خاطرات وحیدمی با اجنه
به نام خدا
خاطرات وحیدمی با اجنه
من ، جن گیر و دعانویس نیستم !
اما چند خاطره ی واقعی از برخورد با اجنه و شیاطین دارم .
سالها پیش ، که نوجوان بودم ، نیمه شب در عالم خواب ، احساس کردم که یکنفر پشت سرم در رختخواب خوابیده است و دارد با من حرف می زند !!!
تمام بدنم کرخت و سست شده بود و نمی توانستم تکان بخورم .
قلبم مثل مسلسل می زد
آن جن به زبان فارسی ، در نیمه شب و در رختخواب ، چیزهایی به من می گفت و می خندید !!
من کمی ترسیده بودم و گوشهایم صدای سوت می شنید
اما یک لذت عجیب به من دست داده بود !!
زیرا آن جن خیلی خوشحال و مهربان بود و جوک می گفت و می خندید و من حس خوبی داشتم
آن جن چیزهایی می گفت که الان یادم نیست اما مدام بین حرفهایش می خندید و گویا داشت برایم خاطره تعریف می کرد .
بعد هم به من تیکه انداخت و با من شوخی کرد و سپس رفت و گوشهایم صدای سوت را می شنیدند !!
این اتفاق چند بار دیگه برایم رخ داد و هربار در رختخواب و در نیمه شب و در تاریکی محض رخ داد .
فقط خودم این را می دانستم و هرگز به هیچکس هیچ چیزی نگفتم .
چند بارهم همان جن یا شاید یک جن دیگر ، مثل بختک روی من افتاده بود و من داشتم خفه می شدم و قلبم مثل مسلسل می زد و بدنم مثل چوب خشک شده بود
زمانی که آن جن روی من مثل بختک افتاده بود ، رفتار خوبی نداشت و بداخلاق بود و حتی با من دعوا می کرد !!
آن زمان من نوجوان بودم .
هربار که این جن به من نزدیک می شد پس از پایان حرفهایش و بعد از اینکه از پیش من می رفت ، تا مدتی گوشهایم سوت می کشید یعنی صدای سوت می شنیدم
سالها گذشت ...
در ایام جوانی بطور اتفاقی کتابهایی در مورد ریاضت و تهذیب نفس و مرتاضان هندی خواندم
در موردشان مطالبی می خواندم که خیلی راحت باور می کردم
در مورد طی الارض یا تبدیل شدن مرتاض به انرژی و طی کردن مسافت طولانی در کمتر از یک ثانیه و فرمول نسبیت اینشتین و سرعت نور و تبدیل ماده به انرژی
مدام در حال قیاس و مقایسه بودم .
شنیده بودم که اگر کسی چهل شبانه روز ریاضت بکشد بعد از روز چهلم ، چیزهای عجیبی به چشم او می آید .
ابتدا انواع و اقسام حیوانات وحشی و درنده به او حمله می کنند . اما او نباید بترسد .
اگر نترسد ، اینها همگی محو می شوند .
چون اینها همگی جن هستد
سپس باران می بارد و آب آنقدر بالا می آید که از دهان انسان بالاتر می رود و انسان احساس خفگی و غرق شدگی می نماید
اگر نترسد و تحمل کند ، در آخرین مرحله ی این آزمون دشوار برنده می شود و به یک مرتاض واقعی تبدیل می گردد .
زیرا این آب نیز ، یک جن است
اما اگراز این آب و خفگی و غرق شدن بترسد تمام زحمات چهل شبانه روزی اش برباد رفته و نابود می شوند و نهایتا به یک دعانویس و جن گیر تبدیل می شود اما دیگه مرتاض نیست و نمی تواند کارهای محیرالعقول انجام دهد .
دیگه نمی تواند طی الارض کند یا از سوراخ سوزن عبور کند یا غیب شود یا اشیا را با نیروی اراده ی خود جابجا کند یا مردم را هیپنوتیزم کند یا ذهن مردم را بخواند یا از درب بسته و از دیوار عبور کند
یک مرتاض واقعی ، هرگز اهل نمایش و جلوه گیری و معرکه گیری نیست .
