به نام خدایی که وجود ندارد!!
لیس کمثله شیئ یعنی خدا وجود ندارد
قرآن:
لیس کمثله شیئ و هوالسمیع البصیر!!
خداوند به هیچ چیز شباهت ندارد با اینحال ؛ شنوا و بینا می باشد !
این آیه یکی از تناقض های قرآن است که ذهن مرا از نوجوانی درگیر کرد !!
مخالفان کتاب " فرقان الحق" این کتاب را به تناقضگویی متهم می کنند و ادعا می کنند که قرآن ؛ هیچ تناقضی ندارد !!!
آیه ی بالا ؛ پاسخی است بر توهمات این افراد که از خواب غفلت بیدار شوند و هزاران تناقض و شلختگی و بی نظمی و از قلم افتادن کلمات و افعال جملات و وجود آیات ناقص و گنگ و نامفهوم و بی ربط به یکدیگر و متناقض باهم و عدم ساختار و جمله بندی و وجود اشتباهات املایی و نگارشی و صرفی و نحوی و موضوعی و مفهومی درون قرآن را کشف کنند تا بفهمند که قرآن هرگز کلام خدا نیست بلکه کلام انسان است !
من دهها کتاب ممنوعه در اختیار دارم که اگر آپلود کنم یا خودم به فنا می روم یا قرآن را نابود می کنم !!
اما بحث این پست ؛ دیگه به قرآن ربط ندارد بلکه به خدا ربط دارد !!
آیه ی فوق فقط یک چیز را به ما می فهماند:
خدا وجود ندارد !
زیرا موجودی که به هیچ چیزی که توسط انسان درک شود شبیه نباشد و انسان قادر به شناخت او نباشد و حتی در تخیلات انسان نیز قابل تصور نباشد ؛ اساسا وجود ندارد !
خدا حتی توهم هم نیست زیرا حتی توهم نیز قابل فهم است
کاری ندارم که آیه ی فوق ؛ یک تناقض وحشتناک در قرآن است و کاری ندارم که قرآن چیزی بجز تناقض در تناقض ؛ نیست !
پرونده ی قرآن را در پست های قبلی بستم و قرآن را رمزگشایی کردم و حکم را نیز صادر کردم :
حکم دادگاه محمد و قرآن :
قرآن کلام بشر و یک کتاب پر از تناقض و یک کپی از روی کتابهای اوستا و تورات و انجیل است که این کپی برداری توسط محمد بن عبدا... انجام شد و بیش از 1400 سال ؛ مردم جهان را فریب داد .
قرآن چیزی بجز آیات شیطانی که توسط شیطان بر قلب محمد الهام می شده است ؛ نیست !
قرآن ؛ کلام شیطان است که در خواب و بیداری بر محمد وحی شده است !
پرونده ی قرآن و محمد بن عبدا... ؛ و دین اسلام مختومه اعلام شد .
پایانی بر قرآن و محمد و دین اسلام
+
+
حالا در این جلسه از دادگاه ؛ حکم نهایی را علیه خداوند صادر می کنم :
براساس آیه ی شیطانی و متناقض بالا ؛ خداوند به هیچ چیزی که توسط انسان قابل فهم و قابل درک باشد شباهت ندارد و هیچ انسانی نمی تواند وجود خدا را بفهمد و درک کند و اثبات نماید .
خداوند حتی توهم و پندار نیز نیست زیرا انسان پندار و توهم را درک می کند
موجودی که به هیچ طریقی حتی در توهم و خیال ؛ قابل فهم و قابل درک و قابل اثبات نباشد ؛ اصلا وجود ندارد و خداوند چنین موجودی است که حتی در توهم و خیال نیز قابل درک نیست ؛ بنابراین خدا وجود ندارد .
این آیه ی شیطانی از کتاب شیطانی قرآن ؛ به زبان ساده به ما می گوید :
خدا اصلا وجود ندارد و جهان و کائنات و مخلوقات ؛ هیچوقت خلق نشدند بلکه از ابتدا بوده اند اما مخفی بودند و به مرور زمان از موجودات قبلی ؛ ایجاد شده اند .
