به نام خدا


چرا باید فقط با زبان ماشین برنامه نویسی کرد


همانطور که موسیقیدانان و نوازندگان و خواننده ها از زبان رسمی و بین المللی موسیقی که شامل اشکال به ظاهر غیرقابل فهم ساخته شده اند استفاده می کنند و هرگز سعی نکرده اند که یک زبان انسانی را جایگزین زبان موسیقی نمایند  ، برنامه نویسان نیز باید منحصرا با زبان رسمی و بین المللی ماشین که زبان واقعی تمام دستگاههای برقی می باشد استفاده نمایند و نباید هرگز از هیچ زبان دیگری بجز  زبان ماشین استفاده نمایند . 


اختراع زبانهای سطح بالا بزرگترین اشتباه  دانشمندان علوم کامپیوتری و مهندسین کامپیوتر بود . 


متاسفانه این اشتباه  روز به روز بیشتر  و بیشتر می شود و زبانهای بچه گانه و کودکانه  مثل پایتون در صدر جدول زبانهای برنامه نویسی محبوب جهان قرار گرفته اند . 


عملا بشر امروزی به شدت  تنبل و بیسواد و مفتخور و بی بصیرت شده است و حاضر نیست برای یادگیری زبان واقعی کامپیوتر وقت بگذارد و انرژی صرف کند . 


روز به روز تمایل به زبانهای سطح بالا خصوصا انواع احمقانه ی زبانهای تفسیری بیشتر می شود .


یک زمانی مدعی بودند که زبان بیسیک دقیقا در همان جایی قرار دارد که زبان ماشین قرار دارد یعنی در سخت افزار !!


نویسنده ی این متن آنقدر بیسواد  بود  که فراموش کرده بود  بیسیک ابتدا باید به زبان اسمبلی ترجمه شود و بعد اسمبلی نیز باید به زبان ماشین ترجمه شود تا نرم افزار  تولید و اجرا شود . 


حالا نوبت به پایتون رسیده که باید منتظر تکرار همین نوشته های کودکانه  البته در مدح و ستایش  پایتون باشیم . 


هم بیسیک و هم پایتون و هم پرل و هم روبی زبانهایی کاملا تفسیری هستند و اصلا کامپایلر ندارند و کد زبان ماشین تولید نمی کنند . 


این زبانهای ناقص الخلقه و کودکانه  باید به کامپایلر جداگانه مجهز شوند تا شاید بتوانند نرم افزار تولید کنند . 


تاریخ تکرار شده است و زبانهای کودکانه ی تفسیری همچون بیسیک مجددا بکار گرفته می شوند . 



اما حتی زبان اسمبلی نیز نباید اختراع می شد و بکار می رفت . حتی اسمبلی نیز ما را از فهم زبان ماشین دور می کند چه رسد به زبانهای سطح بالا


برنامه نویسی باید منحصرا با زبان ماشین انجام شود و برنامه نویسان باید فقط زبان ماشین را یادگرفته و بکار گیرند . 


زبان اسمبلی دارای یک گرامر کلیشه ای است که توسط طراحان پردازنده ها به شکلی ناقص و گنگ و کودکانه  و خشک و کلیشه ای و نامفهوم ساخته شده و قابل حمل نیست . 


اما زبان ماشین برای تمام پردازنده ها و معماریها از یک سیستم عددی بسیار ساده و آسان و کوچک و خالص و استاندارد و بین المللی و قابل فهم  استفاده می کند و قابل حمل است و براحتی می توان آنرا ویرایش کرد . 


زبان ماشین کوچکترین و ساده ترین و خالصترین و قدرتمندترین و کاملترین زبان دنیا می باشد . 


زبان ماشین برخلاف زبان اسمبلی توسط هیچکس اختراع نشده است لذا هیچنوع کپی رایت ندارد و براحتی قابل ویرایش است . 


هرکسی می تواند خودش را مالک زبان ماشین بداند زیرا زبان ماشین یعنی برق یعنی الکترونیک یعنی پالسهای الکتریکی در مدارات کامپیوتر . 


عدم وجود کپی رایت روی زبان ماشین یک نوع آزادی را به ما تقدیم می کند . 