مرتاض واقعی را هرگز در زندگی نخواهید دید زیرا او تارک دنیا می باشد و در جنگل یا بیابان یا کوهستان یا در غار زندگی می کند
اگر یک مرتاض را در حال معرکه گیری و اجرای نمایش دیدید ، بدانید که او از مکتب ریاضت ، اخراج شده است و دیگه نمی تواند به معبد برگردد .
من تعدادی کتاب مربوط به علوم غریبه و متافیزیک در اختیار داشتم و عملا روش یوگا و ریاضت را یاد گرفته بودم و عملا تمرین می کردم
رژیم غذایی خاصی داشتم . این چهار غذا را از برنامه ی غذایی ام حذف کرده بودم :
1- گوشت
2- مرغ
3- ماهی
4- تخم مرغ
درعوض میوه می خوردم . همه نوع میوه ای می خوردم و صورت و دستهایم مثل برف سفید شده بود و انرژی بسیار زیادی داشتم
همان زمان تصمیم گرفتم در تاریکی شب ، با اجنه و شیاطین دیدار و ملاقات داشته باشم زیرا اصلا از جن و شیطان نمی ترسیدم و بسیار خونسرد و بی خیال و شجاع بودم
البته چند بار ، اجنه مرا به زحمت انداختند . یعنی مدام لباسهای درون کمد را عمدا به زمین می انداختند و هربار که من این لباس ها را آویزان می کردم اجنه جلوی چشم خودم مجددا این لباس ها را بر زمین می انداختند .
البته هرگز این اجنه را با چشم ندیدم .
فقط حرکت عجیب لباس ها را می دیدم
اخیرا مدتی است که یک جن جوان با مشخصات زیر ، خودش را به من نزدیک کرده است :
1- موهای مشکی و فرفری
2- چشمهای با مردمک قرمز که واقعا ترسناک است
3- صورت سفید
4- قد کوتاه و لاغر اندام
او مرتبا از پشت کمد به سمت من که پشت کامپیوتر نشسته ام نگاه می کند و مدام سرک می کشد .
من از گوشه ی چشمم او را می بینم اما وقتی که به پشت کمد می روم هیچ چیزی نمی بینم .
او همین دیشب جلوی چشم خودم اشیای پشت کمد را تکان می داد اما من اصلا نترسیدم بلکه برایم جالب و شگفت انگیز بود زیرا به حضور این جن عادت کرده ام و برایم عادی شده است .
او در اتاقم زندگی می کند و فقط برخی شب ها حضور خودش را با سرک کشیدن یا جابجا کردن اشیای پشت کمد ، اعلام می کند
اما کاری به کارم ندارد من نیز کاری به کار او ندارم
الان از تله کینزی یعنی جابجا شدن اشیا با نیروی اراده ، چه از طرف خودم و چه از طرف جن ، نمی ترسم و برایم عادی شده است
البته من از اولین تجربه ی تله کینزی خودم در ایام ریاضت ، ترسیدم !!
یعنی وقتیکه در ایام ریاضت ، با استفاده از نیروی اراده و تخیل خودم ، توانستم یک پایه چسب دو کیلوگرمی را در محل کارم از فاصله ی دو متری ، به میزان بیست سانتی متر جابجا کنم ، ترسیدم !
وقتیکه با استفاده از نیروی تخیل و انرژی درون بدنم توانستم یک کامیون تریلی 18 چرخ را که خاموش بود و ترمز دستی اش کشیده شده بود و راننده نداشت را تکان بدهم طوریکه صدای پیچ و مهره هایش به گوشم رسید ، ترسیدم
اما کم کم به این حالات تله کینزی عادت کردم .
الان نیز وقتیکه به یک درب نیمه باز نگاه می کنم ، گرچه با آن درب اتاق حدود دو تا سه متر فاصله دارم اما به صرف نگاه کردن به او ، باعث تکان در او می شوم و درب اتاق تکان می خورد .
یکبار نیز چهار زانو نشستم و در تخیلات خودم حباب لامپ سقف را در درون جالامپی چرخاندم !!
صدایی به گوشم خورد که شبیه به صدای بازکردن لامپ بود
دیگه ادامه ندادم زیرا ترسیدم لامپ از جالامپی جدا بشود و بر زمین بیفتد .
اما درعوض ، سیم لامپ کج شد و به شکل حرف N در آمد و تا چندین ماه به همین شکل بود !!
