به نام خدا


زبانشناسی پلی بین مهندسی کامپیوتر و رشته ی زبان


در تردید بین رشته های مهندسی کامپیوتر ( نرم افزار - سخت افزار - هوش مصنوعی - رایانش امن و .... )   و زبان انگلیسی ( مترجمی - زبان و ادبیات -  آموزش زبان انگلیسی )  ، رشته ی زبانشناسی خصوصا گرایش زبانشناسی رایانشی که یک رشته ی میان رشته ای و زیر مجموعه ی علم هوش مصنوعی می باشد می تواند تکلیف ام را روشن کند و مرا از همه کاره ی هیچ کاره بودن و بلاتکلیفی و تردید و دودلی نجات دهد . 


هرچند که من خودم ذاتا همه کاره ی همه کاره هستم ( شوخی !!) 



من مجبور نیستم همزمان در هر دو رشته ی مهندسی کامپیوتر و زبان خارجی ( مثلا آموزش زبان انگلیسی یا مترجمی زبان انگلیسی )   ادامه تحصیل بدهم زیرا رشته ی زبانشناسی همانند یک پل ارتباطی  این دو رشته را به یکدیگر وصل می کند و کار مرا ساده تر و آسانتر می کند  و در هزینه ها و وقت صرفه جویی می نماید . 


دیگه مجبور نیستم صدها گیگابایت دیتای مربوط به این رشته ها را دانلود و  آپلود نمایم و این یک صرفه جویی بزرگ در هزینه ها را به ارمغان می آورد و کاملا به نفع من خواهد بود . 


ضمن اینکه دانلود کردن اینهمه دیتای حجیم عملا مرا خسته کرده و انگیزه ی مطالعه را از من می گیرد . درواقع نوعی ترس را نیز در وجودم ایجاد می کند . 


چه فایده دارد که میلیونها فایل را دانلود کنم اما هیچوقت از این فایلها استفاده نکنم ؟؟؟؟


اینکار نوعی  ساده لوحی و رفتار غیرعقلانی است . 



من می توانم بین رشته های مهندسی کامپیوتر و رشته های مربوط به زبان و ادبیات یک پل  به نام زبانشناسی  بسازم و از مزایای هردو رشته به نفع خودم و دیگران استفاده نمایم و از تردید نجات پیدا کنم . 


رشته ی زبانشناسی همان پل ارتباطی بین این رشته ها  می باشد . 



گرچه رشته ی مهندسی کامپیوتر براساس ریاضی و محاسبات و اعداد بنا شده است و زبانهای برنامه نویسی در این رشته فقط در حکم ابزار می باشند و گرچه زبان در رشته های مربوط به زبان و ادبیات یا مترجمی و آموزش زبان ، هرگز ابزار نیست بلکه خودش سوژه ی اصلی می باشد و این تضاد می تواند واقعا گیج کننده باشد و بر ابهام مسئله بیافزاید  اما ما می توانیم  به خودمان بگوییم :


ببین ! تو در رشته ی زبانشناسی  اصلا مجبور نیستی دهها و صدها زبان طبیعی یا زبان برنامه نویسی را یاد بگیری و کافیست فقط زبانهای برنامه نویسی و طبیعی را توصیف کنی و خصوصیات هرکدام را بگویی و مردم را راهنمایی کنی و مثلا به آنها بگویی که آیا زبانهای طبیعی مثل فارسی یا انگلیسی را می توان به زبان برنامه نویسی تبدیل کرد یا خیر و اگر تبدیل شدند ایا کارایی و قدرت و سرعت و انعطاف پذیری و هوشمندی کافی را دارند یا خیر . 


تو می توانی بدون درگیر شدن با پیچیدگیهای هر دو رشته ی فوق ، به سادگی در رشته ی زبان شناسی بصورت تلویحی و کلی  در مورد هر دو رشته تحقیق و مطالعه کنی و حتی مقاله بنویسی و مردم را راهنمایی کنی و به مردم مشاوره بدهی . 


تو اصلا مجبور نیستی دهها زبان برنامه نویسی و دهها زبان طبیعی را یاد بگیری . زیرا اینکار فقط نوعی اتلاف وقت است و اینطوری تو هیچکدام از این زبانها را یاد نمی گیری و فقط خودت را خسته می کنی  و باز هم تردید و دو دلی به سراغ ات می آیند . 


