به نام خدا
آزمایش 2 یا پاسخ وحیدمی به دشمنان قرآن
من از چهار سالگی به دنبال این بودم که خدا را بشناسم لذا به نجوم علاقه مند شدم .
بسیاری از آیات قرآن کاملا نجومی و کیهانی هستند و تفسیر این آیات حقیقتا کار دشواری است .
تفاوت بین واقعیت و حقیقت در اینجا مشخص می شود
واقعیت می گوید : قرآن پر از تناقض است
حقیقت می گوید : تناقض ذات بشر است و علت تناقض در این است که مغز انسان از دو نیمکره چپ و راست تشکیل شده که یکی مخصوص واقعیت عینی و ملموس و مادی است و دیگری مخصوص حقیقت پنهان و ماورای طبیعی و شهود و دنیای معنوی است .
حقیقت می گوید : کافر و ملحد و منتقد قرآن که قرآن را به تمسخر می گیرد اما هیچ جایگزینی بجای قرآن به ما معرفی نمی کند ؛ دچار جمود فکری است و تفکر قشری و سطحی و مادی دارد و در واقعیت گیر کرده و از حقیقت غافل مانده است .
کافر به دلایل ظاهری و براساس واقعیت ؛ قرآن را در هم می کوبد و حس خودشیفتگی و خودفهمی به او دست می دهد . کافر خودش را از سایرین بالاتر می داند . یعنی خیال می کند حالا که قرآن و اسلام و محمد و خداوند و چهارده معصوم و مذهب شیعه را در هم کوبیده و باطل کرده است ؛ حالا خودش عقل کل تشریف دارد !!
در حالیکه در چنین حالتی در اوج حماقت و جهالت بسر می برد و به جهل مرکب دچار شده ولی خودش این حقیقت را نمی فهمد .
حقیقت می گوید : تمام تناقض های قرآن بنا به طبیعت تناقضگویی بشر ایجاد شده اند زیرا انسان یک موجود فراموشکار و تناقضگو می باشد زیرا همیشه بین این دو نیمکره ی چپ و راست مغز انسان ؛ بر سر واقعیت و حقیقت ؛ جنگ و دعوا و درگیری ذهنی وجود دارد .
بنابراین خداوند متعال ؛ عمدا قرآن را پر از تناقض کرد تا با مغز متناقض انسان ؛ مطابقت داشته باشد .
علت تناقض فقط یک چیز است :
نیمکره های متناقض مغز انسان
مغز انسان همیشه در حالت تناقض در تناقض بسر می برد و در نتیجه ما انسانها همیشه به گفتار و نوشتار یکدیگر پاسخ می دهیم و همدیگه را در هم می کوبیم و محکوم می کنیم .
این رفتار کاملا طبیعی است
تمام قرآن ، از صنایع ادبی تشکیل شده است و بسیار مرموز و شگفت انگیز و جذاب و شیرین و عرفانی است دقیقا مثل اشعار خواجه حافظ شیرازی .
حافظ به سبک قرآن ؛ سخن گفته است . لذا فقط حقیقت جویان که دارای شهود هستند می توانند هم قرآن و هم اشعار حافظ را به درستی درک و تفسیر نمایند .
کافر جمود فکری دارد لذا همیشه در واقعیت ظاهری دست و پا می زند و به همه چیز و همه کس نقد می کند و بهانه گیری می کند و همه چیز را به تمسخر می گیرد و همه چیز را منکر می شود
اما انسان حقیقت یاب که واقعیت را پشت سر گذاشته و به دنبال حقیقت است می داند که قرآن و حافظ شیرازی را جز با شهود و متافیزیک و حس ششم نمی توان فهمید .
واقعیت یعنی: انکار خدا و قرآن و دین و محمد و شیعه و حافظ شیرازی با کمک حواس پنجگانه و دیدگاه ظاهری و مادی و تفکر سطحی
حقیقت یعنی: رمزگشایی و تفسیر قرآن و خدا و دین و اسلام و شیعه و حدیث و اشعار حافظ با کمک حس ششم و تفکر باطنی و عمیق و قدرت تخیل و شهود و متافیزیک و سپس ایجاد تعادل بین نیمکره های چپ و راست مغز و کاهش تناقض اولیه .
دشمنان قرآن باید بدانند که اگر قرآن را از مردم بگیرند هیچ کتاب دیگری را پیدا نمی کنند که بعنوان جایگزین به مردم معرفی کنند !
