vahidmy

وبلاگ شخصی وحید محمدی

vahidmy

وبلاگ شخصی وحید محمدی

وحیدمی

وبلاگ شخصی وحید محمدی . یک تایپیست که عاشق علم و تجربه است.


آدرس وبلاگ وحیدمی :

Home Page


https://vahidmy.blog.ir

+


Archive

آرشیو و بایگانی وبلاگ وحیدمی

https://vahidmy.blog.ir/archive

+


نقشه وبلاگ وحیدمی:

Sitemap

https://vahidmy.blog.ir/sitemap.xml

+

خوراکخوان وبلاگ وحیدمی

Feed

RSS

https://vahidmy.blog.ir/rss

+

آدرس مورد استفاده خزنده ها روباتها و موتورهای جستجوگر

Robot

https://vahidmy.blog.ir/robots.txt


+

مشخصات وبلاگ وحیدمی:


ساعات انتشار پست جدید وبلاگ :

بیست و چهار ساعته

وضعیت انتشار پست : نامنظم . در طول شبانه روز و در صورت صلاحدید ؛ پست جدید منتشر می کنم.


نام مدیر : وحید محمدی

گونه : وبلاگ شخصی با آدرس اختصاصی و محتوای عمومی

ژانر : تمام ژانرها

کاربرد : همه منظوره

هدف وبلاگ : به اشتراک گذاشتن دانش و تجربه با مردم و پرداخت زکات علم

مقصد مدیر وبلاگ : کسب رضای خداوند .

جنس وبلاگ : وبلاگ شخصی

تاریخ تاسیس : تیر 1398 خورشیدی



موضوعات وبلاگ : تمام علوم و فنون و مسائل مختلف در تمام زمینه


کپی برداری از مطالب وبلاگ وحیدمی به شرط لینک دادن به آدرس اصلی وبلاگ با دامنه vahidmy.blog.ir ، بلامانع و آزاد است . با خیال راحت ، کپی برداری نمایید . هیچگونه کپی رایت و انحصار برای وبلاگ وحیدمی ، وجود ندارد .

بروزرسانی:

وبلاگ وحیدمی منحصرا توسط سایت بلاگ دات آی آر به آدرس blog.ir میزبانی می شود . بنابراین بجز دامنه vahidmy.blog.ir سایر دامنه ها جعلی و فیک و خطرناک هستند .
برای مشاهده نکات جدید و ترفندهای امنیتی لطفا به آدرس زیر مراجعه فرمایید:

https://vahidmy.blog.ir/post/1



آدرس وبلاگهای تخصصی :

https://spasm.blog.ir

https://fasmy.blog.ir

https://binasm.blog.ir

طبقه بندی موضوعی
مطالب پربحث‌تر
  • ۰۱/۰۴/۱۱
    adc
نویسندگان
پیوندها

ضرب المثل

چهارشنبه, ۱۷ آبان ۱۴۰۲، ۰۴:۱۱ ب.ظ



به نام خدا 


عنوان پست:


ضرب المثل 


آدرس پست: 


https://vahidmy.blog.ir/post/784



تعدادی ضرب المثل آوردم تا بگویم : 



اگر بار گران بودیم رفتیم 


اگر نامهربان بودیم رفتیم 



بیا تا قدر یکدیگر بدانیم 


که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم . 


حرف دیگری باقی نمانده است . 



یک نفر هم که فقط یک حرف از نوشته ها و عقاید مرا به درستی درک کند کافی است . به پرگویی و روده درازی نیازی نیست . 





به قول شاعر: 



درخانه اگر کس است یک حرف بس است



و اگر از این گفتار کوتاه بتوانی دریای افکار مرا درک کنی پس خوشا به حالت . 


به قول شاعر: 



تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل


+

+


برای مشاهده ی کلمات کلیدی ؛ بر روی آدرس پست کلیک کنید . 



به پایان آمد این دفتر 

حکایت همچنان باقی است 



اگر بدی دیدید ببخشید . 


حلال کنید . 


خدا نگهدار . 