شخصا از کپی رایت که مانع پیشرفت علم می شود بیزارم . کپی رایت یعنی انحصار و غل و زنجیر و دیکتاتوری


زبان ماشین ، کپی رایت ندارد و هیچکس در دنیا مالک و مخترع و صاحب امتیاز  زبان ماشین نیست زیرا زبان ماشین بطور ذاتی و طبیعی در تمام دستگاههای الکتریکی و الکترونیکی جهان وجود دارد . 


زبان ماشین یعنی جریان برق . 


جریان برق بطور طبیعی هم در طبیعت و بصورت رعد و برق و  الکتریسیته ی ساکن در  بدن انسان و حیوانات و پارچه ی ابریشمی و کهربا و مغناطیس و آهنربا  و  هم در دستگاههای برقی وجود دارد . لذا زبان ماشین که همان برق می باشد هیچ مالکی ندارد و هرکسی می تواند خودش را مالک زبان ماشین بداند زیرا هیچنوع کپی رایت و انحصار برای زبان ماشین وجود ندارد و این یعنی اوج آزادی و قدرت . 




زبان ماشین فقط از دو عدد 0 و 1 تشکیل شده است . به همین سادگی . 


0 یعنی نیم ولت برق مثبت و 1 یعنی 3 ولت برق منفی 


صفر  و یک  یعنی جریان برق مستقیم در باطری . 


خب ما می توانیم برای هر معماری جای این صفر و یک ها را با دست عوض کنیم و نرم افزار یا سیستم عامل یا بازی کامپیوتری و یا درایور  را براحتی روی تمام پردازنده ها و معماریهای دنیا پورت و قابل حمل نماییم . 


کافیست جای این صفرها و یک ها را عوض کنیم . 


برای اینکه چشمان مان در مواجهه با میلیونها کد صفر و یک  دچار خطا نشود و برنامه ها سالم و بدون باگ باشند کافیست کدهای صفر و یک  را با رنگهای مختلف از هم متمایز نماییم . یعنی دسته های هشت تایی کدهای صفر و یک را بصورت یک خط در میان با رنگهای مختلف رنگ آمیزی نماییم .  اینطوری دیگه چشم ما دچار خطا نمی شود . 


عملا مبنای هگزادسیمال نمی تواند واقعیت زبان ماشین را به ما نشان دهد  . 


سایر مبناهای زبان ماشین نیز گنگ هستند . 


زبان اسمبلی   متاسفانه یک زبان سلیقه ای و من درآوردی با گرامرهای جورواجور و مختلف و گنگ و مبهم  است طوریکه حتی برای یک معماری واحد و یکسان یعنی اینتل ، شاهد صدها گرامر مختلف و متناقض هستیم . 


بدبختانه برنامه نویسان نمی توانند دستورات زبان اسمبلی  را تغییر دهند و اینست که باعث شد زبانهای سطح بالا اختراع شوند و سیستم عاملها دشوارتر و پیچیده تر و سنگین تر و کندتر  شوند و از زبان ماشین دور شوند و باگهای ریز و درشت و حفره های امنیتی ایجاد شوند و حملات سایبری افزایش یابد . 



اما کدهای زبان ماشین براحتی قابل دستکاری و ویرایش هستند . 


مثلا براحتی می توان کد 00001111 را به کد 01010101 تغییر داد و به منظور مورد نظرمان برسیم . هیچ منعی در کار نیست . 


اما هرگز نمی توانیم مثلا  دستور  je   را که یک دستور زبان اسمبلی اینتل می باشد به دستوری قابل فهم تر مثل jump if equal   تبدیل کرد زیرا پردازنده فقط  عبارت je  را می فهمد !!



برخی ها دوست داشتند زبان انگلیسی را به زبان برنامه نویسی تبدیل کنند . ولی شکست خوردند زیرا زبان انگلیسی بسیار پیچیده و مبهم و پراز استثنا بوده و نکات گنگ فراوانی دارد . 


سایر زبانهای طبیعی نیز پر از ابهام و پیچیدگی و نکات گنگ و چند پهلو هستند و البته تمام زبانهای طبیعی  فرسنگها با زبان ماشین فاصله دارند و بسیار بسیار پیچیده هستند و قابل ترجمه به زبان ماشین نیستند . 


زبان پایتون سعی کرده به صورت مجازی با زبان ماشین ارتباط غیرمستقیم برقرار کند . سادگی و کوچکی  گرامر زبان پایتون و خوانایی بالایش باعث شده که امروزه طرفداران فراوانی پیدا کند . 


