به نام خدا
از مرگ هیچکس خوشحال نمی شوم
پست قبلی را خواندید؟؟؟
در مورد من چه تصوری دارید؟؟؟
آیا خیال می کنید که من آرزوی مرگ خامنه ای را دارم ؟؟؟
باید بگویم که خیر! من از مرگ هیچکس خوشحال نمی شوم حتی مرگ دشمنانم .
چه باور بکنید و چه باور نکنید بعنوان نمونه باید بگویم که وقتی که خبر مرگ قاسم سلیمانی را شنیدم ناخواسته گریه کردم !
می دانم که تعجب می کنید یا باور نمی کنید . اما حقیقت همین است که گفتم .
من هیچ دشمنی با قاسم سلیمانی نداشتم و فقط نسبت به عملکرد او و رفتارهای بد و نادرست او با نیروهای سپاه پاسداران و اخراج به ناحق تعدادی از پرسنل لشکر ثارا... که فرزند خردسال داشتند و هیچ شغل دیگری بلد نبودند و عملا آنها را به فقر و بدبختی کشاند و تهمتهایی که به دکتر مصدق و ناخدا افضلی زده بود و آنها را به عنوان جاسوس اسرائیل معرفی می کرد و هیچ مدرک و دلیلی برای این اتهام نداشت و رفتاربسیار بدی که با فرماندهان لشکر ثارا... داشت و تمام اینها را خودم شخصا با چشمانم شاهد بودم ، اعتراض داشتم .
من نسبت به اختلاس چند میلیارد دلاری سردار قاسم سلیمانی که به ضرر ایران و به نفع فلسطین و عراق انجام شد ، اعتراض داشتم و دارم .
من نسبت به این جمله ی قاسم سلیمانی که باعث شد گروهک تروریستی داعش ، ایران را دور بزند و از زاهدان و کرمان به تهران بیاید و عملیات تروریستی انجام دهد اعتراض داشتم :
قاسم سلیمانی :
" اگر ما به قلب سوریه نزده بودیم ، الان داعش ایران را اشغال کرده بود و تا کرمان نیز پیش می آمد "
جالب است که این حرف اشتباه از زبان قاسم سلیمانی خارج شد و این پیام را به دشمن داد :
" مرزهای ایران به حدی سست هستند که می توانیم از سوریه و عراق مستقیما به شهر کرمان نیز برسیم !! "
اما آنها زرنگی کردند و ایران را دور زدند و از مرز پاکستان و بی سرو صدا به زاهدان و سپس کرمان وارد شدند !!
برای ورود داعش به کرمان ، لازم نبود قاسم سلیمانی مرزهای غربی را برایشان باز بگذارد تا مستقیما وارد شوند
بلکه کافی بود قاسم سلیمانی از مرزهای شرقی غافل شود و آنها با سو استفاده از حرفی که قاسم سلیمانی درمورد امنیت مرزها و دلیل حضورش در قلب سوریه زده بود ، ایران را دور بزنند و به روشی دیگر ، به شهر کرمان بیایند تا به قاسم سلیمانی بفهمانند که هر حرفی را نباید به زبان آورد و نباید هر کاری را با دلیلی ضعیف ، توجیه کرد .
البته در دوران دفاع مقدس نیز ، عبور اشرار پاکستانی و افغانستانی و ایرانی که از پاکستان و افغانستان و از مرز زاهدان به استان سیستان و بلوچستان و البته استان کرمان وارد می شدند با دشواری خاصی روبرو نبود و اشرار به آسانی از مرز زاهدان عبور کرده و به ایران وارد می شدند و مواد مخدر می فروختند و مردم بی گناه و پرسنل نظامی را قتل عام می کردند . زیرا لشکر ثارا... تمام قدرت و امکانات خود را در جبهه ی جنگ با عراق ، پیاده کرده بود و عملا مرزهای جنوبشرقی ایران ، بی دفاع شده بودند .
بعد از جنگ نیز این مرزهای جنوب شرقی ایران ، ضعیف و بی دفاع بودند و مثلا یک نفر بنام عبدالمالک ریگی که یک شرور جوان بود با زیرکی و هوشمندی توانست ارتش و سپاه و نیروی انتظامی ایران را فریب دهد و اذیت کند و خسته کند و به مقاصد شوم تروریستی اش برسد و آن جنایتهای وحشتناک را انجام دهد .