یعنی انرژی درونی ام تا چند ماه در اطراف سقف اتاق و سیم لامپ قرار داشت . در حالیکه من مدام از اتاق به بیرون می رفتم و این یعنی اینکه بخشی از روح و انرژی ام در اطراف لامپ ، جا مانده بود !!!
و من با باقیمانده ی روح و انرژی ام مدام در فضای آزاد رفت و آمد می کردم !!!
آن زمان خیلی انرژی داشتم و با هر تنفس عمیق یا با هر تمرین ریاضت ، مقدار زیادی انرژی جدید دریافت می کردم !!
از آن زمان تا به امروز ، بواسطه ی این انرژی فراوان ، ناخواسته در امواج تلویزیون ، نویز ایجاد می کنم !!
طوریکه مجبور شدم آنتن جدیدی که به امواج 4G موبایل مقاوم بود بخرم و از شر نویزهای خودم ، راحت بشوم !!
گویا انرژی درون بدن انسان از جنس امواج گوشی هوشمند می باشد !!
همیشه اشیای اطرافم بواسطه ی انرژی فراوان درونم ، تکان می خوردند
این واقعا برایم لذت بخش بود .
همان زمان حس کردم که اجنه از این انرژی فراوان که حاصل ریاضت و تهذیب نفس است باخبر شده و قصد دارند به من نزدیک شوند .
اما گویا قصد نداشتند مرا بترسانند لذا به من نزدیک نشدند .
شاید هم نزدیک شدند اما من هیچ جن یا فرشته ای ندیدم !!
اما اخیرا که سالهاست دیگه ریاضت نمی کشم ، گرچه انرژی کمتری دارم اما جن و شیطان مدام به من نزدیک می شود .
اوایل ترسیدم اما بعد به خودم گفتم :
نترس ! تو در درون روح خودت ، قدرتمندترین و خطرناکترین جن تاریخ را داری که نامش نفس اماره است و از تمام اجنه و شیاطین خطرناکتر است .
پس اگر از جن ترسیدی مدام این جن درون خودت یعنی نفس اماره را یادآوری کن و به خودت بگو :
من خودم خطرناکترین جن دنیا یعنی نفس اماره را در اختیار دارم پس نباید از اجنه و شیاطین بترسم .
قبلا در همین وبلاگ گفته بودم که روح انسان از اجزای زیر تشکیل شده است :
1- فرشته
2- جن
3- حیوان
4- گیاه
انسان ، موجودی همه بعدی است و آخرین مخلوق خداوند می باشد . زیرا انسان ، بهترین و کاملترین مخلوق است و خداوند متعال ، بر روی انسان حساب ویژه ای باز کرده است
انسان ، جانشین خدا در زمین است و خلیفه ا... است .
یعنی از طرف خدا ماموریت دارد که زمین را آباد نماید
جن به انسان حسادت می کند و مدام سعی در فریب و اغوای او دارد
جن فقط فریب می دهد اما بر انسان تسلط ندارد
البته من مقوله ی جن زدگی و تسخیر شدن انسان توسط جن را قبول ندارم .
زیرا جن و شیطان بارها و بارها به من نزدیک شده است اما هرگز مرا تسخیر نکرد .
شاید جن زدگی و تسخیر شدن انسان توسط جن ، یک معنای دیگری داشته باشد :
متخصصان مغز و اعصاب و نوار مغزی می گویند :
علت هشتاد درصد موارد صرع و تشنج ، معلوم نیست
من می گویم : این هشتاد درصد علت وقوع حمله ی صرع ، می تواند همان جن زدگی خفیف و کم خطر باشد !!
البته باید به چیزهایی همچون چاکرا و نقاط انرژی نیز توجه کرد .
اخیرا یک کتاب تخصصی در مورد یوگا و چاکراهای بدن انسان پیدا کردم که هنوز آنرا بطور کامل مطالعه نکرده ام . یعنی فقط بخشهایی از آنرا خوانده ام .
این کتاب کاملا تخصصی است و با کتابهای آموزش یوگا فرق دارد
این یک کتاب اصیل هندی است که به زبان فارسی ترجمه شده است .
در این کتاب ، یوگا و ریاضت و علوم غریبه به روشی سنتی و اصیل آموزش داده می شود .
