به نام خدا


فرهنگسازی یا فرهنگ پذیری



امشب (چهارشنبه 28 مهر 1400 شمسی ساعات پایانی شب )  برنامه های خندوانه و ویتامین خ را از تلویزیون صدا و سیمای میلی ایران (صدا و سیمای ایران )  مشاهده کردم .


برنامه ی ویتامین خ  بد نبود ولی گویا قصد داشت به مخاطب بگوید که مخالفین یا منتقدین این برنامه ، حسود هستند و حسرت دیگران را می خورند !!


البته این فقط یک حدس است . من اهل سیاه نمایی  و منفی بافی نیستم ولی بهرحال حدس می زنم که عوامل این برنامه قصد دارند مخالفین و منتقدین را به یک چیزی ربط بدهند . 


تاکید می کنم که این فقط یک حدس است و هرگز با اطمینان این حرف را نمی زنم . لذا می توانید این حدس را  نادیده بگیرید .



اما موضوع اصلی این پست ، فرهنگسازی و فرهنگ پذیری است .


فرهنگسازی یکی از رسالتهای تک تک ما انسانها می باشد .


اما باید بدانیم که چطوری و به چه روشی فرهنگسازی نماییم تا به کسی برنخورد و کسی را نرنجانیم  و یا اینکه خدای ناکرده دچار تهاجم فرهنگی یا فرهنگ پذیری ( پذیرش فرهنگ بیگانه ) نشویم.


فرهنگ پذیری یا acculturate  به معنای انتقال فرهنگ یک جامعه به جامعه ی دیگر می باشد که در طول این چند قرن اخیر این فرایند شوم توسط کشورهای استعمارگر خصوصا انگلیس و آمریکا  روی داده است و فرهنگ بومی بسیاری از کشورها یا نابود شده و یا ضعیف گردیده است .


فرهنگ بومی را می توانیم بعنوان فرهنگ عامه یا folklore  نیز تعریف کنیم . البته این تعریف شاید چندان دقیق و درست و علمی  نباشد .

در این مورد ، اهل فن و کارشناسان باید نظر خود را بیان کنند .



نمونه هایی از فرهنگ پذیری در ایران :


چند سال پیش در یکی از برنامه های تلویزیون ، یک خانم دکتر  که مدیر کارخانه و کار آفرین بود با اعتماد به نفس بالا (اعتماد به نفس کاذب )  ادعا می کرد که برای انسان ، تنها دو ساعت خواب کافیست زیرا او نیز فقط دو ساعت در طول شبانه روز ،  می خوابد !!!




شبیه به همین حرف را امشب از زبان مرحوم  پروفسور کردوانی پدر کویرشناسی ایران  در برنامه ی خندوانه شنیدم .


مرحوم پروفسور کردوانی  جغرافیدان و پدر کویرشناسی ایران و از چهره های ماندگار ، در برنامه ی خندوانه ،  ضمن اینکه به تمامی کارشناسان و اساتید و اهل فن و خصوصا اطبای طب سنتی و طب مدرن که معتقدند هر انسان به شش تا هشت ساعت خواب شبانه و یکی دو ساعت خواب روزانه نیاز دارد تا فقط زنده بماند و به مرگ ناگهانی دچار نشود ، توهین کردند ، ادعا نمودند که چون خودش از ساعت 11 شب تا 3 صبح می خوابد و حتی بصورت نشسته نیز اگر بخوابد برایش کافیست پس سایر انسانها نیز لازم نیست شش تا هشت ساعت بخوابند و تمام این حرفها دروغ و غلط است !!!


متاسفانه ایشان گویا فراموش کرده بودند که بدن هر انسان با سایر انسانها فرق دارد و طبق گفته های ایشان ،  اگر بدن ایشان به 3 تا 4 ساعت خواب شبانه یا حتی یکی دو دقیقه خواب نشسته  عادت  دارد لابد تمامی انسانهای تاریخ نیز فقط همین مقدار خواب را نیاز دارند و لازم نیست شش تا هشت ساعت بخوابند !!!



در نقد این صحبت باید عرض کنم که اولا ایشان  و سایر روشنفکران و کارشناسان و اساتید و سلبریتی ها و چهره ها ، خدا نیستند و انسان را خلق نکرده اند لذا نمی توانند بجای خدا حرف بزنند و نظر بدهند یا اینکه تعیین تکلیف کرده و برای تمام مردم جهان ، نسخه بپیچند .