اما پایتون نیز به سرنوشت بیسیک و پاسکال دچار می شود زیرا  گرامر بسیار سطح بالای پایتون و البته تفسیری بودن اش  مانع از ان می شود که در اینده بتوان به صورت گسترده از ان استفاده کرد . 


ضمن اینکه همین  حالا نیز شاهد هستیم که هرچیزی که با زبان پایتون نوشته می شود بسیار حجیم و سنگین و کند است و عملا ساختن نرم افزارهای سیستمی و حساس و مهم از قبیل سیستم عامل و  ابزارهای مهندسی معکوس و ابزارهای کار با دیسک و پردازنده و رم و کارت گرافیک و انتی ویروسها و ابزارهای کار با رجیستری و سایر ابزارهایی که باید سریع باشند و با سرعت سروکار دارند منحصرا با زبانهای سطح پایین یا سطح میانی انجام می شود و این نرم افزارهای حساس و سریع  هرگز توسط پایتون ساخته نمی شوند کمااینکه توسط  بیسیک و پاسکال ساخته نشدند .



روزی می رسد که دانشمندان علوم کامپیوتری بالاخره خسته و درمانده شده و به همان زبان اسمبلی و حتی زبان ماشین روی می آورند . 


زیرا اولا تمام پردازنده ها و معماریهای جورواجور برای همیشه نابود و منقرض می شوند و تمام دنیای کامپیوتر فقط روی یک پردازنده ی واحد  ( اینتل ) کار می کند و قابلیت حمل ،  معنا و مفهوم خود را از دست می دهد 


ثانیا دیگه هیچکس پردازنده ی جدید نمی سازد که مجبور باشد زبان سطح بالا بکار ببرد . 


این روزها کمتر کسی را می بینیم که پردازنده ی جدید بسازد و همه به سمت اینتل یا ای ام دی که زبان اسمبلی و معماری یکسان دارند و   یا آرم مهاجرت  کرده اند . 


پردازنده ی آرم نیز دیر یا زود منقرض می شود . همانطور که پردازنده های موتورولا و میپس منقرض شدند و به تاریخ پیوستند . 


اینتل تمام دنیا را فتح کرده است و به زودی گوشیهای هوشمند و تبلتها و سایر دستگاههای دیجیتالی منحصرا از پردازنده ی اینتل استفاده می کنند و قابلیت حمل برای همیشه رنگ می بازد و فراموش می شود . 


لذا زبانهای سطح بالا نیز کارایی خود را از دست  خواهند داد و فراموش و منسوخ می شوند . 


طراحی پردازنده ی جدید  به اندازه ی طراحی زبان سطح بالا  یک کار  اشتباه و غلط  است . 


طراحی کامپایلر یک کار اشتباه  است. 


طراحی زبان سطح بالای جدید  یا کامپایلر جدید زبان اسمبلی یک کار اشتباه  است. 


تمام اینکارها اشتباه  و غلط  هستند . 


چرندیاتی همچون " بینایی ماشین یا شنوایی ماشین  یا یادگیری ماشین "  نیز یک مشت توهم و خیالبافی و تفکرات کودکانه  و بی نتیجه هستند . 



ماشین هرگز نمی تواند تفکر و استدلال کند  یا تصمیم بگیرد و همیشه به انسان محتاج است . 


کامپیوتر دقیقا همان کاری را انجام می دهد که انسان به او دستور می دهد و هرگز نمی تواند  خودش مستقلا چیزی را یاد گرفته یا انجام دهد . 


رویای کودکانه ی  " یادگیری ماشین "   سالهاست که پوچ بوده و از این به بعد نیز پوچ خواهد بود .


حتی هوشمندترین الگوریتمها که به کامپیوتر بگویند در فلان زمان خودت تصمیم بگیر و فلان کار را خودت شخصا انجام بده ابتدا باید توسط انسان طراحی و پیاده سازی و کدنویسی شوند و بعد باید ازمایش شوند و بعد باید ببینیم ایا کامپیوتر دقیقا در همان تاریخ همان کار را انجام می دهد یا اینکه دچار اختلال شده و به یاری انسان نیازمند است ؟؟؟


خطاها  و استثناها و باگهای فراوانی در طول تاریخ کامپیوتر ایجاد شده که از قبل اصلا قابل تصور نبوده و دانشمندان را  غافلگیر کرده است .