یعنی یوگای روحی
یوگای روحی برای تمام سنین مناسب است . از کودک تا کهنسال . از انسان سالم تا انسان بیمار
یوگای روحی هیچ تمرین وحشتناک و خطرناک موسوم به یوگا را به شما آموزش نمی دهد بلکه بر روی تنفس و تمرکز و جریان انرژی کیهانی و چاکرا و سایر موارد معنوی تاکید دارد .
من سالهاست که به یوگای روحی می پردازم .
اما از میان تمام تمرینات یوگای روحی فقط موارد زیر را انجام می دهم:
1- تفکر
2- تمرکز
3- تخیل
4- تلقین
5- تنفس
تلقین یعنی خودهیپنوتیزم
من الان خودم را راحت کرده ام و فقط به تلقین می پردازم .
تلقین ساده ترین شکل یوگای روحی است .
همین الان به خودتان تلقین کنید که در کف دست تان یک موج از انرژی تشکیل می شود !!
پس از چند دقیقه یا چند ثانیه ، این موج را در کف دست تان حس می کنید و واقعا از این تجربه متافیزیکی لذت می برید .
تلقین کنید که دست تان خنک شود . پس از چند دقیقه دستتان واقعا خنک می شود
تلقین کنید که انگشتان دستتان جمع شده و دست تان مشت می شود.
پس از چند دقیقه شاهد حرکت غیرارادی انگشتان دست و ایجاد یک مشت خواهید بود
بعد تلقین کنید که مشت تان باز شود /. مشت تان باز می شود !!
هیچ نیازی به شمارش اعداد نیست . فقط کافیست تلقین کنید .
حتی به تمرکز نیز نیاز ندارید .
تلقین کنید که از کف دست تان یک انرژی خارج می شود که موجب تسکین درد در پای شما می شود و سپس کف دست تان را بر بالای پایتان قرار دهید .
پس از چند دقیقه، در کف دست تان یک موج انرژی ایجاد شده و به پایتان برخورد می کند و درد پا برطرف می شود
تلقین کنید که دست راست تان ، دست چپ تان را تکان می دهد .
پس از چند دقیقه یک انرژی بین هردو دست تان ایجاد می شود و شاهد تکان خوردن دست چپ خواهید بود.
در تمام این مدت ، باید بدن تان کاملا شل و راحت باشد .
انگشتان و دست ها باید خودشان حرکت کنند . هرگز آنها را حرکت ندهید و در کار مغز و انرژی بدن تان دخالت نکنید
بگذارید متافیزیک کارش را انجام دهد
این یعنی انرژی
جن نیز یک انرژی است .
چرا انسان که پر از انرژی است از یک موجود پرانرژی دیگر یعنی جن می ترسد و فرار می کند ؟؟؟
اگر شما اهل دعانویسی و احضار جن نباشید و آزادی و اختیار اجنه را از آنها نگیرید و کاری به خیر و شر اجنه نداشته باشید و به حقوق اجنه احترام بگذارید ، آنها هرگز به شما حمله نمی کنند و روح شما را تسخیر نخواهند کرد .
قبول کنید که جن نیز همچون انسان ، حق حیات و آزادی دارد و حق دارد همچون انسان ، آزاد و مختار باشد
بنابراین سعی کنید از جن گیری و احضار جن و دعانویسی و سایر کارهای خطرناک پرهیز کنید تا خدای ناکرده به جن زدگی دچار نشوید
اجنه و شیاطین ، در حالت عادی کاری به کار ما انسانها ندارند و از ما فراری هستند .
اما اگر آنها را اذیت یا اسیر کنید و به حقوق آنها احترام نگذارید از شما انتقام خواهند گرفت .
من بعنوان یک مرتاض قبلی و یک خودهیپنوتیزر فعلی که در حالت بیداری کامل ، خودم را هیپنوتیزم می کنم و اهل تلقین و انرژی هستم ، هم اکنون در نزدیکی خودم یکی دو جن را حس می کنم اما آنها با من کاری ندارند و مرا اذیت نمی کنند زیرا من هرگز آنها را احضار و اسیر نکرده ام .
به محض اینکه ریاضت بکشید و انرژی درون روح و جسم تان تقویت بشود جن و شیطان و حتی فرشته ، خودش با پای خودش به شما نزدیک می شود و نیازی به احضار و تسخیر نیست .
