به نام خدا


تناقض در تناقض


در پست قبلی تحت عنوان چرا مردم آخرالزمان از دین بیزارند   ، رسما اعلام کردم که موارد فراوانی از ضد و نقیض و تناقض گویی را در آیات قرآن و احادیث دین اسلام مشاهده کرده ام و این تناقضگویی را یکی از عوامل بیزاری مردم آخرالزمان از دین اسلام ، عنوان کردم . 


حقیقتا در  اکثر احادیث و آیات قرآن و متون مذهبی با موارد فراوانی از تناقضگویی و ضد و نقیض مواجه می شویم که باعث بلاتکلیفی و سرگردانی انسان می شود . 


در تردیدهای آخر الزمان باید به قرآن رجوع کنیم و پناهنده شویم اما مشکل در اینجاست که قرآن نیز پر از تناقض است که بر تردید و دودلی و سرگردانی می افزاید . 


این مردد بودن و شک و تردید و سرگردانی واقعا یک عذاب الیم است . 


احادیث که تکلیفشان روشن است : دریایی از تناقض و ضد و نقیض که البته پر از تحریف می باشند و اصلا نمی توان به احادیث و روایات اعتماد و استناد کرد . 


برخی از احادیث حتی با عقل سلیم و آیات قرآن در تضاد و تناقض می باشند !!!



البته به توصیه امام جواد علیه السلام ، باید احادیث و روایات خلاف قرآن را به دیوار بکوبیم . 



بسیاری از احادیث دین اسلام تحریف شده و مملو از خرافات هستند . 




در نوشته های غیرمذهبی یعنی نوشته های انسانها نیز شاهد هزاران مورد تناقض و ضد و نقیض هستیم . 


تناقض و ضد و نقیض در همه جا یافت می شود : در کتب مذهبی . در کتب علمی .  در کتب علوم انسانی و ....


انسان موجودی مرموز  و پیچیده است . می گویند انسان ، فراموشکار است و ناخواسته دچار تناقض و ضد و نقیض می شود . 


راست می گویند . 


شما همین آرشیو وبلاگ وحیدمی را که نگاه کنید شاهد هزاران تناقض و ضد و نقیض در نوشته های من  خواهید بود . 


شاید هیچکس در دنیا به اندازه ی من به تناقضگویی و ضد و نقیض نویسی دچار نشده باشد . 


این تناقض گویی های وبلاگ وحیدمی ناشی از چند چیز می شود :


1- خستگی شدید ذهن 


2- ذهن روانپریش !!!


3- عدم انسجام و نظم در نوشته های وبلاگ 


4 - بداهه نویسی 


5 - تفکر کل گرا 


6 - منتقد بودن و معترض بودن و بدبینی دائمی 


7- شک و تردید و دودلی همیشگی


8- ذهن دو قطبی !!!


9-  سایر دلایل شخصی و غیرشخصی !!!!



من از بیان نقاط ضعف ام هیچ ترسی ندارم . از تف سر بالا نمی ترسم . 


من خودم بزرگترین تناقضگو و روانپریش تاریخ هستم . 


عادت به تفکر کل گرایی و عدم تحقیق کافی و بی حوصلگی شدید و خستگی ذهن و بدبینی و زندگی پر از درد و رنج و بیزار شدن از زندگی و آدمها باعث شده که من همیشه دچار تناقضگویی شوم و نوشته هایم پر از ضد و نقیض باشند . 



من تمرکز کافی روی نوشته هایم ندارم و حوصله ندارم بصورت منظم و سلسله وار مطلب بنویسم . ترجیح می دهم به عنوان یک انسان همه کاره ، در همه ی موضوعات و زمینه ها بصورت پراکنده و کلی  مطلب بنویسم و نظر شخصی و عقاید شخصی ام را به زبان بیاورم . 


خیلی وقتها حوصله ندارم برای حرفهایم سند و مدرک ارائه دهم . 


در تمام زمینه ها از جمله فناوری اطلاعات و کامپیوتر و ....  متاسفانه شاهد تناقض هستم و خودم نیز به تناقض دچار شده ام . 



روانشناسان می گویند : تمام انسانهای جهان ، دستکم یک بیماری روانی دارند ولی خودشان خبر ندارند و فکر می کنند سالم و عاقل هستند !!!


من با این ایده ی روانشناسان کاملا موافق هستم . تمام ما مردم جهان ، بیمار روانی هستیم ولی خودمان خبر نداریم . 



اما فراتر از علم روانشناسی ، ما باید ببینیم علم انسان شناسی در مورد ما انسانها چه می گوید !




بگذارید بحث را اینطوری تمام کنم :


دنیای ما دنیای تناقض ها و ضد و نقیض ها  می باشد !!!


تناقض در تناقض !!!!!!