به  نام خدا


احکام تقلید


حکم ۱ :  تقلید در اصول دین جایز نیست و حرام است و مسلمان باید در اصول دین یقین داشته باشد و در احکام غیرضروری دین یعنی فروع دین از قبیل نماز و روزه و خمس و زکات و حج و جهاد و طهارت یا باید مجتهد باشد و بر طبق اجتهاد خود عمل نماید یا باید از یک مجتهد آگاه به زمانه که جمود فکری و تعصب دینی نداشته باشد و دارای تفکر مستقل و آزاد است و شرایط مردم و جامعه و جهان و مسایل روز  را درک می کند و اهل مطالعه و تحقیق است و بصیرت دارد و تابع عقل است و اهل تهذیب نفس و ریاضت می باشد و مشکلات مردم را بخوبی درک می کند و  قصد مردم آزاری ندارد و هدفش آسانتر کردن احکام دین و برداشتن بار سنگین از پشت مردم است ؛ تقلید نماید . 


اگر مقلد به کیفیت احتیاط  آشنا است بهتر است که احتیاط کند  بطوری که یقین کند تکلیف خویش را انجام داده است . مثلا اگر عده ای از مجتهدین عملی را حرام می دانند و عده ی دیگری از مجتهدین آن عمل را حلال می دانند بهتر است محض احتیاط ، آن عمل را انجام ندهد هرچند که بنا به فتوای گروه دوم می تواند آن عمل را انجام دهد و اگر عملی را برخی مجتهدین واجب بدانند و برخی دیگر از مجتهدین مستحب بدانند بهتر است آن عمل را انجام دهد هرچند که طبق عقل ، چنین عملی ذاتا مستحب موکد است اما واجب نیست یعنی مقلد در انجام دادن چنین عملی کاملا آزاد و مختار است . 


حکم ۲: مقلدی که باید تقلید کند اگر از تقلید سرپیچی کند عمل او باطل است مگر اینکه عمل او مطابق با عقل و واقعیت باشد یا مطابق با فتوای مجتهدی باشد که در حین انجام آن عمل ؛ تقلید از او واجب بوده است . در این دو حالت سرپیچی از تقلید مجتهد اول ، جایز و مجاز است زیرا براساس عقل و منطق سرپیچی کرده است . 



حکم ۳: تقلید در احکام و فروع دین ؛ به معنای عمل نمودن به حکم مجتهد است و از مجتهدی باید تقلید کرد که بالغ یعنی بالای هجده سال سن ، عاقل ، مسلمان  و عادل و  دارای قدرت تهذیب نفس باشد و بتواند از گناه دوری کند و ریاضت بکشد و انصاف و مروت داشته باشد  و در این مورد هیچ تفاوتی بین مجتهد مرده یا زنده  یا مرد و زن نیست و مقلد می تواند از مجتهد مرده  یا از مجتهد زن نیز تقلید نماید . البته به شرطی که مجتهد مرده یا زن واقعا از بیشترین علم و دانش و بصیرت و عقل  برخوردار باشد و از زمان خودش جلوتر بوده باشد و توانسته باشد آینده را پیش بینی کند و پیشگویی های او درست از آب درآمده باشند و برای مشکلات آینده ، حکم و راه حل داده باشد و بر علوم غریبه مسلط بوده باشد و تشخیص او اشتباه نباشد  طوریکه مردم نسل آینده بتوانند به احکام او اعتماد نمایند . 


بهتر  است که مجتهد حریص به دنیا نباشد و  قانع و اهل ریاضت باشد و در فهمیدن حکم خداوند متعال ؛ از تمام مجتهدین زمان خود ؛ عالم تر و آگاه تر باشد و بصیرت و عقل و سواد کامل داشته باشد  و فروتن و متواضع باشد و اهل ریاکاری و زهد فروشی و مکر و حیله و خدعه و عوام فریبی نباشد و با مردم صداقت داشته باشد و حرف و عملش یکسان باشد و مرتبا بر علم و تجربه ی خویش بیفزاید و به روز باشد و از دانش روز کاملا آگاه باشد  و بتواند آینده را پیش بینی و پیشگویی کند و از احکام و مشکلات آینده باخبر باشد و برای رفع مشکلات آینده؛  ایده و راهکار به مردم نشان دهد تا نسل های بعدی بتوانند با کمک این ایده ها و راهکارها مشکلات خود را شخصا رفع نمایند و بر علوم مختلف از جمله علوم غریبه  و ماورای جهان ماده ، مسلط باشد  . یعنی مجتهد اعلم باشد . 