یعنی سه تا ارتش ، حریف یک جوان شرور نشدند و بعدا با هزار سختی و بدبختی و از طریق یک رابط در هواپیما، توانستند عبدالمالک ریگی را به زور بر زمین بنشانند و دستگیر کنند !!
خب اینها نشانه ی ضعف در مدیریت و استراتژی سردار قاسم سلیمانی بود .
من با هیچکس تعارف ندارم .
وقتی که می گویم استراتژی سردار سلیمانی اشتباه بود یعنی اشتباه بود .
حالا صدا و سیما از زمان جنگ و زمان بعد از جنگ در دفاع از ایشان ، پی در پی مستند پخش کند تا مرا قانع کند !!
حرف من عوض نمی شود . من با این مستندها قانع نمی شوم .
زیرا حقیقت فراتر از چند مستند می باشد .
هزار سال دیگه هم که بگذرد و این مستندها را از تلویزیون ایران ببینم نظرم عوض نمی شود و حرفم همین است که گفتم .
قاسم سلیمانی ازهمان زمانی که مراسم تودیع و معارفه اش را با سردار عبدالمحمد رئوفی نژاد برگزار کردند ، به یک مهره ی سوخته تبدیل شد .
یعنی پست پوشالی و بدون جایگاه و غیراستاندارد فرماندهی سپاه قدس که به قاسم سلیمانی دادند ، نوعی امضای حکم مرگ او بود . زیرا سپاه قدس ، در چارت سازمانی سپاه پاسداران ، هیچ جایگاهی ندارد و یک نیروی شبه نظامی و غیر استاندارد محسوب می شود و فرمانده ی چنین نیرویی نیز هرگز یک نظامی نیست بلکه یک شبه نظامی است که هیچگونه جایگاه در سیستم اداری نظامی ندارد .
این پست پوشالی و جعلی عملا شروع حکم مرگ قاسم سلیمانی بود .
نیروی قدس سپاه یعنی نیروی نامنظم و آتش به اختیار و بی حساب و کتاب و بدون جایگاه خدمتی و رسته ی نظامی و فاقد اعتبار و وجهه در چارت سازمانی نیروهای مسلح .
این حرف را فقط یک نظامی می فهمد و درک می کند .
افراد غیرنظامی شاید به سختی متوجه ی منظورم بشوند
نه فقط قاسم سلیمانی که تمام فرماندهان سپاه ایران و فرماندهان جبهه های مقاومت لبنان و فلسطین و حتی خود سید علی خامنه ای ، مهره ی سوخته می باشند .
در بازی بین شهروند و مافیا ، این شهروند است که همیشه باید آماده باشد تا بسوزد و از بازی حذف شود .
قاسم سلیمانی از بازی حذف شد .
دیگران نیز به مرور زمان از بازی حذف شدند .
انیمیشن سیمپسون ها را با دقت نگاه کنید تا متوجه شوید که مهره های این بازی که سوختند و از بازی حذف شدند چه کسانی بودند
انیمیشن سیمپسون ها بهترین ابزار برای پیشگویی حوادث آینده می باشد . زیرا پیشگویی نمی کند بلکه آینده سازی می کند . یعنی آینده را مطابق میل مافیای جهانی ، تنظیم می کند .
مافیای جهانی ، مهره ی دست نشانده ی شیطان رجیم است .
اما خودش هزاران مهره ی زیر دست دارد .
یکی از این مهره ها ، شخص آقای خامنه ای است .
من در پست قبلی ، هرگز آرزوی مرگ خامنه ای را بیان نکردم بلکه فقط با مرگ او و سایر مهره های دست نشانده ی مافیا ، شوخی کردم .
من از مرگ هیچکس خوشحال نمی شوم و بلکه ناراحت می شوم و از این نسل کشی نیز بسیار ناراحت هستم .
من از اینکه ما انسان ها همانند گرگ ها به جان هم افتاده ایم و از مرگ همدیگه شاد می شویم و می رقصیم واقعا ناراحت می شوم .
بعد از مرگ یحیی سنوار ، فیلم شادی دشمنانش را دیدم . می رقصیدند و خوشحال بودند و من از تماشای این صحنه واقعا ناراحت شدم و افسوس خوردم که این انسان تا چه حد بی رحم و سنگدل است .
انسان ، موجودی مرموز و پیچیده است .
