به نام خدا
چرا من فقط ایده می دهم
سوال : چرا من فقط ایده و راهکار و راه حل و پیشنهاد می دهم ؟؟؟
جواب:
به چند دلیل ، من فقط به ایده پردازی و نشان دادن راه حل و ارائه ی پیشنهاد ، بسنده می کنم و خودم شخصا کار خاصی انجام نمی دهم :
1- من ذاتا و بطور غریزی ، یک انسان درونگرا و متفکر و آرمانگرا و ایده آلیست و تئوریسین هستم و به فکر کردن و ایده دادن و پیشنهاد دادن و رهبری غیر مستقیم ، علاقه دارم . یعنی استعدادم در این است که به مردم ایده و راهکار و پیشنهاد بدهم .
البته من برخی چیزها را نیز شخصا تجربه و آزمایش کرده ام و برخی از این آزمایشات را در همین وبلاگ برای شما شرح داده ام . پس صرفا یک انسان تئوری و ایده پرداز نیستم و اهل عمل و تجربه نیز هستم .
2- من به دلیل اینکه یک انسان به شدت درونگرا و منزوی هستم و هیچ علاقه ای به دیده شدن یا شهرت و اسم و رسم ندارم و دوست دارم مخفی باشم و از دردسر به دور باشم ، ذاتا هیچ علاقه ای ندارم که یک پروژه را خودم شخصا انجام دهم و فقط در مورد آن پروژه ، ایده ها و راهکارها و پیشنهادات خودم را به مردم اعلام می کنم تا آنها اگر تمایل داشتند با میل قلبی و رضایت خودشان ، به این ایده ها و پیشنهادات فکر کنند و اگر تمایل داشتند و برایشان مقرون به صرفه بود ، این ایده های خام را عملی نمایند .
3- بسیاری از این ایده ها و پیشنهادات ، ایده هایی خام و نپخته و فی البداهه هستند زیرا من کاملا بداهه گویی و بداهه نویسی می کنم و مثلا اگر نامزد پست ریاست جمهوری بشوم در تمام برنامه های صدا و سیما ، بصورت کاملا ذهنی و بدون مشاور و بدون کاغذ و بدون یادداشت کردن سوالات کارشناسان برنامه ، به تک تک سوالات بصورت فی البداهه و شفاهی پاسخ می دهم !!!
من عادت ندارم با هیچکس مشورت کنم و همه ی کارهایم بصورت بداهه و خام است و اهل مشورت نیستم زیرا من خودم را تافته ی جدا بافته می دانم . یعنی حس می کنم از بقیه بیشتر می فهمم و چیزی می بینم که مابقی مردم حتی کارشناسان و مشاوران ، نمی بینند .
ضمنا من اصلا دوست ندارم افکار دیگران را عینا برای شما بازگو کنم بلکه دوست دارم افکار خام خودم را به شما نشان دهم . زیرا من از لحاظ ذهنی و فکری هرگز به هیچکس وابسته نیستم و تمام نوشته هایم بصورت فی البداهه و خام هستند و از ذهن خودم تراوش می کنند !!
من اصلا دوست ندارم از روی نوشته های کاغذ ، حرف بزنم و به سوالات جواب دهم یا سخنرانی کنم . من در همه حال یعنی سخنرانی یا پاسخ به سوالات ، کاملا ذهنی و شفاهی و بدون کاغذ و دست نوشته ، حرف می زنم .
اصلا دوست ندارم حرفها و توصیه های اطرافیان روی ذهنم تاثیر بگذارند بنابراین هرچیزی که به ذهنم برسد فورا به زبان می اورم و از عواقبش نمی ترسم حتی اگر یک فاجعه رخ دهد !!
4- من بیشتر به حافظه ی خودم و تجربیات گذشته و حال ، تکیه می کنم و از تفکر کل گرا و شهودی و غریزی و البته از قدرت تخیل استفاده می کنم . یعنی از نیمکره ی راست مغزم استفاده می کنم و اهل خلاقیت و ابتکار عمل هستم .