اینطوری مشکلی پیش نمی آید و شما و آن موجود متافیزیکی یعنی جن یا فرشته ، هرگز به دردسر یا سوتفاهم دچار نمی شوید و آنها هرگز به شما آسیب نمی رسانند و به حقوق شما احترام می گذارند و هرگز شما را نمی ترسانند .
اگر به دنبال برقراری ارتباط بین خودتان و اجنه هستید سعی کنید با ریاضت کشیدن و تهذیب نفس و افزایش قدرت نیروهای ذهنی و انرژی درونی ، اجنه و شیاطین و فرشتگان را با میل خودشان و به صورت صلح آمیز و دوستانه به سمت خود جلب کنید .
شاید اینطوری آنها به سوالات شما جواب دهند اما شما را اذیت نکنند و هم شما و هم آنها در حالت صلح و دوستی باشید .
در چنین حالتی ، بعید است که جن چیزی بعنوان دستمزد از شما مطالبه کند زیرا اطلاعات لازم را به میل خودش و نه به دستور شما ، در اختیار شما قرار داده است . لذا بعید است از شما اجرت و دستمزد بخواهد .
البته من اطلاعات مورد نیازم را از طریق حس ششم و انرژی درونی خودم و قدرت تخیلم بدست می آورم و هرگز کاری به کار اجنه ندارم و از آنها هیچ توقعی ندارم .
دنیای متافیزیک ، دنیای عجیب و شگفت انگیز و زیبایی است.
فقط یک مرتاض می تواند زیبایی ها و شگفتی های دنیای متافیزیک را درک کند .
مراقب غذای خود باشید .
هرغذایی را نخورید و البته سعی کنید غذای حلال بخورید
غذای طبیعی و سنتی بخورید . میوه بخورید . از غذاهای صنعتی پرهیز کنید
از انجام کارهایی که ذهن شما را بی جهت درگیر و خسته می کند پرهیز کنید و به مغزتان استراحت بدهید و به حد کافی بخوابید .
خواب ، دریچه ای برای ورود به دنیای متافیزیک است
اگر در خواب ، جن به شما نزدیک شد ، اگر مثل بختک ، روی شما نیفتاد و شما را اذیت نکرد و تنفس شما طبیعی بود و راحت بودید ، شما نیز لازم نیست بترسید .
اما اگر مثل بختک روی شما افتاد باید صبر کنید تا به میل خودش از روی شما بلند شود !!!
اما اگربختک یعنی شیطان از روی بدن شما بلند نشد و حالت خفگی و مرگ به شما دست داد ، سعی کنید تمام قوای خود را جمع کرده و جسم خودتان را تکان دهید تا از این کابوس نجات یافته و از خواب بیدار شوید و از شر بختک خلاص شوید.
گاهی اوقات مجبورید بدن خود را در خواب تکان دهید تا از شر بختک و حملات شیطان رها شوید
اما گاهی اوقات نیز جن ، شیطان نیست بلکه یک جن خوب و مهربان است و شما را در رختخواب بغل می کند و می بوسد !!
البته جن خوب و مهربان چه از جلو به شما بچسبد و چه از عقب ، شما را می بوسد و رفتاری دوستانه دارد !!
همین بوسه ، خودش یک دنیا لذت دارد زیرا یک انسان شما را نبوسیده است بلکه یک موجود متافیزیکی مهربان شما را بوسیده است که می تواند یک فرشته باشد .
بوسه داریم تا بوسه !!
من هربار که در رختخواب و در عالم خواب و در تاریکی مطلق ، متوجه حضور جن خوب یا فرشته می شدم و در حالت بین خواب و بیداری قرار می گرفتم متوجه می شدم که این جن خوب یا فرشته چه از پشت سر و چه از جلو ، به من چسبیده و دارد مرا می بوسد و رفتار خوبی دارد و من نیز در حالت آرامش بودم !!
اینها را اینجا نوشتم که اگر در خواب ، جن یا فرشته به شما نزدیک شد و از جلو یا عقب به شما چسبید و شما را بوسید نترسید و خونسردی خودتان را حفظ کنید زیرا او قصد بدی ندارد و این بوسه نیز به معنای این است که او از شما نفرت ندارد و صدمه ای به شما نمی زند .
بنابراین لازم نیست بترسید .
خب این بود خاطرات من با اجنه ی خوش اخلاق و دوست داشتنی در عالم خواب و بیداری !!
خوب بخوابید !!
شب بخیر