ضمنا حملات سایبری هکرهای کلاه سیاه نیز مانع از این می شود که کامپیوتر بتواند مستقلا و بدون کمک انسان  یک کار را انجام دهد . 

خرابکاری هکرها عملا رویای دانشمندان علوم کامپیوتر مبنی بر یادگیری ماشین را نابود می کند . 


هکرها بیکار نمی نشینند و همیشه و تا ابد به کامپیوترها حمله می کنند و مانع از اجرای یادگیری ماشین می شوند . 


مخلص کلام :

باید منحصرا با زبان ماشین برنامه نویسی نماییم تا از شر این مشکلات خلاص شویم . 


اوپن سورس یک حرکت کودکانه و احساساتی  بود که نتیجه ای بجز نابودی شغل برنامه نویسی و ایجاد اغتشاش و آشوب در دنیا نداشت . 


توقف اکثر نرم افزارهای اوپن سورس و آزاد ،  خود شاهدی بر این مدعا می باشد که نهضت اوپن سورس و نرم افزار آزاد یک تفکر کودکانه  بود. 


کامپیوتر فقط باینری را می فهمد نه چرندیاتی تحت عنوان سورس کد . 


پس باید فقط با باینری برنامه نویسی نماییم . 


دقیقا شبیه به همان کاری که موزیسین ها و آهنگسازها و نوازندگان و خواننده ها  قرنهاست انجام می دهند. آنها هرگز زبان جدیدی اختراع نکردند لذا می توانند براحتی زبان بین المللی موسیقی را بفهمند و براحتی اجرا کنند . آنها به زبان جدید نیاز ندارند . 


ما نیز باید از اختراع زبانهای جدید خودداری کرده و مستقیما با زبان ماشین برنامه نویسی نماییم . شاید اینطوری بتوانیم زبان ماشین کامپیوترهای دهه ی چهل  میلادی را بفهمیم و از ساخت پردازنده های  کودکانه و زبانهای کودکانه  خوددداری کنیم . 


فناوریهای مدرن دنیای فناوری اطلاعات فقط باعث می شوند که ما روز به روز در باتلاق مدرن فناوری بیشتر فرو رویم و چشم بصیرت مان ضعیف و ضعیفتر شود تا اینکه کور شویم . 



فناوریهای مدرن فقط اسباب پول سازی برای مافیای جهانی و گلوبالیستها هستند و هیچ نفعی برای مردم ندارند . 


اینها همگی ابزارهای سرگرم کننده و اغفال کننده می باشند که ما را از حقیقت ذاتی کامپیوتر و دستگاههای الکتریکی دور می کنند و آزادی را از ما سلب می نمایند . 


حقیقت  ذاتی کامپیوتر و سایر دستگاههای الکتریکی در اینست که تمام این دستگاهها فقط دو عدد   زیر را  می فهمند و اجرا می کنند :


صفر و یک 


پس بیاییم زبان ماشین را احیا کنیم و باینری را به دیگران نیز یاد بدهیم . 


بیاییم سیستم عاملهای سنگین و مدرن و پیچیده و چند لایه مثل ویندوز را دور بریزیم و به سیستم عاملهای ساده و کوچک و سریع  و قدرتمند و هوشمند و کاربرپسند و گرافیکی  که بطور کامل با زبان ماشین ساخته شده اند روی بیاوریم و از شر گلوبالیستها و شرکتهای فناوری خلاص شویم و از وابستگی و مصرف گرایی نجات پیدا کنیم . 


اگر باینری را نفهمیدید ایرادی ندارد . علی الحساب سعی کنید زبان اسمبلی  را  یاد بگیرید تا بعدا بتوانید زبان ماشین را نیز بفهمید و مستقیما بکار گیرید . 


انوقت از اسمبلی نیز بی نیاز می شویم و تمام نرم افزارها را مستقیما با زبان ماشین خواهیم نوشت .


زبان ماشین زبان مادری تمام دستگاههای الکتریکی دنیا می باشد و هیچ نوع کپی رایت ندارد لذا با خیال راحت می توانیم زبان ماشین را در سطح جهانی گسترده کرده و احیا نماییم . 