هیچوقت نمی توانیم همدیگه را بشناسیم زیرا تک تک انسانها موجوداتی مرموز و پیچیده هستند و در نتیجه نباید همدیگه را قضاوت کنیم .
من در پست قبلی ، شوخی کردم اما نه با قاسم سلیمانی یا سید حسن نصرا.. و نه با خامنه ای .
بلکه با پدیده ی مرگ ، شوخی کردم .
بله ! من با مرگ شوخی کردم .
یعنی می خواستم بگویم که ببینید کار ما به کجا کشیده که هر یک هفته یک نفر از افراد مهم کشته می شوند و ما باید عکس او را در داخل یک دایره و بر روی صفحه ی تلویزیون ببینیم و این فرایند گویا قصد دارد تا ابد ما را متعجب کند .
تعجب می کنم که این سیستم تا چه حد ضعف امنیتی دارد که هریک هفته ، یک نفر انسان بزرگ و مهم به این راحتی کشته می شود ؟؟؟!!!!
واقعا جای تعجب دارد .
اگر من به آقای خامنه ای حمله می کنم سه دلیل دارم که این سه دلیل همان ویژگی های اصلی رفتار و اخلاق و استراتژی آقای خامنه ای می باشد :
سه ویژگی اصلی سید علی خامنه ای نسبت به مردم ایران :
1- ظلم
2- تبعیض
3- عوامفریبی
وقتی که آقای خامنه ای در خطبه های نماز جمعه می گوید: " دشمن فلسطین و لبنان ، دشمن ایران است " ، عملا در حال عوامفریبی و ایجاد تفرقه بین مردم ایران ، می باشد .
ایشان خودش هم می داند که با این جمله ی کوتاه ، چه فاجعه ی طولانی و بزرگی را در ایران رقم می زند و مردم ایران همدیگه را به خیانت و وطن فروشی متهم کرده و در بین مردم ایران جنگ و دعوا و تفرقه ایجاد می شود و اتحاد بین مردم ایران از بین می رود و فراموش می کنند که دشمن اصلی ایران و لبنان و فلسطین و عراق و سوریه و افغانستان و سایر کشورهای جهان سوم کسی نیست جز سید علی خامنه ای !!
تعجب نکنید .
علت تمام این بدبختی ها و کشتارها و نسل کشی ها و ترورها و بازیهای کثیف مافیای جهانی در خاورمیانه فقط همین استراتژی ترسناک مهره ی دست نشانده ی شیطان رجیم می باشد .
حالا درست است که مافیای جهانی ، خودش شخصا مهره ی دست نشانده ی شیطان رجیم است اما افراد قدرتمند و خطرناک همچون آقای خامنه ای نیز مهره ی دست نشانده ی شیطان رجیم و دست راست مافیای جهانی هستند .
اندیشه ها و رفتارها و نوشته ها و گفته ها و سخنرانی های آقای خامنه ای ، بسیار وحشتناک و مخرب هستند و امنیت کل خاورمیانه و کل جهان را به خطر انداخته اند .
در شرایطی که جنگ بین ایران و اسراییل هرگز جنگ بین مردم ایران و مردم اسرائیل نیست و هیچ ربطی به مردم ندارد و جنگ ایدئولوژی بین جمهوری اسلامی ایران و صهیونیسم جهانی می باشد ، آقای خامنه ای سعی دارد پای تک تک مردم را وسط بکشد و درگیر ماجرا کند و حتی شاهد هستیم که نوجوانان را نیز درگیر جنگ کرده اند .
من از جنگ بیزارم و صلح و دوستی و آرامش را ترجیح می دهم و اهل ماجراجویی وفتنه انگیزی نیستم اما متاسفانه رفتارهای افرادی همچون خامنه ای باعث می شود که من ناخواسته و از روی اجبار چیزهایی در این وبلاگ بنویسم که خوشایند هیچکس نیست .
اگر آن سه ویژگی یعنی ظلم و تبعیض و عوامفریبی از رفتار آقای خامنه ای حذف شوند ، تمام مشکلات حل می شوند .
کافی است خامنه ای در رفتار خودش تجدید نظر کند و این سه ویژگی را از خود بزداید و خود را اصلاح کند و با مردم ایران صداقت داشته باشد و به آزادی بیان احترام بگذارد و صدای مخالفان را بشنود و اگر شخصی در صدا و سیما ماجرایی را بیان کرد او را بازداشت و مجازات نکند و دادگاه تفتیش عقاید راه نیندازد و شمشیر را از رو نبندد .
