به نام خدا 


سیستمها را ساده کنید 


سایت متمم می گوید : 


از پیچیدگی نترسید ؛ از ساده سازی بیش از حد بترسید


آلبرت اینشتین می گوید : 


هر نابغه ی احمقی سیستمها را پیچیده و پیچیده تر می کند و در حالی که در خلاف جهت آب شنا می کند با خوشحالی ؛ دچار توهم نبوغ می شود و خودش را نابغه می پندارد . نابغه ی واقعی کسی است که پیچیدگیها را ساده و کاربردی می کند  تا  بتواند مشکلات مردم را حل کند . 


کاربرهای لینوکس  از اینکه سیستم عامل شان پیچیده و دشوار است خوشحال هستند زیرا خیال می کنند که هرچه سیستم پیچیده تر باشد درمقابل حملات سایبری  ایمن تر و مقاوم تر خواهد بود . 


مایکروسافت نیز امنیت را در محیط ایزوله و چندلایه و پیچیده ؛  تعریف می کند . 



اینها نمونه هایی از توهم هستند . توهم دانستن از ندانستن خطرناکتر است .


در تمام دنیا و در نوشته ها حتی در قرآن شاهد تناقضگویی و ضد و نقیض هستیم .


هیچکس کامل نیست . 


هر انسانی خیال می کند از بقیه  باهوشتر و عاقلتر و قویتر است 


اینها همگی زایده ی توهم و تخیل هستند 


اما تخیل و خیالبافی  و توهم چندان هم بد نیستند زیرا  انسان را از جمود فکری و تفکر صلبی و کلیشه ای نجات می دهد 



این حرف  نوعی تناقضگویی محسوب می شود 


من معتقدم که همه چیز نسبی است و هیچ چیز مطلق نیست . البته بجز خداوند که مطلق و بی نهایت است . 



تناقضگویی در قرآن هم دیده می شود ولی مهم نیست زیرا تناقض نوعی غریزه محسوب می شود . 


هیچ انسانی نیست که به تناقضگویی نیفتاده باشد . 


به همین دلیل است که حتی خداوند نیز در قرآن  از تناقضگویی استفاده می کند تا کلامش یکنواخت و کسل کننده و خشک و کلیشه ای نشود و با  غریزه ی تناقضگویی انسان ؛ همخوانی و تطابق داشته باشد .


سایتهای مغز فندقی و انحصارطلب و پول پرست و دیکتاتور  مثل متمم و سکان آکادمی  از این ضرب المثل پیروی می کنند که می گوید : 

 شنیدن کی بود مانند دیدن ؟؟؟ 



این سایتها  مرتبا  به کمیت و جامعه ی آماری و آزمایشات دقیق علمی و آکادمیک و ژورنالهای بزرگ علمی جهانی   استناد می کنند  و هرچیزی را که  معنوی و ذهنی و شهودی و غیرقابل اندازه گیری و آمارگیری و غیرقابل آزمایش باشد را به راحتی  در دسته ی  خرافات و شبه علم قرار می دهند و طرد می کنند زیرا جمود فکری دارند . 


این سایتها فقط نوک بینی شان را می بینند و بر جزییات بی ارزش و پوچ تکیه می نمایند . 


تکیه بر جزییات بی ارزش و پوچ ؛  فقط  عمر انسان را هدر می دهد و نتیجه ی دیگری ندارد .


مشاهده ی جزییات یک تصویر ؛  لزوما  به معنای هوش برتر و نبوغ  نیست .


انسان باهوش می داند که  عمرش کوتاه است و نباید وقت را تلف کرد لذا فقط به کلیت و تصویر بزرگ؛   یک نیم نگاهی می کند و ذهن خودش را خسته نمی کند و سریعا به هدف و مقصود می رسد .


هرگز مغز خود را با جزییات پوچ و بی ارزش  پر نکنید و اجازه دهید مغزتان قدری استراحت کند . 


تناقضگویی و ساده سازی سیستم  موجب برقراری تعادل می شود 


دین اسلام براساس تعادل و نسبیت  بنا شده است 


کلی گویی چندان هم بد نیست 


سیستم ها را ساده کنید تا عمرتان هدر نرود و خیلی زود به هدف برسید . 



آلن تورینگ و آلبرت اینشتین  با کمک تفکر کل گرا و آزاد  و شهود و حس ششم و گمانه زنی توانستند مشکلات و پیچیدگیها را  حل کنند . 


ساده سازی  لزوما به معنای فقدان بار علمی نیست . 


پیچیده سازی و چند لایه سازی لزوما به معنای نبوغ و هوشمندی و فرمول جهانی و راهکار جهانی ؛ نیست 


در همه چیز باید تعادل و نسبیت را رعایت کنیم . 


مته بر خشخاش نگذارید  و وسواس را کنار بگذارید البته نه کاملا . زیرا اندکی وسواس و دقت موجب می شود چیزی را از قلم نیندازیم و فراموش نکنیم . 


من کشته مرده ی این تناقضگویی ها هستم 


تناقض در تناقض 


فلسفه بافی های من  تمام شدنی نیستند . 


چه کسی گفت : فلسفه  ؛ کفر است !! 



فلسفه پدر تمام علوم است 


کمااینکه ریاضی  مادر تمام علوم است 



تفکر صفر و صد یا صفر و یک ؛ ما را از  فهم و درک  صفر و یک واقعی و حقیقی  یعنی خیر و شر   محروم می کند 



ساده سازی یعنی نبوغ 



https://vahidmy.blog.ir/archive/