حکم ۴ : اگر دو مجتهد از نظر علمی مساوی باشند بهتر است که مقلد از مجتهدی تقلید کند که تقوی و عمل صالح و زهد و ریاضت و قدرت پیشگویی و فهم مستقل آینده در او  ، بیشتر از سایر مجتهدین باشد و بتواند ایده و راهکار عملی و عقلانی  بدهد و جمود فکری نداشته باشد و به روز باشد و بتواند آینده را نیز پیش بینی کند و برای مشکلات آینده نیز راه حل ارائه دهد و مشکلات مردم را درک کند .  


 

 

حکم ۵ : مجتهد اعلم از راه های زیر شناخته می شود : 


اول :  خود انسان یقین و یا اطمینان پیدا کند ، مانند ایتکه انسان خودش از اهل خبره باشد و خودش بتواند  مجتهد اعلم را بشناسد . 



دوم: دو نفر دانشمند عادل و با تقوی که می توانند مجتهد اعلم را تشخیص دهند اعلم بودن کسی را تصدیق نمایند به شرط اینکه دو نفر دانشمند عادل و با تقوای دیگر با گفته ی این دو دانشمند مخالفت ننمایند . 



سوم : اجتهاد و اعلم بودن شخصی به حدی شایع باشد که از آن شیوع و شهرت برای انسان  علم یا اطمینان حاصل شود . 




حکم ۶ : اگر شناختن مجتهد اعلم مشکل باشد مقلد بهتر است  از کسی تقلید کند که گمان به اعلم بودن او دارد بلکه اگر احتمال ضعیفی بدهد که کسی اعلم است و احتمال اعلم بودن دیگری را ندهد بهتر است از همان کس تقلید نماید و همینطور اگر مقلد علم داشته باشد که مثلا دو نفر یا مساوی در علم هستند و یا یکی از آنها بطور معین ، احتمالا اعلم است و احتمال اعلمیت دیگری را ندهد ، بهتر است از آن شخص معین تقلید نماید و اگر چند نفر در نظر او اعلم از دیگران و با یکدیگر مساوی باشند بهتر است از یکی از آنان تقلید کند . 




حکم ۷ : بدست آوردن فتوای مجتهد سه راه دارد : 


اول: شنیدن از خود مجتهد 


دوم: شنیدن از دو نفر عادل که فتوای مجتهد را نقل می کنند ، و خبر دادن یک نفر عادل کفایت نمی کند مگر آنکه از قول او علم یا اطمینان حاصل شود . 



سوم: دیدن فتوا در رساله مجتهد یا در وبسایت  یا وبلاگ  مجتهد  البته اگر انسان به صحت و درستی آن رساله یا وبسایت یا وبلاگ اطمینان داشته باشد  یعنی مقلد  بداند که تمام رساله یا وبسایت یا وبلاگ را خود مجتهد یا افراد مورد اطمینان او  ملاحظه نموده اند . 




حکم ۸ :  تقلید فقط در احکام  واجبات و محرمات لازم است اما در احکام  مستحبات و مکروهات ؛ تقلید لازم نیست حتی اگر مقلد احتمال دهد که آن عمل مستحبی یا مکروه  ، یک عمل واجب یا حرام  است تقلید از حکم چنین عملی  لازم نیست . 



حکم ۹ :  تا انسان  یقین نکند که فتوای مجتهد عوض شده است می تواند به آنچه در رساله یا وبسایت یا وبلاگ مجتهد  نوشته شده است عمل نماید و اگر احتمال دهد که فتوای مجتهد عوض شده است جستجو برای فتوای جدید ، لازم نیست . 