+
سالها پیش ، یعنی در دهه 1360 هجری شمسی ، دکتر بهشتی که رئیس مجلس بود خطاب به یکی از اعضای هیئت رییسه مجلس گفت : "ما آخوندها قصد نداریم یک لباس خاص را بر مردم تحمیل کنیم ".
سالها گذشت و همگی دیدیم که اتفاقا برعکس این ادعا را انجام دادند و لباس روحانیت را به زور توی چشم مردم ایران فرو کردند .
امروز در شبکه پویا و نهال در جشنی که گرفته بودند شاهد اجرای دو آخوند جوان که گویا برادر دو قلو بودند ، بودم .
این دو آخوند جوان که برادر دو قلو بودند ، برنامه ی ببعی را اجرا می کردند !!!!!
یعنی برنامه ای که مجری اش ، یک خانم و یک آقا بود .
حالا دو نفر طلبه با لباس روحانیت ، داشتند بجای مجریان اصلی ، برنامه ی ببعی را اجرا می کردند !!!!
اینها تا دیروز با لباس روحانیت حتی بچه ی خودشان را بغل نمی کردند زیرا معتقد بودند که این لباس پیغمبر است و بغل کردن بچه ، توهین به پیامبر محسوب می شود !!!
اما حالا با همین لباس ، به سلبریتی و مجری برنامه های کودکان تبدیل شده اند و خدا می داند در پشت پرده چه خبر است و قرار است چه مشکلی برای مجریان اصلی پیش بیاید .
صدا و سیمای ایران یک رسانه ی ترسو و بزدل است و اگر خامنه ای به او بگوید امروز باید تمام عوامل صدا و سیما را گردن بزنی و خونشان باید تمام کف استودیوهای صدا و سیما را رنگین کند ، حتما این جنایت را مرتکب می شود تا مبادا دیکتاتور اعظم یعنی خامنه ای ، رئیس بی بخار و بی عرضه ی این رسانه ی ترسو و منفعل را توبیخ و اخراج نماید !!!
خدا را شکر می کنم که برخلاف صدا و سیمای میلی ایران ، نان حلال می خورم و ترسو نیستم و هرگز مجبور نیستم نوشته های این وبلاگ را از ترس خامنه ای ، ویرایش یا حذف کنم !!!
از بین یکصد میلیون ایرانی ، شاید فقط من هستم که اینقدر شجاعت و قدرت دارم که یک تنه و به تنهایی با رهبر دیکتاتور و خطرناک و قلدر ایران مبارزه می کنم .
مابقی مردم ایران یا واقعا ترسو هستند یا اینکه به اندازه ی من خوش شانس نیستند !!
البته من این قدرت را از خداوند متعال دریافت کرده ام و این است که هنوز هیچکس جرات نکرده به من بگوید بالای چشمت ابروست که اگر بگوید او را در همین وبلاگ یا در هر جای دیگری که به فضای مجازی وصل باشد رسوا می کنم .
من هرچه دارم از خدا دارم .
با خدا باش پادشاهی کن
بی خدا باش هرچه خواهی کن
اگر خامنه ای اصلاح شود ایران و جهان نیز اصلاح می شوند .
مشکل من با خامنه ای ، مشکل شخصی نیست بلکه مشکل فکری و ایدئولوژی است .
ایشان می خواهد همه را به زور به بهشت ببرد .
اما من کاری به بهشت و جهنم مردم ندارم و سرم توی لاک خودم هست و فقط اگر احساس خطر بکنم اینجا یک مطلبی می نویسم و رد می شوم .
البته افرادی همچون خامنه ای بدلیل اینکه سالهاست با خدا و مردم دشمنی کرده اند از حمایت خدا و مردم محروم شده اند و مجبورند دستورات مافیای جهانی را اجرا کنند .
بنابراین خامنه ای بعنوان مهره ی مافیای جهانی ، هرگز نمی تواند خودش را اصلاح کند و مجبور است این بازی خطرناک را ادامه دهد تا زمانی که نوبت به خودش برسد و قرار باشد خودش نیز حذف شود .
دیر یا زود شاهد خواهید بود که افراد ضعیف و ترسو همچون خامنه ای که مهره ی سوخته ی مافیای جهانی هستند چطوری توسط همان مافیا حذف می شوند .