+

+


تاریخ انتشار این پست : 



چهارشنبه مورخ 17  آبان 1402 خورشیدی 






  • ۰۲/۰۸/۱۷
  • vahidmy

آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم

آواز دهل شنیدن از دور خوش است

آینه آن روز که گیری به دست

از آن بترس که سر به تویی دارد

از آن نترس که های و هویی دارد

از این شاخه به اون شاخه پریدن

از حرف تا عمل فاصله بسیار است

از هر انگشتش یک هنری می بارد

از چاله در آمدن و در چاه افتادن

از کسی که عزت نفس ندارد فاصله بگیر

از کوزه همان برون تراود که در اوست

افاده ها طبق طبق سگان به دورش وق و وق

اگر بار گران بودیم رفتیم

اگر نامهربان بودیم رفتیم

این ره که تو می روی به هیچستان است

این قافله ی عمر عجب می گذرد

این نیز بگذرد

با بدان بد باش و با نیکان نکو

با خدا باش پادشاهی کن بی خدا باش گدایی کن

بدان را نیک دار ای مرد هشیار

بر لب آب روان بنشین و گذر عمر ببین

بسیار جوان بمرد و یکی پیر نشد

به عمل کار برآید به سخنرانی نیست

به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی است

بیا تا قدر یکدیگر بدانیم

تا توانی دلی به دست آور

تجربه را تجربه کردن خطاست

تو بدم بمیر و بدم

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

تو مو می بینی و من پیچش مو

توهم دانستن از ندانستن خطرناکتر است

تیمم باطل است آنجا که آب است

جدال با انسان نشانه حماقت است

حرف باد هواست

حرف تا نزدی مشت است وقتیکه زدی دشت است

حسود هرگز نیاسود

حکومتها می آیند و می روند ولی مردم همیشه هستند

خواهان کسی باش که خواهان تو باشد

خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو

خواهی که جهان در کف دستان تو باشد

خود شکن آن روز نشو خودپرست

خود غلط بود آنچه می پنداشتیم

خودکرده را تدبیر نیست

داریم داریم هنر است

داشتیم داشتیم هنر نیست

دانا هم داند و هم پرسد

در خانه اگر کس است یک حرف بس است

در و دیوار گواهی بدهد کاری هست

در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست

دل شکستن هنر نمی باشد

دلا خو کن به تنهایی که از تن ها بلا خیزد

دوصد گفتار چون نیم کردار نیست

راه رفتنی را باید رفت

رعایت ادب نشانه ی عقل است

ره امروز را مسپار فردا

روغن ریخته نذر امام زاده کردن

زنهار که جارو به پارو بدل شود

سخن چین بدبخت هیزمکش است

سنگ بزرگ علامت نزدن است

سگی بگذار ما هم مردمانیم

سگی که پارس می کند گاز نمی گیرد

صدتا عاقل نمی توانند سنگ را از چاه دربیاورند

ضرب المثل

طی این مرحله بی همرهی خضر مکن ظلمات است بترس از تاریکی

عاقبت خاک گل کوزه گران خواهیم شد

عالم بی عمل زنبور بی عسل

عقل که نباشد جان در عذاب است

عقل یعنی اینکه همه را از خودت عاقلتر بدانی

فردا می شود برملا می شود

فضول را به جهنم بردند گفت هیزمش تر است

قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری

قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار شود

ما ز یاران چشم یاری داشتیم

مرد آنست که در کشاکش درد سنگ زیرین آسیا باشد

مشکلی نیست که آسان نشود مرد باید که هراسان نشود

نادان ادب ندارد

نادان نداند و نپرسد

ندانستن عیب نیست نپرسیدن عیب است

نه هرکه سر بتراشد قلندری داند

نوش دارو بعد از مرگ سهراب

نیمی از عقل در مدارا کردن با مردم است

هر آمدنی را رفتنی است

هرکس بخواهد همه را راضی کند عزت نفس ندارد

هرکس خلق را بر خدا ترجیح دهد خدا او را ذلیل می کند

هرکسی از ظن خود شد یار من از درون من نجست اسرار من

هرکسی در گور خودش می خوابد

هرکسی را نتوان گفت که صاحب نظر است

هیچوقت به اشتهای دیگران غذا نخور

چو عضوی به درد آید از روزگار دگر عضوها را نماند قرار

کار امروز را به فردا مفکن

کافر همه را به کیش خود پندارد

که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم

کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش

کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد

گر نخوردیم نان گندم دیدیم دست مردم

گر همه گویند که مرا با تو کاری نیست

یا رب مباد آنکه گدا معتبر شود

یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور

یک دیوانه سنگی در چاه می اندازد

یک کاره همه کاره همه کاره هیچ کاره