من ذاتا از برنامه ریزی و نظم و قانون و استراتژی بیزارم و اگرچه یک انسان کاملا منطقی و عقلی هستم و از هرچه شعر و ادبیات و احساسات است بیزارم و کاملا جدی هستم و تجربه گرا می باشم ولی سعی می کنم بیشتر به سمت تخیل و ایده های خام و خلاقیت و بداهه گویی بروم . یعنی سعی می کنم انعطاف پذیر باشم و در لحظه تصیم بگیرم .
هرگونه برنامه ریزی و نظم و استراتژی و قانون و مقررات ، مرا خسته و داغون می کند . البته من از انجام کارهای روتین و روزانه خسته نمی شوم زیرا یک عمر در محل کارم ، کارهای روزانه و روتین و عادی و خشک و کلیشه ای انجام می دادم و خسته نمی شدم . لذا به این نوع کارها عادت دارم . اما دوست دارم همیشه ساز مخالف بزنم و کار خودم را انجام دهم .
بنابراین گرچه قانون گریز هستم و گرچه انعطاف پذیر و خلاق هستم اما از کارهای روتین و کسل کننده چندان خسته نمی شوم .
5- من یک انسان کاملا تنها هستم و چون تنها هستم به تنهایی نمی توانم ایده های خودم را عملی کنم و نیاز دارم که ایده های خودم را در اختیار مردم و مسئولین قرار بدهم تا آنها بجای من ، این ایده ها و پیشنهادات را عملی نمایند .
حقیقتا یک دست ، صدا ندارد و من در این تنهایی و البته عادت به تنها بودن و بیزاری از کار جمعی ، چاره ای ندارم بجز اینکه افکار و ایده های خودم را با مردم و کارشناسان و دولت به اشتراک بگذارم و از آنها بخواهم روی افکار و ایده های من کار بکنند و اگر صلاح دیدند و امکان پذیر بود ، این افکار و ایده ها و پیشنهادات را عملی و پیاده سازی نمایند .
من از کودکی ، به تنهایی و تفکر عادت کرده ام و این اخلاق ذاتی و طبیعی ام است و به ژنتیک ربط دارد .
اخلاق انسان ، به ژنتیک وابسته است و قابل تغییر نیست .
درونگرایی و انزوا طلبی اصلا نقطه ضعف نیست بلکه یک خصوصیت ژنتیکی و عادی و طبیعی است .
خب من که ذاتا و بر اساس ژنتیک ، یک انسان درونگرا و گوشه گیر هستم و از تنهایی لذت می برم و دوست دارم در خلوت و تنهایی و سکوت و آرامش زندگی کنم طبیعی است که نمی توانم ایده ها و پیشنهادات خودم را شخصا عملی کنم زیرا من به تفکر و ایده پردازی عادت کرده ام و به ندرت افکار خودم را عملی می کنم زیرا حوصله ام سر می رود و خسته می شوم !!
خب یک انسان به شدت درونگرا و منزوی مثل من ، طبعا نمی تواند مستقیما با مردم و دولت و کارشناسان ارتباط برقرار کند لذا مجبور است افکار و ایده های خود را بصورت غیر مستقیم یعنی از طریق فضای مجازی در اختیار مردم و کارشناسان و متخصصان و دولت قرار بدهد تا آنها که طبعا تعدادشان بیشتر از یک نفر است این افکار و ایده ها را آزمایش کنند تا اگر امکان داشت آنها را عملی نمایند .
به همین دلیل است که من فقط ایده و پیشنهاد می دهم و دوست دارم دیگران بجای من این ایده ها و راهکارها و پیشنهادات را عملی نمایند .