تو کافیست با همان زبان مادری  به هموطنان ات که با تو همزبان هستند  بگویی که ماهیت هرکدام از زبانهای طبیعی و برنامه نویسی چیست و یا مثلا بگویی که زبان به ژنتیک وابسته است و کودک زبان را یاد نمی گیرد بلکه زبان از قبل در مغز کودک بصورت ژنتیکی حضور دارد و محیط اطراف فقط در حکم یک محرک است و هیچ انسانی نمی تواند ادعا کند که بر فلان زبان خارجی یا فلان زبان برنامه نویسی کاملا مسلط شده است زیرا هیچکدام از زبانهای برنامه نویسی یا زبانهای خارجی با ژنتیک او ارتباط ندارند و او قادر نیست بصورت صد در صدی بر این زبانها مسلط شود . 


تو عملا می توانی این نظریه ی نوآم چامسکی که سالها پیش اعلام کرد که زبانها قابل یادگیری نیستند و کودک زبان را از قبل در مغز و ژنتیک خودش دارد را تایید و بسط و گسترش بدهی . 


تو حتی می توانی ادعا کنی که اخلاق به ژنتیک وابسته است . 


بله اخلاق انسان هرگز عوض نمی شود زیرا ژنتیک هر انسان با ژنتیک سایر انسانها فرق دارد و به همین دلیل است که انسان نمی تواند اخلاق خود را عوض کند و تغییر دهد زیرا اخلاق یک پدیده ی ژنتیکی است . 


زبان نیز همچون اخلاق به ژنتیک وابسته است و من که زبان مادری ام فارسی است اگر صدسال در انگلستان یا امریکا زندگی کنم و به زبان انگلیسی حرف بزنم و مطلب بنویسم بازهم هرگز بطور کامل و صد در صدی بر زبان انگلیسی مسلط نخواهم شد زیرا زبان انگلیسی زبان مادری قومی است که ژنتیک خاص خود را دارند . 


کما اینکه ما ایرانیها نیز که زبان مادری مان فارسی می باشد ژنتیک خاص خودمان را  داریم و هیچ شخص دیگری که این ژنتیک را نداشته باشد هرگز نمی تواند بر زبان فارسی بطور کامل مسلط شود . 


من به رشته ی زبانشناسی علاقه ی فراوانی دارم . 


البته رشته های مهندسی کامپیوتر و زبانهای خارجی نیز یک شالوده ی مشترک دارند که نامش زبان می باشد. 



بنابراین در هر سه رشته ی زبان خارجی و زبانشناسی و مهندسی کامپیوتر  از یک اصل مشترک یعنی زبان  به عنوان زبان مشترک استفاده می کنیم . 


مهندسین کامپیوتر تا ابد با زبان و ساختار و ماهیت زبان سروکار دارند و زبانشناسان و نیز کارشناسان زبانهای خارجی نیز تا ابد با مقوله ی زبان سرو کار دارند . 


بنابراین،  زبان ؛  زبان مشترک بین مهندسین کامپیوتر و زبانشناسان و کارشناسان زبانهای خارجی می باشد !!


خب حالا این رشته ی زبانشناسی با دهها گرایش مختلف و متنوع چه کاربردهایی دارد ؟؟


آیا صرفا یک رشته ی توصیفی است که بطور کلی یک سری فرضیه و نظریه را در مورد زبانها بیان می کند یا اینکه کاربرد عملی نیز در زندگی دارد ؟؟؟


در پاسخ به این سوال باید گفت که صرف نظر از گرایشهای مختلف و متعدد رشته ی زبانشناسی  ، کاربردهای فراوانی را می توان برای این رشته پیدا کرد و حتی بازار کار خوبی نیز خواهد داشت به شرطی که هم مردم و هم مسئولین و هم دانشگاهها و هم کارفرماها  برای رشته ی زبانشناسی ارزش قائل شوند و آنرا در حد یک رشته ی تئوری  محدود نکنند . 


در طول تاریخ تصورات غلط بر علیه رشته ی زبانشناسی وجود داشت و مردم تصور می کردند که رشته ی زبانشناسی صرفا یک رشته ی تئوری است و بجز ایده پردازی و نظریه دادن هیچ کار دیگری انجام نمی دهد . 


اما امروزه با  پیشرفت علم و ایجاد گرایشهای فراوان برای رشته ی زبانشناسی و ایجاد پل ارتباطی بین رشته ی زبانشناسی و رشته های مهندسی کامپیوتر و زبانهای خارجی ، عملا کاربردهای فراوانی برای  رشته ی زبانشناسی ایجاد شده اند . 