برخلاف زبانهای سطح بالا و کامپایلرهای مختلف زبان اسمبلی که همگی  کپی رایت  دارند و دست و پای ما را می بندند ، زبان ماشین از شر هر نوع کپی رایت و قوانین ظالمانه ی کپی رایت بین المللی در امان است لذا  ما نیز در امان خواهیم بود . 


زبان ماشین فقط یک گرامر دارد و این گرامر نیز کاملا استاندارد و تمیز و خالص و بین المللی است . 


صفر و یک  را باید فهمید و به دیگران نیز یاد داد . 


صفر و یک یعنی زبان ماشین یعنی باینری یعنی آزادی و قدرت و بصیرت و اصالت و انعطاف پذیری و عدم وجود کپی رایت


صفر و یک را هرطور که دلمان بخواهد می توانیم جابجا  و ویرایش کنیم . هیچ نوع خطای کامپایلر صادر نمی شود زیرا زبان ماشین کامپایلر و لینکر ندارد . 


کامپایلر و لینکر ، کودکانه ترین چیزهایی هستند که اختراع شده اند  


برنامه نویسی نباید اتوماتیک باشد  . ایده ی کودکانه ی برنامه نویسی اتوماتیک از سال 1951 میلادی در دنیا مطرح شد . 


تمام  بدبختیهای ما بواسطه ی همین ایده ی برنامه نویسی اتوماتیک و اختراع کامپایلر می باشد . 


برنامه ئویسی باید بصورت دستی انجام شود . از هیچ نوع اسمبلر یا کامپایلر یا لینکر نباید استفاده شود . 


تمام اجزای نرم افزارها را باید با دست و البته با اعداد 0 و 1 بنویسیم . 


ما باید بتوانیم باینری کامپیوترهای قدیمی دهه ی چهل میلادی را تنها با یک نگاه ، سریعا بفهمیم و ویرایش کنیم و لذت ببریم . 


ما باید بتوانیم باینری تمام کامپیوترها و سیستم عاملهای تاریخ ( از باینری کامپیوترهای دهه ی چهل میلادی  مثلا کامپیوتر A.R.C محصول سال 1947 میلادی  تا کامپیوترهای مدرن امروزی ( سال 2022 میلادی به بعد  )  و از باینری سیستم عامل GM OS محصول سال 1956 میلادی تا سیستم عامل Windows 11  محصول سال 2021 میلادی یا ویندوز سرور 2022 محصول سال  2022 میلادی  )  را تنها با یک نگاه بفهمیم و در ذهن مان رمزگشایی کنیم  و با دست ویرایش کنیم و از این آزادی و بصیرت و قدرت ، لذت ببریم . 


 ما باید بتوانیم هرنوع دیتا  اعم از کد اجرایی  یا داده یا ریسورس یا  هر نوع داده ی مختلف را  که بصورت کدهای باینری نوشته شده است و به ما تحویل می دهند   تنها با یک نگاه بفهمیم و سریعا در ذهن مان رمزگشایی کرده و با دستمان ویرایش و بازنویسی کنیم و نتیجه را آزمایش کنیم و لذت ببریم . 


یعنی باید بتوانیم هر ترکیب تصادفی شامل صدها کد صفر و یک را تنها  با یک نگاه بفهمیم و بتوانیم انرا رمزگشایی و ویرایش نماییم . 


این یعنی قدرت و بصیرت . 



ما باید وقفه های بایوس را بشناسیم و بکار گیریم و با وقفه های سیستم عامل داس آشتی کنیم . 


ما باید تمام سیستم عاملهای قدیم و جدید را از اول تا آخر با زبان ماشین بازنویسی و اصلاح  نماییم . 


باید به امپراطوری هزار ساله ی زبانهای سطح بالا خاتمه دهیم و این زبانها را سرنگون کنیم و پرچم زبان ماشین را برافراشته نماییم . 


باید یک سیستم عامل جدید تحت عنوان  " سیستم عامل باینری "  اختراع شود و جایگزین ویندوز و اندروید و مک و لینوکس گردد . 


سیستم عامل باینری بطور کامل با صفر و یک یعنی با زبان ماشین تولید  خواهد شد . 


سیستم عامل باینری در آینده ساخته خواهد شد . به امید آن روز .