به نام خدا
قرآن از کلام خداوند تا خواب محمد
یک واقعیت تلخ :
قرآن ؛ کلام خدا نیست بلکه خواب و رویای محمد بن عبدا... است !!!!
من از پنج سالگی قرآن می خوانم . در همان پنج سالگی متوجه شدم که قرآن پر از تناقض و ضد و نقیض و صنایع ادبی است و بیشتر به خواب و رویا شبیه است تا واقعیت عینی .
مثلا در سوره ی زلزال ؛ آمده است :
هرکس به قدر ذره ای کار خوب یا بد انجام دهد به اندازه ی همان ذره پاداش یا کیفر می بیند
اما در سایر سوره های قرآن آمده است :
برای صدقه ؛ ده برابر و برای قرض دادن هجده برابر پاداش می دهیم !!!
این جزو یکی از اولین تناقض های قرآن بود که در سن پنج سالگی کشف کردم !!
از این دست تناقض ها در قرآن؛ فراوان است
مثال :
لا اکراه فی الدین :
در پذیرش دین هیچ اجباری نیست
هرکس دینی غیر از اسلام اختیار کند در روز قیامت این دین از او پذیرفته نمی شود و او در روز قیامت جزو خاسران و زیانکاران است !!!!
به دست خویشتن ؛ خود را به هلاکت نیندازید
در جهاد و جنگ و رسیدن به مغفرت الهی ؛ شتاب کنید !!!
و صدها تناقض دیگر تحت عنوان آیات محکمه و متشابهه و ناسخ و منسوخ و شان نزول و ....
سالها پیش دکتر سروش ؛ خیال تمام مردم را راحت کرد و گفت :
قرآن ؛ خواب نمای محمد است و در خواب بر او نازل می شده است و معجزات پیامبر اسلام از جمله شق القمر یا معراج به آسمانها فقط در عالم خواب و رویا امکان پذیر هستند .
سوره ی قمر :
اقتربت الساعت و انشق القمر
قیامت نزدیک شد و کره ی ماه ؛ از هم شکافت و دو نیم شد !!!
مسلما نه روز قیامت و نه دو نیم شدن کره ی ماه هرگز در دنیا و در طول تاریخ و در علم نجوم و در زمان حیات پیامبر اسلام ؛ رخ نداده اند و این رویداد شق القمر فقط و فقط در عالم خواب و رویا امکان پذیر است .
اگر واقعا کره ی ماه دو نیم شده بود اتفاقات وحشتناکی در زمین رخ می داد و ای بسا اهل کره ی زمین بر اثر زلزله ی مهیب نابود می شدند
ضمنا هیچ اثری از دو نیم شدن کره ی ماه در طول تاریخ و در مشاهدات امروزی و در علم نجوم دیده نمی شود .
بنابراین معجزات پیامبر اسلام از قبیل شق القمر و رد الشمس همگی در عالم خواب و رویا رخ داده اند وگرنه نظم جهان بهم می خورد و کره ی زمین دستخوش تغییرات وحشتناک می شد و هزاران انسان کشته می شدند
عقل سلیم هرگز قبول نمی کند که معجزات غیرعلمی پیامبران در عالم بیداری رخ داده باشند .
جمیع معجزات تمام پیامبران در عالم خواب و رویا رخ داده اند یا اینکه جنبه ی تشبیه و استعاره دارند و باید از قدرت تخیل برای تحلیل این معجزات استفاده کرد .
نه فقط پیامبر اسلام بلکه هیچکدام از پیامبران قدیمی و امامان شیعه هیچ معجزه ای نداشتند مگر در عالم خواب و رویا و یا بصورت تصرف در ذهن مردم و هیپنوتیزم !!
به همین دلیل بود که ساحران و جادوگران که خودشان اینکاره بودند و می فهمیدند که معجزات تمام پیامبران ؛ نوعی تصرف در ذهن و خواب مصنوعی و هیپنوتیزم است و شکل عینی و واقعی ندارد ؛ با مشاهده ی این اعمال عجیب از طرف پیامبران ؛ آنها را ساحر و جادوگر خطاب می کردند .
زنده شدن پرندگان مرده توسط حضرت ابراهیم یک رویا و خواب بود
تبدیل شدن عصای حضرت موسی به اژدها؛ یک رویا و خواب و هیپنوتیزم بود
جاری شدن دوازده رودخانه از درون سنگ توسط عصای موسی فقط یک رویا و خواب و تصرف در ذهن بود
صدا دادن گوساله سامری نیز فقط در خواب و رویا یا تصرف در ذهن و هیپنوتیزم انجام شد .
طوفان نوح نیز در خواب و رویا انجام شد
نزول جبرییل و وحی و کتب آسمانی نیز همگی در خواب و رویا انجام شدند
صحف ابراهیم و تنخ و تورات موسی و زبور داوود و کتاب دانیال نبی و انجیل عیسی و قرآن محمد همگی در خواب و رویا و توسط جبرییل بر این افراد نازل شده اند .