مثلا یک زبانشناس می تواند در طراحی و ساخت یک دیکشنری هوشمند و همه منظوره یا یک مترجم متن هوشمند و قوی و کارآمد  به کارشناسان رشته های مهندسی کامپیوتر و برنامه نویسان و کارشناسان زبانهای خارجی و نیز به کارشناسان رشته های زبان و ادبیات ، مشاوره بدهد و به آنها کمک کند تا با بهره گیری از علم زبانشناسی و هوش مصنوعی و سایر علوم مربوطه بتوانند یک دیکشنری یا مترجم متن یا ابزار آموزش زبان که هوشمند و تعاملی و کارآمد و قوی باشد را طراحی کنند  و مردم را از نصب صدها دیکشنری و مترجم متن ناقص و ناکارآمد و گران قیمت و انحصاری و جاسوس ، بی نیاز نمایند . 


همچنین یک زبانشناس می تواند به مهندسین کامپیوتر در طراحی یک زبان برنامه نویسی طبیعی و کارآمد که در ساده ترین شکل ممکن بتواند نرم افزار و درایور و بازی کامپیوتری و سیستم عامل و صفحات وب و .... را بسازد  کمک کند و عملا ما شاهد ظهور نسل جدید زبانهای برنامه نویسی طبیعی باشیم که مستقیما بتوانند نرم افزار کاربردی یا سیستمی یا بازی کامپیوتری یا بانک اطلاعاتی یا موتور بازی سازی یا فناوری  را بسازند و اختراع کنند . 


البته چنین زبانهایی باید حتما دستورات خود را ابتدا به زبان اسمبلی و سپس به زبان ماشین ترجمه نمایند و نباید از زبان اسمبلی غفلت کرد . 


اینکه زبان انگلیسی بعنوان زبان برنامه نویسی و بدون بکارگیری زبان اسمبلی قصد تولید نرم افزار را داشته باشد یک ایده ی اشتباه است . نباید اسمبلر درونی کامپایلر زبان انگلیسی یا زبان فارسی را حذف کنیم . حذف اسمبلر مانع از تولید اتوماتیک کد ماشین و در نتیجه مانع از تولید نرم افزار می شود . 


زبان برنامه نویسی Plain English Programming با حذف زبان اسمبلی و چسباندن کدهای هگزادسیمال زبان ماشین به  جملات زبان انگلیسی عملا  ناکارآمدی خودش در تولید نرم افزار را ثابت کرد و عملا از طرف جامعه ی جهانی برنامه نویسان و توسعه دهندگان به شدت طرد شد و فراموش گردید . 


بنابراین زبان طبیعی مثل انگلیسی یا فارسی نباید زبان اسمبلی را نادیده بگیرد و باید بتوانیم در این زبان ، با زبان اسمبلی نیز مستقیما برنامه نویسی کنیم و باید یک کامپایلر هوشمند و اسمبلر قدرتمند داشته باشد . بهترین اسمبلر برای یک چنین زبانی ، فلت اسمبلر می باشد که به آن Fasm نیز می گویند . 


من تصمیم گرفتم زبان برنامه نویسی انگلیسی یا حتی زبان برنامه نویسی فارسی را طراحی کنم و انرا به زبان اسمبلی مرتبط کنم تا بتواند واقعا و حقیقتا نرم افزار تولید کند و قابل استفاده باشد  


من در تردید بین زبانهای برنامه نویسی و زبانهای طبیعی سعی می کنم بعنوان یک زبانشناس و از دیدگاه یک زبانشناس به قضیه نگاه کنم و از زبان طبیعی در کنار زبانهای ماشین و اسمبلی و زبانهای سطح بالا ، برای برنامه نویسی استفاده کنم تا این تردید برطرف شود . 


از نظر من ، رشته ی زبانشناسی می تواند این تردید و این اختلاف نظرها و دعواهای کاربران بر سر اینکه کدام زبان  برنامه نویسی از بقیه قویتر و کاملتر و بهتر است  را نابود کند و خیال همه را راحت کند و یک صلح جهانی ایجاد نماید . 


بهرحال بجای تحصیل همزمان در دو رشته ی مهندسی کامپیوتر و  مترجمی زبان انگلیسی  بهتر است که منحصرا در رشته ی زبانشناسی ادامه تحصیل دهیم تا بتوانیم از دور بر هر دو رشته یک نگاه کلی داشته باشیم و بدون درگیری با دشواریهای فنی این دو رشته ، با خیال راحت و با زبان مادری مان صرفا  ایده بدهیم و به کارشناسان این دو رشته در ساخت محصولات مفید و کاربردی ،  کمک کنیم . 


باید بتوانیم کاربردهای رشته ی زبانشناسی را عملا در جامعه پیاده سازی کنیم و مردم و مسئولین و کارفرماها و دولت و دانشگاهها و دانشجویان و اساتید را با کاربردهای فراوان رشته ی زبانشناسی آشنا نماییم . 