تنها کسی که دقیقا می داند میزان خواب لازم برای هر انسان چند ساعت است ، خداوند می باشد زیرا خدا ما  انسانها را آفریده لذا فقط خدا دقیقا می داند که بدن و جسم و روح ما انسانها به چه چیزهایی نیاز دارد و به چه چیزهایی نیاز ندارد .


خیر و صلاح هر مخلوق را فقط خدا می داند و مخلوقات و از جمله انسانها  خودشان از خیر و صلاح شان خبر ندارند .


بنابراین هیچ انسانی حتی کارشناسان علم پزشکی و زیست شناسان و روانشناسان و اطبای طب مدرن و طب سنتی نمی توانند بطور دقیق بگویند که چه میزان خواب برای بدن انسان کافی می باشد .


پزشکی علم احتمالات است و بسیاری از داده های علم پزشکی ، مبهم هستند و دقیق نیستند . پزشکی ، ریاضیات نیست که با قاطعیت سینه سپر کنیم و با اعتماد به نفس ، تز بدهیم و ایده پردازی نماییم .


ضمن اینکه اکثر این روشنفکران  هرگز پزشک یا زیست شناس نیستند و عملا صلاحیت اظهار نظر در مورد مسائل پزشکی خصوصا سلامتی انسان را ندارند .


آن خانم  کارآفرین که مدعی بود شبانه روزی دو ساعت خواب برایش کافیست یا مرحوم پروفسور کردوانی (پروفسور دیوانه !!) هرگز علم پزشکی نداشتند و پزشک و زیست شناس یا روانشناس نبودند پس حق نداشتند تز بدهند .



اینکه هر انسان به چند ساعت خواب در طول شبانه روز نیاز دارد را اول از همه فقط خدا می داند و بعد اطبای طب سنتی و طب مدرن و البته طب اسلامی و  ایرانی . 


بجز خدا و اطبا و زیست شناسان و روانشناسان و روانپزشکان ، هیچ شخص دیگری حق ندارد در باب مسائل پزشکی و سلامت انسان تز بدهد و نظریه ی خود را به زور به مردم تحمیل کند .


مقدار خواب برای هر انسان معمولا طبق گفته ی اطبای طب سنتی و طب مدرن ، بین شش تا هشت ساعت در شب و یکی دو ساعت در روز است .


طبق روایات معتبر دین اسلام  ، مقدار خواب لازم برای اینکه انسان به مرگ ناگهانی دچار نشود  شش تا هشت ساعت در شب و یکی دو ساعت در روز است که به خواب نیمروز اصطلاحا  قیلوله گفته می شود و این چیزی است که طب سنتی اسلامی  بر آن تاکید دارد و دانشمندان غربی نیز این خواب نیمروز را عامل افزایش عمر  می دانند .


بی خوابی عامل اصلی ایست قلبی و مرگ مغزی و تشنج  ( epilepsy = صرع = بیهوشی ناگهانی )  و دیابت و درماتیت سبورئیک  و  پانیک و فوبیا  و سرطان لوزالمعده  و  سرطان کبد و سرطان تیروئید و تشکیل سنگ صفرا و  بسیاری از بیمارهای مرگبار  یا  خطرناک می باشد .  ( خود دکتر کردوانی به سرطان تیروئید مبتلا بود . )


هیچ انسانی نمی تواند بیشتر از چهار شبانه روز بیدار بماند . روز پنجم  حتما فوت می کند .


گرچه بدن هر انسان با بدن انسان بغل دستی اش فرق دارد ولی بطور کلی  فرمول خواب و مقدار ساعات لازم برای ریکاوری بدن همان شش تا هشت ساعت شبانه و یک ساعت روزانه  است .


بنابراین بدگویی از خواب و ترویج فرهنگ بیخوابی و شب زنده داری  یک اشتباه بزرگ و خطرناک است که متاسفانه از طرف سلبریتی ها در صدا و سیمای میلی ایران  انجام می شود .


اینکه حالا چهارتا چهره ی محبوب و سلبریتی  در شبانه روز فقط دو ساعت می خوابند دلیل نمی شود که این موضوع را به عنوان  تز   و ایده بر مردم تحمیل نمایند. این یک مسئله ی شخصی است و ربطی به سایر مردم ندارد و نباید انرا به مردم تحمیل کرد .


اگر تحمیل کنیم عملا به یک دیکتاتور و مستبد تبدیل می شویم .