من دوست دارم همیشه در حاشیه ی امن و در منطقه ی امن خودم قرار بگیرم یعنی دوست دارم در سایه و اختفا باشم و خودم را استتار کنم تا دیده نشوم .
اصلا از شهرت و دیده شدن خوشم نمی آید .
6- میل به رهبری غیر مستقیم :
من ذاتا دوست دارم به شکل کاملا غیرمستقیم ، مردم و دولت را رهبری و هدایت نمایم . یعنی مردم و کارشناسان و دولت را به سمتی رهبری و هدایت کنم که می دانم خیر و صلاح در آنجا می باشد و اگر به آن سمت حرکت کنند تمام مشکلات حل خواهد شد .
بنابراین با توجه به میل به رهبری غیرمستقیم و تبدیل شدن به دست پشت پرده و مافیا ، به عنوان رهبر سایه ، سعی دارم ملت و دولت ایران را رهبری نموده و به سمت و سویی که مفید و خوب است هدایت کنم . بدون اینکه دیده شوم و یا کسی مرا بشناسد .
من دوست دارم نقش یک مافیا و دست پشت پرده را بازی کنم و با ایده های خودم افکار عمومی جامعه را به سمت و سویی ببرم که می دانم نفع و منافع همگان را تامین می کند .
مسلما یک مردم و یک ملت داغون و ضعیف و ورشکسسته و یک دولت فاسد و ضعیف و ورشکسته و وابسته و استعمارزده هرگز به درد من نمی خورند .
من عمدا دانش و تجربه و ایده های خودم را مستقیما در اختیار مردم و دولت قرار می دهم تا آنها را همانند خودم قدرتمند نمایم .
من معتقدم اگر تمام مردم همانند من قدرتمند شوند ، آنوقت قدرت من چند میلیون برابر می شود و من می توانم به سادگی آب خوردن ، به اهدافی که در ذهنم دارم برسم !!
شاید خیال کنید که دارم از شما استفاده ی ابزاری می کنم اما باید بدانید که من اهل سو استفاده نیستم و هر قدرت و دانش و تجربه ای که داشته باشم بصورت رایگان و مستقیم در اختیار شما مردم و البته در اختیار دولت و کارشناسان قرار می دهم تا سایر مردم نیز همانند من از دانش و تخصص و تجربه و قدرت و مهارت برخوردار شوند و از هر لحاظ بتوانند جای مرا بگیرند و به نیابت از طرف من ، کل جهان را تغییر دهند و در اوج قدرت باشند . بنابراین بعید است که نام اینکار ، سو استفاده یا استفاده ابزاری باشد !
من دوست دارم تمام مردم همانند خودم ، از دانش و تجربه و تخصص و مهارت و قدرت بهره مند شوند و هرگز اهل طبقه بندی و نظام طبقاتی و تبعیض نژادی نبوده و نیستم و اگر در پستهای قبلی ، روی نژاد آریایی - ژرمنی ایران و آلمان نازی ، خیلی مانور دادم زیرا می دانستم که این نژاد ایرانی - آلمانی بهترین نژادی است که خداوند آفریده است .
زیرا این نژاد ایرانی - آلمانی یک نژاد اصیل و تمیز و خالص و پاکیزه و قدرتمند و اصالت گرا و نجیب و مهربان و وطن دوست و غیرتمند و روراست و صادق و درستکار است و هرگز به سایر نژادها دروغ نمی گوید و اهل حقه و کلک و ریاکاری و نفاق و دوریی نیست و صداقت دارد .
تمام کشورهای جهان از هر لحاظ که فکرش را بکنید به نژاد ایران - آلمان ، مدیون هستند .
مثلا در مورد ورزش های رزمی باید بدانید که خواستگاه و محل پیدایش نخستین ورزش رزمی جهان ، در ایران و هند بوده است و حدود سه هزار سال پیش ، یک راهب ایرانی -هندی با سفر به چین و ژاپن ، ورزش های رزمی ایرانی - هندی را به مردم آن دیار یاد داد و سالها بعد، از روی آموزه های این ایرانی ، ورزش های رزمی خاور دور خصوصا کونگ فو و کاراته و حتی موی تای ، اختراع شدند .