من هم اکنون در حال فکر کردن به زبان برنامه نویسی طبیعی و البته  رمزگشایی زبان ماشین هستم و قصد دارم یک پل ارتباطی بین زبان ماشین و زبان طبیعی ایجاد کنم و یک زبان مشترک بین انسان و کامپیوتر ایجاد کنم یعنی زبان برنامه نویسی جدیدی که به زبان اسمبلی احترام بگذارد و از زبان اسمبلی مستقیما استفاده کند و با زبان ماشین نیز مهربان باشد طراحی کنم طوریکه بتوانم مستقیما با سه زبان طبیعی ، اسمبلی و ماشین در این زبان جدید که توسط زبان اسمبلی  ساخته شده است  برنامه نویسی نمایم . 


من هرگز نباید زبانهای ماشین و اسمبلی را نادیده بگیرم زیرا نادیده گرفتن این دو زبان عملا  موجب عقیم شدن زبان برنامه نویسی جدید ، می شود . 

تمام زبانهای برنامه نویسی سطح بالا هرچه دارند از ماشین و اسمبلی دارند و به این دو زبان برنامه نویسی سطح پایین مدیون و بدهکار می باشند . 


بنابراین من کماکان مبلغ زبانهای ماشین و اسمبلی هستم و هرگز تسلیم جریانات خفه کننده و مخرب دنیای کامپیوتر نمی شوم و زرق و برق فناوریهای مدرن امروز و آینده ی دنیای فناوری اطلاعات ، هرگز  چشم مرا کور نمی کند و مرا فریب نمی دهد و من کماکان بر سنت ها و اصالتهای قدیمی دهه ی چهل میلادی پایبند و وفادار هستم  و کماکان معقتد هستم که باید منحصرا با زبان ماشین برنامه نویسی کنیم و نباید از سنتها و اصالتهایمان دور شویم . نباید جوگیر و اغفال شویم و نباید در مقابل جنگولک بازی و معلق بازی  فناوری های مدرن ، تسلیم شویم . 



ایده ی طراحی زبان مشترک بین انسان و کامپیوتر می تواند یک ایده ی خنده دار و کودکانه باشد و حتی نتوانیم این ایده را در عمل پیاده سازی کنیم ولی بهرحال  باید بدانیم که زبان یک مقوله ی بسیار پیچیده و مبهم و دو پهلو  و  دشوار و مرموز است که ماهیت این پدیده را فقط زبانشناسان درک می کنند . 


زبان برنامه نویسی انگلیسی یا فارسی به شرط استفاده ی کامل و مستقیم  از زبانهای ماشین و اسمبلی ، می تواند به زبان مشترک بین انسان و کامپیوتر تبدیل شود  . 


تاکید بر استفاده ی مستقیم و کامل از زبانهای ماشین و اسمبلی بدین دلیل است که برنامه نویسی بدون این دو زبان عملا غیرممکن و از محالات است . 


ایده ی زبان مشترک انسان و کامپیوتر باید با همفکری اساتید فن و دانشمندان و زبانشناسان  و مهندسین کامپیوتر  بررسی و پیاده سازی شود و این وسط  این زبانشناسان هستند که می توانند همچون یک پل ارتباطی بین زبان طبیعی و زبان برنامه نویسی به پیاده سازی این ایده کمک نمایند  و زحمت مهندسین کامپیوتر و کارشناسان زبان و ادبیات را کم کنند و هزینه ها را کاهش داده و در وقت صرفه جویی نمایند . 



من بارها اعلام کرده ام که اگر یک زمان قصد ورود به دانشگاه را داشته باشم منحصرا رشته ی زبانشناسی را انتخاب می کنم تا بتوانم از مزایای هردو رشته ی مهندسی کامپیوتر و زبانهای خارجی یا زبان و ادبیات بصورت همزمان استفاده و بهره برداری نمایم و بتوانم برای زبانهای برنامه نویسی و زبانهای طبیعی و انسانی  ایده و راهکار ارائه بدهم .  


این تصمیم باعث می شود که من بتوانم عطش علاقه به رشته های مهندسی کامپیوتر و مترجمی زبان انگلیسی و زبان و ادبیات انگلیسی را خاموش کنم و سیراب شوم و حالم بهتر شود و از شر تردید و دودلی رها شوم و ذهن خودم از افکار مزاحم  آزاد کنم . 