من از سلبریتی ها و افراد مشهور و محبوب جامعه درخواست می کنم که تجربیات خود را صرفا پیشنهاد دهند نه اینکه به زور برمردم تحمیل کنند.


پیشنهاد یا ایده بد نیست و اتفاقا خوب است اما این ایده نباید اجباری باشد و نباید به شکل نسخه پیچی و دیکتاتوری باشد .


نباید برای مردم ، تعیین تکلیف کنیم . مردم عقل دارند و خودشان بهتر می دانند که چطوری زندگی کنند . 


تجربیات شخصی را باید صرفا پیشنهاد داد نه اینکه تحمیل نماییم .


این عزیزان تصور می کنند که این کارشان نوعی فرهنگسازی است . بله این فرهنگسازی است اما از نوع غلط و اشتباه .


فرهنگسازی باید بصورت علمی  و دقیق و کارشناسی باشد نه  براساس تجربیات شخصی و نه بصورت نسخه پیچی و دخالت در زندگی مردم .


تفاوت پیشنهاد با نسخه پیچی در اینست که در پیشنهاد ما صرفا ایده و نظر شخصی را ارائه می دهیم ولی هرگز آنرا اجباری نمی کنیم و چیزی را بر هیچکس تحمیل نمی نماییم .


بله پیشنهاد و ایده و بیان تجربیات شخصی  کار خوبی است و هیچ ایرادی ندارد اما باید کماکان ایده باشد و به مرحله ی قانون یا اجبار نرسد . نباید در زندگی مردم دخالت کرد .



قرار نیست همه  انسانهای زمین ، در طول شبانه روز فقط دو ساعت بخوابند !!!


مقدار خواب همانطور که پزشکان اعلام کرده اند برای اکثر انسانها بین شش تا هشت ساعت شبانه و یک ساعت روزانه می باشد و در این مورد بین اطبای طب مدرن و طب سنتی و اسلامی و سایر انواع طب  اتفاق نظر وجود دارد و تمامی انواع طب ، این موضوع را تایید می نماید و هیچ  اختلاف نظری تا به امروز دیده نشده است .


اینکه تصور کنیم حالا که ما فقط دو ساعت خواب نیاز داریم پس لابد سایر مردم نیز باید فقط دو ساعت بخوابند یک تصور دیکتاتورمآبانه است

این تصور،  کاملا اشتباه و نوعی دیکتاتوری است .



فرهنگسازی خودش زیر مجموعه ی فرهنگ است و فرهنگ یک چیز پیش پا افتاده و من درآوردی نیست که هر انسانی به خودش اجازه دهد برای جامعه ، تعیین تکلیف نماید .


فرهنگسازی به  قرنها مطالعه و کار کارشناسی  نیاز دارد .


+


نکات دیگر در سخنان و رفتار عجیب مرحوم دکتر کردوانی :


1- تناقضگویی ایشان در مسئله ی نمک


ابتدا ایشان معتقد است که نمک مانع توسعه ی کشاورزی بود و خطرناک بود و معتقد بود که باید نمکها را از کویر نمک حذف کرد!!!


اما بعد مدعی شد در همه چیز حتی در چرم و کیف و کفش و   یا  در استخراج نفت ،  از نمک استفاده می شود !!!


حالا استخراج نفت هیچی . اما  آیا واقعا در ساخت  تمام کفشهای چرمی در سرتاسر دنیا  از   نمک استفاده می شود ؟؟؟


اگر استفاده می شود پس چرا ابتدا  اینقدر از نمک بدگویی کردی ؟؟؟


سوال : بالاخره ما نفهمیدیم نمک خوب است یا بد جناب کردوانی !!


خدا رحمت ات نماید ولی گفتار دوگانه ی شما در قضیه ی نمک موجب سردرگمی این بنده ی حقیر  شد . 


این تناقضگویی از طرف شما ، برای من  قابل هضم و قابل قبول نیست . 


اینکه شما تفاوت بین بیابان و کویر را بر ما معلوم کردی بسیار خوب بود و از شما تشکر  می کنم که بر دانش من افزودی  ولی متاسفانه فقط به کویر ( نمکزار ) اشاره کردی و هیچ اشاره ای به بیابان ( کویر لوت یا هر بیابان که فقط از شن و ماسه ساخته شده است )  نکردی .