در مورد تمدن و تقویم نیز قبلا گفته ام که تمدن جیرفت کرمان و تویسرکان همدان ، با قدمت بیش از هشت هزار سال ، نخستین تمدن های تاریخ بشر بوده اند .
در مورد علم و دانش و البته نخستین خط نیز باید بدانید که نخستین و قدیمی ترین خط جهان ، به تمدن جیرفت تعلق دارد که حروف الفبای این تمدن به صورت اشکال هندسی یعنی دایره و مربع و مستطیل بوده و بیش از هفت هزار سال قدمت دارد .
خط جیرفت ، نخستین خط در جهان است یعنی از خط تمدن های بین النهرین نیز قدیمی تر است .
تمام کشورهای دنیا به منطقه ی خاورمیانه خصوصا ایران ، مدیون و بدهکار هستند اما متاسفانه رفتارشان با ما ایرانی ها اصلا خوب نیست و مثلا IP ما را مسدود و بلوکه می نمایند و با اینکارشان به شعور ما ایرانی ها توهین می کنند .
حتی نرم افزارهای آزاد و متن باز که دم از آزادی می زنند و مدعی هستند که با عشق ساخته شده اند IP ما ایرانی ها را مسدود کرده اند . از جمله نرم افزار رایگان و متن باز و آزاد imhex که یک هگز ادیتور بسیار سنگین و پر از باگ و ویروس است و اصلا کارایی ندارد و فقط بلد است پردازنده ی کامپیوتر را درگیر و داغون کند .
طراح نرم افزار imhex این هگز ادیتور سنگین و پر از باگ و آلوده به بد افزار و ویروس را با ادعای اینکه آنرا با عشق ساخته است در اختیار تمام مردم جهان قرار داده است و می توان آنرا دانلود کرد اما همین آقا ، سایت رسمی اش را بر روی آی پی ایران مسدود کرده است !!!
وقتیکه با قند شکن وارد شدم دیدم طراح و سازنده ی imhex یک جوان اروپایی با ریش بلند است و شباهت بسیار زیادی به سربازان گروهک تروریستی داعش دارد !!
شاید به این دلیل که مردم ندانند که او یک تروریست داعشی می باشد ، آی پی ایران را مسدود کرده باشد .
اینجاست که می گویم مردم سایر کشورها منافق و دورو هستند و بر خلاف شعارهایشان ، صداقت ندارند و اهل نفاق می باشند .
اما من اینگونه نیستم زیرا من یک ایرانی هستم و بعنوان یک ایرانی ، هرگز آی پی هیچ کشوری را مسدود نمی کنم زیرا این یک رفتار غیرانسانی و ضد بشری و خلاف آزادی است .
اینجاست که می گویم نژاد ایرانی بهترین نژاد است زیرا ما ایرانی ها هیچوقت اهل انحصار و تک خوری و ویژه خواری و انحصار علم و انقیاد دانش و کپی رایت و دیکتاتوری نبودیم و علم و دانش خود را مفت و مجانی در اختیار تمام کشورها قرار دادیم .
اما آنها خلاف این رفتار را در پیش گرفتند و تحت عنوان قانون کپی رایت و حق مولف ، بر روی علم و دانش غل و زنجیر کشیدند و علم را در انحصار خود قرار دادند و از تمام دنیا جاسوسی کردند .
خب ! از بحث اصلی خارج شدم .
داشتم می گفتم :
من با توجه به این تضادها و تناقض های درونی ، مجبورم فقط ایده پردازی نمایم . البته برخی از این ایده ها نیز گرچه عملی هستند اما دانش و انرژی بسیار زیادی نیاز دارند و من به تنهایی قادر نیستم این ایده ها را عملی کنم .