قرآن هیچ جایگزینی ندارد همانطور که حافظ و سعدی و مولوی و عطار و خیام و ابوعلی سینا و ابوریحان بیرونی و ملاصدرا هیچ جایگزینی ندارند .
منکران قرآن و دین و وحی و شیعه و نبوت و امامت به حدی کودن هستند که نمی فهمند که این چیزها هیچ جایگزینی ندارند .
شما مردم اگر گول نوشته های دشمنان قرآن را بخورید و قرآن را از زندگی تان حذف کنید باید بدانید که هیچ کتاب دیگری نمی تواند جای قرآن را برای شما پر کند .
اینکه می گویند قرآن فقط برای تلاوت قاریان ؛ و توسط محمد بن عبدا... نوشته شده است اصلا نقطه ضعف نیست زیرا بجز قرآن هیچ کتاب دیگری را نمی توان تلاوت کرد .
اگر قرآن به هیچ دردی نمی خورد دستکم به درد تلاوت می خورد . پس آنقدر هم بی فایده نیست !
بنابراین منکران و دشمنان قرآن باید ساکت شوند زیرا با سو استفاده از آزادی بیان تا توانسته اند لجن پراکنی و فتنه گری کرده اند .
حالا نوبت ما مسلمانان است که در دفاع از خداوند متعال و قرآن و محمد و اسلام و شیعه و چهارده معصوم و احادیث و حافظ شیرازی و سعدی شیرازی و عطار نیشابوری و خیام نیشابوری و ملا صدرا و ابن سینا ؛ و بر اساس شهود و تفکر خارج از چارچوب و حس ششم و قدرت تخیل و عرفان واقعی و عقل و بصیرت و با کمک حقیقت و متافیزیک ؛ کتاب و مقاله بنویسیم و از ساحت مقدس تمام مقدسات دفاع کنیم.
امام علی علیه السلام می فرمایند:
قرآن ؛ ظاهرش زیبا و باطنش عمیق است .
بنابراین هر ننه قمری نمی تواند قرآن را تفسیر به رای کند و به تمسخر گیرد و لجن پراکنی کند .
دوره ی این جنگولک بازی ها به آخر رسیده است .
+
+
این پست ؛ پاسخی کوتاه به دشمنان قرآن بود و البته آزمایشی برای مخاطبان .
واقعیت کافی نیست
به دنبال حقیقت باشید .
حقیقت بر واقعیت مقدم است .
واقعیت یعنی عقل
حقیقت یعنی بصیرت
قرآن را با کمک واقعیت یعنی عقل و حقیقت یعنی بصیرت ؛ تفسیر کنید .
قرآن را با کمک قرآن ؛ تفسیر کنید .
زیرا قرآن یعنی واقعیت و حقیقت
شهود و تخیل و حس ششم و متافیزیک و تفکر خارج از چارچوب ؛ به شما کمک می کند که قرآن را به درستی و با عقل و بصیرت کامل و به روش صحیح ؛ تفسیر و بازخوانی نمایید .
بدین گونه تمام تناقض ها برطرف می شوند .
اگر چه نیمکره های چپ و راست مغز ؛ همیشه باعث تناقض ذهنی می شوند ولی شما باید بی خیال شوید و به مغزتان استراحت دهید .
انسان ها تا روز قیامت ؛ افکار و ایده ها و عقاید و نوشته ها و گفتارهای همدیگه را نقض و محکوم می کنند و این یک فرایند طبیعی است زیرا نیمکره های چپ و راست مغز ؛ همیشه یک تناقض را در ذهن انسان ایجاد می کند . اما اگر نقد به توهین تبدیل شود باید جلوی چنین نقدی را بگیریم وگرنه فساد تمام دنیا را نابود می کند .
ما نمی توانیم از تناقض فرار کنیم اما می توانیم قدری منصف و خلاق باشیم و از آزادی بیان به بهترین شیوه استفاده کنیم تا این دعواها و آشوب ها به پایان برسد .
ایده:
باید ابتدا بین نیمکره های چپ و راست مغزمان ؛ آشتی و دوستی برقرار کنیم و تعادل ایجاد نماییم و تناقض ذهنی را به کمترین مقدار برسانیم . سپس دنیا را از زاویه ای متفاوت نگاه کنیم .
جمود فکری که در مغز کافران و دشمنان قرآن و دین وجود دارد تنها با همین روش برطرف می شود : تعادل
پایان.