بعنوان یک کویر شناس و جغرافی دان ، جا داشت بعد از قضیه ی کویر ( نمکزار )  در مورد بیابان ( صحرای بی آب و علف شنی یا ماسه ای یا خاک رس )  نیز مطالبی را بیان می فرمودید .


بهرحال ما در ایران دو نوع  کویر (بیابان یا صحرا ) داریم :


1- کویر لوت  ( بیابان یا صحرا - شن زار- بیابان ماسه و شن  شبیه به صحرای بزرگ آفریقا  )


2- کویر نمک ( نمک زار - شوره زار -  کویر نمکی  )  


کویر لوت ( واقع در جنوب شرق ایران )  مطابق همیشه  باز هم مورد ظلم  و بی مهری  قرار گرفت و هیچ مطلبی در مورد کویر لوت که نمکزار نیست  و بیابان عادی و شنی  است گفته نشد .




نکته ی بعدی عدم رعایت حریم خصوصی خانواده ی دکتر کردوانی از طرف شخص ایشان بود .  شاید بگویید این یک مسئله ی خانوادگی است و به تو هیچ ربطی ندارد . 


در پاسخ می گویم اگر این صرفا یک مسئله ی خانوادگی است پس چرا علنا در  تلویزیون ایران این حریم خانوادگی توسط پدر خانواده در هم شکسته شد ؟؟؟


اگر خصوصی است برای همه خصوصی است و اگر عمومی است نیز برای همه عمومی است .


ایشان عملا با شوخی های نسنجیده در مورد همسرشان  ، حریم خصوصی خانواده ی خود را  در هم شکست ( تهاجم فرهنگی  یا فرهنگ پذیری ) .


نقض حریم خصوصی از طرف هرکس حتی پدر یا مادر ، یک گناه و یک اشتباه بزرگ است .


این کار را به حساب شوخی نگذارید زیرا مسائل خصوصی مرحوم دکتر کردوانی هیچ ربطی به ما مردم ندارد و کاملا محرمانه است و بهتر بود ایشان رعایت می کردند و حریم خصوصی خود را در هم نمی شکستند .

با هر چیزی نمی توان شوخی کرد .



نکته ی بعدی نیز سانسور است !


بله سانسور


بازهم صدا و سیمای میلی ایران دست اش روی دکمه ی سانسور رفت و عملا  بسیاری از صحبتهای جنجالی مرحوم دکتر کردوانی را نشنیدیم !!!


شاید بگویید اینجا صدا و سیما چاره ای بجز سانسور نداشت و ممکن بود صحبتها و رفتارهای عجیب دکتر کردوانی  آنهم پس از فوت ایشان ، موجب دردسر و حتی شکایت می شد و صدا و سیما چاره ای بجز سانسور نداشت .


خب اگر برداشت شما مخاطبین محترم این باشد من حرفی ندارم و ترجیح می دهم سکوت کنم .



من معمولا حرف اضافی زیاد می زنم  ولی  لطفا مرا به سیاه نمایی و بدعنقی  و بدبینی و منفی بافی متهم نکنید . من فقط دلواپس و نگران هستم . همین .


من نیز اهل شوخی هستم اما حد و حدود شوخی را تا جاییکه بتوانم رعایت می کنم . 


برخی اوقات حدود شوخی در برنامه های صدا و سیما  خصوصا خندوانه و دورهمی و ... رعایت نمی شود و حریمها شکسته شده و خط قرمز ها و هنجارها در هم شکسته می شوند . این اصلا خوب نیست و می تواند عواقب ناگوار فرهنگی ایجاد کند .


این اصلا فرهنگسازی نیست بلکه فرهنگزدایی می باشد . در این مورد خوب فکر کنید . شاید یک روزی به حرفهای امروزم برسید . 


مقوله ی فرهنگ و فرهنگسازی  پیچیده ترین و دشوارترین برنامه ی هر انسان یا هر سازمان یا هر دولت و حکومت می باشد و گاه قرن ها وقت لازم است تا فرهنگ جامعه  اصلاح شود و فرهنگسازی به شکل صحیح  پیاده سازی شود.


اگر فرهنگسازی به شیوه ی درست و صحیح انجام نشود به یک بلای بزرگ یعنی فرهنگ پذیری یا  acculturate   دچار می شویم .


البته گویا سالهاست که دچار فرهنگ پذیری شده ایم ولی خودمان خبر نداریم !



+

+

+

وحید محمدی - وبلاگ وحیدمی

https://vahidmy.blog.ir