مثل ایده ی طراحی و ساخت یک سیستم عامل قدرتمند مدرن هوشمند شبه ویندوزی که بطور کامل با زبان اسمبلی ساخته شده باشد .
یا مثل ایده ی طراحی یک پردازنده ی سطح بالا که بتواند مستقیما کلمات قابل فهم انگلیسی را به کدهای زبان ماشین تبدیل نماید
یا مثل ایده ی ساخت یک فایل که دارای تمام کتابخانه ها و عناصر تمام زبانهای سطح بالا و سطح پایین باشد و البته در خدمت زبان ماشین باشد .
یا مثل ایده ی تبدیل کردن هگز ادیتور به سیستم عامل
و صدها ایده ی دیگر ، که اجرای آنها برای من مقدور نیست زیرا من فقط یک نفر هستم و کاملا تنها هستم و از کار جمعی و اجتماعی متنفرم و دوست دارم کماکان به تنهایی کار کنم .
لذا این تناقض ذهنی کار را برایم دشوار کرده است و چاره ای ندارم بجز اینکه ذهن تمام مردم و البته کارشناسان و ذهن دولت را به این ایده ها درگیر نمایم و آنها را تشویق کنم که روی این ایده ها کار بکنند .
مسلما هشتاد میلیون ایرانی ، خیلی بهتر از یک ایرانی می توانند این ایده ها و پیشنهادات را عملی نمایند و البته از قدرت فراوانی که بدست می آورند لذت ببرند .
من برخلاف دیکتاتورها ، از اینکه مردم کشورم در اوج قدرت و دانش و تخصص باشند نه فقط ناراحت نمی شوم بلکه خوشحال می شوم . زیرا اگر مردم همانند من قدرتمند شوند مثل این است که من در اوج قدرت هستم .
مردم می توانند مرا به اهدافم برسانند و از دانش و تخصص و مهارت و قدرت حاصله از این ایده ها و پیشنهادات به نفع خودشان استفاده کنند زیرا هیچ کپی رایت و انحصار روی این ایده ها وجود ندارد و من به مردم و کارشناسان این آزادی را می دهم که ایده های مرا به نام خودشان ثبت نمایند .
لطفا آرشیو وبلاگ وحیدمی را شخم بزنید و با ایده های من آشنا شوید و آنها را عملی کنید .
ایده های من می توانند شما مردم را به آزادی و قدرت و شکوه و عظمت برسانند و تمام مشکلات شما را رفع کنند .
من بعنوان کارخانه ی ایده سازی ، با همین ایده های خام و دست و پا شکسته ام ، می توانم نقشی هرچند کوچک در آبادی ایران ایفا کنم .
بسیاری از این ایده ها و پیشنهادات ، کاملا خام هستند و باید توسط کارشناسان پردازش و بررسی شوند .
بنابراین شاید بسیاری از این ایده ها هرگز به واقعیت نپیوندند و آن مدینه ی فاضله و آرمان شهر مورد نظر مرا نسازند .
اما مهم نیست زیرا من کماکان به دنبال آرزوها و آرمانها و تخیلات خودم هستم . شاید یک روز ، شخص یا اشخاصی بتوانند ایده های مرا و البته ایده های خودشان را عملی کرده و یک مدینه ی فاضله و آرمان شهر بسازند و ایران را به یک امپراتوری قدرتمند و با شکوه تبدیل نمایند .
به امید آن روز
عمر کوتاه و آرزوهای دراز !!!
فراموش کردم بگویم که من به دلیل اینکه عمر جاودانه ندارم و هر لحظه امکان دارد از دنیا بروم ، نمی توانم ایده های خودم را عملی کنم . اما مسلما نسل فعلی و نسل های آینده می توانند با عمرهای طولانی شان ، این ایده ها و آرزوها و آرمان ها را عملی نمایند . انشاا...