خامنه ای در میان مردم ایران هیچ پایگاه و جایگاهی ندارد و این جمعیت چند میلیونی که جیره خور او و از اعضای سپاه پاسداران و بسیج هستند و به هر مناسبتی و بعضا بدون مناسبت به خیابان می ریزند و به نفع خامنه ای شعار می دهند و دم از ملیت و ملی گرایی و میهن دوستی و ایران می زنند و البته پرچم ایران را با پرچم فلسطین و قدس گره می زنند و فراموش می کنند که ملیت با انسانیت فرق دارد و ملیت مرز می شناسد اما انسانیت مرز نمی شناسد ، هرگز نماینده ی یکصد میلیون ایرانی نیستند حتی اگر تمام قاب دوربین صدا و سیما و البته قاب تلویزیون را پر کنند !!!
دعوای من با آقای خامنه ای ، هم بر سر ملیت ایران است و هم بر سر انسانیت مردم ایران و مردم سایر کشورها .
متاسفانه ایشان هم دشمن ملیت هستند و هم دشمن انسانیت .
هرچیزی باید سر جای خودش باشد . ملیت سر جای خودش و انسانیت سر جای خودش .
بعنوان یک انسان و در بحث انسانیت ، تمام کشورها را دوست دارم و هرگز آرزوی مرگ هیچ انسانی را نداشته ام و ندارم و از جنگ و خشونت و کشتار و تبعیض و خفقان بیزارم و طرفدار صلح و آرامش هستم .
بعنوان یک انسان ، هم طرفدار ملیت هستم و هم طرفدار انسانیت .
اما در بحث ملیت ، اجازه نمی دهم یک غیر ایرانی عقد ه ای و خطرناک و دیوانه و بی تمدن و ترسو و منافق ، برای یکصد میلیون ایرانی متمدن ، نسخه بپیچد و زور بگوید
در بحث ملیت ، ایران نقطه ی عطف تمدن بشری است .
اسناد معتبر تاریخی و باستان شناسی و تمدن های چند هزار ساله ی ایران باستان همگی حرف مرا در دفاع از ایران تایید می کنند .
من ضمن حفظ انسانیت که مرز نمی شناسد و به تمام انسانها و کشورها مربوط می شود ، سعی می کنم ملیت ایران را نیز حفظ کنم و هرگز ملیت یا انسانیت را علیه همدیگر بکار نمی گیرم .
من هم طرفدار ملیت هستم و هم طرفدار انسانیت .
اما آقای خامنه ای به بهانه ی انسانیت ، هم انسانیت و هم ملیت را قربانی و نابود کرده است .
ایشان در این سالهای پیری و ناتوانی باید دست از دشمنی با مردم ایران بکشد و قدری انصاف و مروت داشته باشد و به آزادی بیان احترام بگذارد و اگر شخصی در تلویزیون واقعیت را گفت او را مجازات نکند .
البته رفع فیلترینگ و سایر مصادیق آزادی بیان از عهده ی خامنه ای خارج است زیرا فیلترینگ اینترنت در ایران ، توسط گروهی خاص از مافیا انجام می شود که حتی رهبر ایران نیز جرات نمی کند به آنها چیزی بگوید .
البته من می توانم این گروه خاص را رسوا کنم و هرگز از افشای اسامی آنها نمی ترسم اما ممکن است این وسط ، برخی از افراد بی گناه ، قربانی شوند . بنابراین برای حفظ جان مردم ایران ، صلاح در این است که فعلا سکوت کنم .
این سکوت نه نشانه ی ترس بلکه برای حفظ جان و امنیت مردم است .
بیش از این نمی توانم این مسئله را باز کنم زیرا ممکن است امنیت ملی ایران به خطر بیفتد . به صلاح نیست فعلا چیزی بگویم .
در آینده اگر تمام مشکلات رفع شدند و اگر خدا بخواهد ، شاید برخی مطالب را که امروز ، فوق سری هستند بیان کنم . البته شاید . هیچ قولی نمی دهم . زیرا این مطالب واقعا فوق سری هستند و نباید در وبلاگ یا هر رسانه ی عمومی ، بازگو شوند .
امیدوارم بتوانم در آینده و در سالهای بعد ، برخی مشکلات را غیرمستقیم حل کنم . زیرا امکان رفع مستقیم این نوع مشکلات وجود ندارد .
تا بعد ....