جهان و تمام موجودات زنده و غیر زنده ؛ خلق نشدند بلکه از همان روز اول وجود داشته اند اما یکی پس از دیگری منقرض شده و موجود جدیدی ایجاد شده است
اگر خدا همه چیز را آفرید پس خودش نیز باید توسط یک خدای دیگر خلق شده باشد و آن خدا نیز باید توسط خدای قبلی خلق شده باشد و الی آخر ....
این اصلا منطقی نیست
خداوند نمی تواند ؛ خودش را خلق کند . این حرف که خداوند ؛ ابتدا خودش را و سپس دیگران را خلق کرد ؛ منطقی نیست !
چطوری ممکن است موجودی بتواند خودش را از عدم به وجود تبدیل کند و خودش یا دیگران را خلق کند ؟؟!!
با کدام ابزار ؟؟؟
فقط یک فرضیه دو وجهی باقی می ماند :
۱. خدا همان جهان هستی و قوانین و اسرار درونش می باشد و موجودات توسط همان قوانین؛ آفریده شده اند .
یعنی همان چیزی که آلبرت اینشتین به آن اعتقاد داشت
۲. خدا اصلا وجود ندارد و این انسان است که خدا را در ذهن متوهم خود ؛ آفرید و او را عبادت کرد و دین چیزی بجز ترس از خدای توهمی ؛ نیست .
می گویند:
با خدا باش پادشاهی کن
بی خدا باش برو گدایی کن
اثبات وجود خدا ؛ دشوارترین کاری است که یک انسان متوهم که قصد دارد پادشاهی کند باید انجام دهد !
اما اثبات عدم وجود خدا ؛ ساده ترین کاری است که یک انسان که به همان گدایی کردن راضی و قانع است ؛ انجام می دهد !
ما کسی یا چیزی به اسم خداوند نداریم زیرا اصلا وجود ندارد و در نتیجه اصلا لازم نیست عدم وجود خدا را ثابت کرد .
دین و عقل دشمن یکدیگر هستند
من از پنج سالگی فهمیدم که قرآن یک کتاب پر از تناقض است و قابل فهم نیست و به درد من که عجم هستم نمی خورد بلکه به درد عرب ریگ نشین 1400 سال پیش شهر مکه می خورد و دیگه کارایی ندارد .
دین بخصوص دین اسلام جز دیکتاتوری و تحمیق مردم و افیون ملت ها چیز دیگری نیست .
عقل می گوید :
خدا و دین و مذهب و شیادهایی که اسم خودشان را پیامبر گذاشتند و مردم را فریب دادند ؛ از ذهن ات بیرون کن و یک نفس راحت بکش .
من از این لحظه به بعد رسما کافر شدم و خدا را بطور کامل از ذهنم حذف کردم زیرا خدا اصلا وجود نداشت و فقط توهمات ذهنی بودند که خودشان را بعنوان خدا معرفی می کردند !
خدا ؛ انسان را نیافرید
انسان ؛ خدا را در توهماتش آفرید
خدا فقط یک موجود خیالی و توهمی است و وجود ندارد
پایانی بر افسانه ی خدا
.
پایان حکم دادگاه خداوند !!
شما را به همان موجود متوهم و خیالی یعنی خدا می سپارم !!!
بدرود ای مردم جهان !!!
+
+
پایان یادداشت های یک کافر !
این وبلاگ به پایان رسید اما دیر یا زود مرا در یک وبلاگ دیگه ؛ پیدا خواهید کرد .
تا بعد!!!!
+
آپدیت
به نام خدایی که وجود دارد!
آنچه که در بالا مشاهده کردید ، فقط یک فرضیه بود وگرنه من موحد هستم و به وجود خداوند اعتقاد دارم
برای درک ماهیت خداوند متعال ، باید از هردو نیمکره ی مغزمان استفاده کنیم یعنی از تعقل و تخیل برای کشف ذات خدا استفاده نماییم
اگر صرفا بخواهیم با خرد و عقل ، خدا را رمزگشایی کنیم کافر و بی دین می شویم و همچون نویسندگان کتابهای ممنوعه ، گمراه شده و سایر مردم را نیز گمراه خواهیم کرد .
ما باید طبق همین آیه ی قرآن ، قبول کنیم که خداوند به هیچ چیزی شباهت ندارد نه به جهان هستی نه به اعداد صحیح که منفی بی نهایت و مثبت بی نهایت هستند و نه به هیچ چیز دیگری .