بجای ادامه تحصیل همزمان در دو رشته ی مهندسی کامپیوتر و زبانهای خارجی ( یا زبان و ادبیات )  که هم وقت را هدر می دهد و هم بسیار هزینه بر است و هم خسته کننده می باشد و هم بلاتکلیفی را مجددا به انسان تحمیل می کند  بهتر است منحصرا روی مقوله ی زبان و زبانشناسی تمرکز نمایم و سعی کنم از دیدگاه یک زبانشناس به این دو رشته ی مفید و کاربردی  نگاه کنم و ایده های عملی خودم را برای این رشته ها بیان کرده و تشریح نمایم . 


لازم نیست خودم را با دهها زبان دشوار برنامه نویسی و یا با زبانهای دشوار خارجی درگیر نمایم . با همین زبان مادری می توانم کارهای بهتر و مفیدتری انجام دهم . 


بجای اتلاف وقت و هزینه در آموزشگاههای کامپیوتر یا آموزشگاههای زبان خارجی و پرداخت هزینه های گزاف برای دوره های جانبی مثل تافل یا دوره های تخصصی علوم کامپیوتری ، بهتر است که فقط بنشینم و در مورد مقوله ی زبان که هسته ی مشترک تمام  رشته های دانشگاهی و تمام علوم و فنون می باشد فکر کنم و اگر ایده ی خوبی به نظرم رسید از بیان کرن این ایده نترسم و شجاع باشم و ایده ام را با مردم و کارشناسان در میان بگذارم . 


قرار نیست دهها میلیون لغت و اصطلاح و ضرب المثل فارسی و انگلیسی و عربی را حفظ کنم !!!


قرار نیست دوره های دشوار زبان انگلیسی را بگذرانم 


قرار نیست دوره های دشوار فنون کامپیوتری را ببینم 


قرار نیست صدها زبان دشوار و صدها مهارت دشوار و فنی را یاد بگیرم  .


تمام این دوره های آموزشی وسوسه کننده هستند و مرا فریب می دهند و جیب مرا خالی می کنند و سرانجام از من یک موجود بی هدف و خسته می سازند که تکلیف اش با خودش روشن نیست . 


قرار است فقط به یک چیز فکر کنم و در موردش تحقیق نمایم و ایده پردازی کنم و راهکار و راه حل  کاربردی برای مردم و  دولت  بیان کنم و مشکلات را بصورت تئوری و با کمک زبان مادری  حل کنم . 


آن چیز ، همان زبان است . این زبان می تواند هر زبانی باشد : زبان برنامه نویسی یا زبان طبیعی ! 


باید خود زبان را بعنوان سوژه ی مطالعه هدفگیری نمایم و شکار کنم !!!


باید روی خود مقوله  ی زبان  تاکید و تحقیق نمایم . 


بهرحال زبان ، قدرتمندترین ابزار ارتباطی بین انسانها با یکدیگر و بین انسانها با ماشین ها و کامپیوترها بوده و هست و خواهد بود . 

پس باید روی این ابزار قدرتمند فکر کنم و در موردش تحقیق کنم  و راهکار و ایده بدهم و مشکلات را رفع نمایم . 


من فقط ایده می دهم .


من  بجز ایده دادن و پیشنهاد دادن  کار دیگری انجام نمی دهم .  عملی کردن این ایده ها بر عهده ی من نیست بلکه برعهده ی کسانی است که توانایی و مهارت کافی برای انجام این پروژه ها و افکار  و نظریه ها و ایده ها   را دارند و ترجیحا جوان و پر انرژی و پرحوصله و پر انگیزه می باشند !!!


در تردید بین رشته های مختلف دانشگاهی و علوم و فنون مختلف ، به زبان پناه می برم !!!!


زبان در جمله ی بالا و سایر جملات این متن و متون مربوطه می تواند شامل هر نوع زبانی باشد : زبان برنامه نویسی یا زبان انسانی یا زبان اشاره  یا زبان رمزی یا زبان بدن یا زبان ......


ما صدها و هزاران نوع زبان مختلف داریم . دنیای زبانها حقیقتا دنیایی پیچیده و بزرگ و مبهم و جالب و شگفت انگیز و جذاب و  مرموز و رنگارنگ  می باشد که هیچ انتهایی ندارد و هرگز نمی توانیم به تمام ابعاد این دنیای وسیع و عمیق  پی ببریم . 


یک زبانشناس هرگز ادعا نمی کند که کلید حل تمام مشکلات در دست اوست بلکه می تواند ادعا کند که فلان زبان می تواند کلید حل بسیاری از مشکلات باشد . 


هرگز نمی توانیم تمام مشکلات را حل کنیم. اینکار از توان انسان خارج است .