حکم ۱۰ : باقی ماندن بر تقلید مجتهد میت و مرده ، جایز و صحیح است  به شرطی که مجتهد میت و مجتهد زنده ،  در علم و دانش مساوی باشند . 

اگر یکی از این دو مجتهد ؛  اعلم باشد تقلید از اعلم  لازم است . 


درصورت باقی ماندن بر تقلید مجتهد میت ؛  فرقی بین احکامی که مقلد به آنها عمل نموده و احکامی که مقلد به آنها عمل ننموده  نمی باشد و حکم تمام این احکام مربوط به مجتهد میت ، برای مقلد ؛  یکسان است . 




حکم ۱۱: رجوع کردن از مجتهد زنده به مجتهد زنده ی دیگر درصورت تساوی آنها در علم ؛ جایز و مجاز است و اگر مجتهد دیگر ، اعلم باشد بهتر است به او  رجوع شود . 




حکم ۱۲: هنگامی که نظر مجتهد عوض شود ، باقی ماندن بر رای اول جایز نیست مگر اینکه رای اول مطابق با عقل و احتیاط باشد که در اینصورت ؛ بقا بر رای اول به عنوان احتیاط و نه به عنوان تقلید ؛  جایز است . 




حکم ۱۳: اگر مقلد مدتی عبادات خویش را بدون تقلید انجام داده و مقدار آن عبادات را نداند اگر آن عبادات را مطابق با فتوای مجتهد انجام داده باشد ؛ عبادات او صحیح می باشند و اگر مطابق نباشند بهتر است که  درصورت توان جسمی و روحی این عبادات را قضا نماید البته اگر مجتهد ؛ قضا  را واجب بداند وگرنه اگر مجتهد ؛ قضای عبادت را واجب نداند ؛ تکلیف از مقلد برداشته می شود و تمام عبادات او صحیح خواهند بود . 



حکم ۱۴ :  بهتر است که مقلد  در حکم لزوم تقلید از اعلم  یا  عدم لزوم آن ، از یک مجتهد اعلم تقلید نماید . 




حکم ۱۵ :  اگر مجتهدی در احکام عبادات ؛ اعلم باشد و مجتهد دیگری در احکام معاملات ، اعلم باشد ؛ بهتر است که مقلد  تقلید را تقسیم کند یعنی در عبادات از مجتهد اولی و در معملات از مجتهد دومی تقلید نماید . 




حکم ۱۶ : بهتر است مقلد در زمانی که در جستجوی مجتهد اعلم است ؛ بر اساس عقل و احتیاط رفتار کند . 


از  آنجا که تشخیص مجتهد اعلم ؛ برای مقلد کار دشواری است مقلد می تواند از  هر مجتهد که به گمان او  اعلم است تقلید نماید . 



حکم ۱۷ : اگر مجتهد اعلم در حکمی فتوا بدهد مقلد آن مجتهد می تواند در آن حکم به فتوای مجتهد دیگری که به گمان او  اعلم است عمل کند  و اگر  مجتهد اعلم  فتوا ندهد و احتیاط واجب نماید مقلد می تواند یا به این احتیاط عمل کند یا به حکم مجتهدی که علم او از مجتهد اعلم کمتر است رجوع نماید . 


تشخیص مجتهد اعلم از مجتهد عادی با مقلد است و هیچکس حق ندارد مقلد را به تقلید از یک مجتهد خاص  وادار کند . 


مقلد می تواند بین مجتهد اعلم و مجتهد عادی هر کدام را که  تمایل داشته باشد بعنوان مرجع تقلید یا مجتهد اعلم ؛ انتخاب نماید و می تواند همزمان از  چند مجتهد  زنده و مرده و مرد و زن ؛ تقلید نماید . 


از  آنجاییکه ولایت فقیه نوعی شرک به خدا محسوب می شود ؛ تقلید از ولی فقیه ، حرام است حتی در حکم جنگ و صلح و سایر احکام بزرگ و مهم حکومتی . 


در تمام احکام حتی احکام حکومتی از قبیل جنگ و صلح فقط باید از مجتهد تقلید کرد .