بانکی و حقوق ماهیانه  است پول اندکی واریز کند !!!

چون دولت ایران  کاملا ورشکسته است و حتی یک ریال هم پول ندارد لذا مجبور است از طریق این جیب به اون جیب جبران کند !!!

+

 سوال : خب شما که می خواهید یارانه ی نقدی و حقوق ماهیانه و عیدی و پاداش بگیرید اصلا چرا رفتید توی بورس که این بلا بر سرتان بیاید ؟؟


ایده : راه حل اینست که  تمام سهامتان بجز صندوق با درامد ثابت ETF را بفروشید و پولتان را بطور کامل به درون حسابهای بانکی تان برگردانید و از یک سرمایه گذاری بی خطر و بدون ریسک و با سود تضمین شده ی ماهیانه یعنی سپرده گذاری در بانک ،  لذت ببرید .

+

دست روی دلتان بگذارید و بورس را به اهل اش یعنی قماربازان و نوسانگیران و دلالان و مرفهین بی درد و شکم سیر و بی وجدان ،   واگذار کنید تا پول حرام وارد زندگی تان نشود و ضرر نکنید و سرمایه تان به خاک و خون کشیده نشود .  شما  در بورس همیشه  یک بازنده هستید .

بورس یک بازی کثیف و متعفن است . بورس یعنی قمار .  از بورس پرهیز کنید و به همان سود اندک بانکی قناعت کنید .  قانع باشید و حرص نزنید که تمام بدبختی ما  آدمها از حرص زدن است .

قناعت را  سرلوحه ی زندگی تان نمایید .


قناعت ، گنجی است که هرگز تمام نمی شود : امام علی (ع)

+

+

+

وحید  محمدی -  وبلاگ وحیدمی


https://vahidmy.blog.ir