بنابراین باید خدا را بطور پیشفرض در ذهن خود بپذیریم
اگر تمام دین و حتی کتب مذهبی مثل قرآن را انکارکنیم خدا را نمی توانیم انکار کنیم .
چون اگر خدا نبود دنیا هم نبود . به همین سادگی
خدا واجب الوجود است و دنیا ممکن الوجود .
برای فهم خداوند باید از عقل و خیال بصورت همزمان استفاده کرد .
نویسندگان کتابهای ممنوعه برای تخیل و خیال و نیمی از مغز انسان ، هیچ ارزشی قائل نیستند و فقط به تعقل و منطق تکیه می کنند و این یک روش کاملا غلط است و انسان را به گمراهی می کشاند .
اگر خدا نبود دنیا نیز نبود و انسانها نیز نبودند و جبر و اختیار و ظلم و ستم و کارهای خوب نیز نبودند.
اینکه انسان به اختیار خودش کار خوب یا کار بد انجام می دهد ثابت می کند که انسان بیهوده خلق نشده و باید پاداش یا جزای اعمال خود را در یک دنیای بسیار بزرگتر ببیند .
اگر جهان آخرت در کار نباشد و بهشت و جهنم نیز دروغ باشند آنوقت عدالت خداوند زیر سوال می رود . .
بنابراین باید حتما یک دنیایی دیگر در کار باشد تا انسانها نتیجه ی کارهای خوب و بد را ببینند و حق به حقدار برسد .
پاداش یا جزای رفتارها و کارهای انسان هرگز در دنیا داده نمی شود.
دنیا کوچکتر و محدودتر از اینست که انسان به پاداش یا جزای اعمال خود برسد.
انسان هرگز نمی میرد . زیرا در دنیا زنده است و در برزخ نیز روح انسان در جسم مثالی قرار می گیرد و زنده است و در قیامت نیز روح انسان به جسم مثالی دیگری می رود و پاداش یا جزای اعمال خود را می بیند .
اگر انسان، اختیار و آزادی نداشت، نمی توانست کار خوب یا کار بد انجام دهد و اگر هم انجام می داد فاقد ارزش بود و بهشت و جهنم نیز خلق نمی شدند .
بنابراین ، برخلاف نیمه ی اول این پست ، من معتقدم که خداوند و جهان آخرت وجود دارند و البته بهشت و جهنم نیز وجود دارد و عدالت خداوند نیز باید اعمال شود
من کماکان یک انسان خداپرست و موحد هستم و نیمه ی اول این پست ، فقط یک بررسی ذهنی بود نه یک اعتقاد مسلم !
من هنوز موحد و مسلمان هستم
تناقض های درون قرآن را باید با استفاده ی همزمان از هردو نیمکره ی مغز و تعقل و تخیل ، برطرف نمود و از شک و تردید نجات یافت .
با خدا باش پادشاهی کن
بی خدا باش ، گدایی کن
افراد با خدا ، همیشه پادشاه هستند و می دانند چطوری از پس این تناقض های ذهنی و شک ها و تردیدها و البته از پس مشکلات زندگی برآیند و هرگز بزرگترین حامی و پشتیبان خود یعنی خداوند را در ذهن خود نابود نمی کنند و هرگز تمام پل های پشت سرشان را خراب نمی کنند .
انسان همیشه دچار مشکل تناقض در تناقض می شود و این بخاطر این است که ما انسانها در جمجمه ی خود ، به جای یک مغز ، دو مغز داریم که این دو مغز بصورت نیمکره هستند و این است که موجب شک و تردید و تناقض در ذهن می شود .
اما با بکارگیری همزمان هردو نیمکره ، این تناقض ها نیز رفع می شوند .
پایان نوشته های یک انسان موحد و خدا پرست .
من این آپدیت را عمدا با رنگ سبز نوشتم تا به شما ثابت کنم که هنوز معصومیت اولیه ام را از دست نداده ام و همچنان بر اساس فطرت پاک خدایی ، فکر می کنم و رفتار می نمایم .
تاریخ آپدیت :
یکشنبه مورخ 11 آذر 1403 هجری شمسی