آیه ی بیگ بنگ که در قرآن به صحت مهبانگ اشاره می کند و در همین وبلاگ وحیدمی در پست ستاره شناسی و کیهان شناسی آورده ام فقط در عالم خواب و رویا نازل شده است
زیرا این آیه حدود 1400 سال جلوتر از زمان خود بود و عرب بادیه نشین هرکز آنرا درک نمی کرد
.
آیات مربوط به ستاره نوترونی طارق و سیاهچاله نیز همگی در خواب و رویا معنا و مفهوم پیدا می کنند
سد ذوالقرنین و یاجوج و ماجوج نیز فقط در عالم خواب و رویا بر پیامبر اسلام عرضه شد
شجره ی ملعونه یعنی بنی امیه نیز یقینا در خواب بر پیامبر اسلام عرضه شد
کل ماجرای معراج پیامبر اسلام به آسمانها و عرش الهی فقط و فقط در خواب و رویا رخ دادند و ما چیزی به نام معراج جسمانی نداریم زیرا خلاف عقل و خلاف علم فیزیک و علم نجوم است مگر اینکه جسم پیامبر از ماده به انرژی تبدیل شده باشد .
ضمنا خداوند هرگز مکان و زمان ندارد و هرگز در پشت درخت سدره المنتهی مخفی نشده بود و از پشت درخت با پیامبر اسلام یا حضرت موسی سخن نگفته است
اینها همگی یا صنایع ادبی و تخیل هستند و یا خواب و رویا
معراج جسمانی حضرت ابراهیم و حضرت محمد فقط در عالم خواب و رویا امکان پذیر است . البته در عالم خواب ؛ جسم در رختخواب است و این روح است که به معراج می رود !!!
بنابراین نه پیامبر اسلام و نه حضرت ابراهیم هرگز معراج جسمانی نداشتند و اینها همگی در عالم خواب و رویا و یا در تخیلات این دو پیامبر انجام شده است .
من همانند دکتر سروش ؛ معتقدم که تمام کتابهای آسمانی از جمله قرآن و تمام معجزات پیامبران از جمله شکافته شدن رود نیل یا دریای سرخ توسط عصای موسی یا شق القمر و رد الشمس توسط پیامبر اسلام همگی در عالم خواب و رویا و یا در حالت خواب مصنوعی و هیپنوتیزم و تصرف ذهن ؛ رخ داده اند و هرگز در عالم هوشیاری و بیداری انجام نشده اند .
خب! حالا که ثابت شد که قرآن و انجیل و تورات و معجزات پیامبران؛ همگی در عالم خواب طبیعی یا خواب مصنوعی و خود هیپنوتیزم معنا و مفهوم پیدا می کنند و هرگز در عالم بیداری و هوشیاری رخ نداده اند ؛ به بحث تناقض اصلی می رسیم :
تناقض اصلی :
قرآن از کلام خدا تا کلام محمد !!
تکلیف را روشن می کنم :
قرآن ؛ کلام خدا نیست بلکه تماما رویا و خواب و کلام محمد است .
زیرا اگر قرآن؛ کلام خدا بود من نمی توانستم در پست " عجایب عبدالباسط" قرآن را تحریف کرده و یک آیه شبیه به آیات قرآن را بیاورم و جعل کنم !!!
آیه قرآن :
من کان عدو لجبریل فان ا... عدو للکافرین
آیه جعلی ساخته شده توسط وحیدمی :
من کان عدو لعبدالباسط فان ا... عدو للکافرین !!!
به همین سادگی ؛ جبرییل را حذف کردم و عبدالباسط را در وسط آیه قرآن آوردم و قرآن را تحریف و جعل کردم !!!!
قرار نیست شق القمر کنیم و یک آیه ی جدید اختراع کنیم !! خیر . کافی است کلمات آیه ی قرآن را با کلمات مد نظرمان تعویض کنیم و اینطوری قرآن به سادگی تحریف و جعل می شود .
این ثابت می کند که قرآن ؛ کلام خدا نیست بلکه کلام پیامبر اسلام است !!!
این یعنی اینکه پیامبر اسلام ؛ سواد خواندن و نوشتن داشته است و حتی شخصا محتویات قرارداد صلح حدیبیه را با دست خود تغییر می دهد زیرا می دانسته که کدام کلمه را باید تغییر دهد زیرا سواد داشته است
امی یعنی اهل حجاز یعنی اهل مکه و مدینه
قرآن :
او همان خدایی است که از میان امیون یعنی اهل مکه و مدینه ؛ فرستاده ای را در میان شان برانگیخت تا آیات خودش را تحت عنوان آیات خداوند بر آنها تلاوت نماید !!!!
به نام خدا و به کام محمد !!!
علت وجود هزاران تناقض در قرآن و آیات عجیب و غیرقابل درک در قرآن که قابل تفسیر نیستند و بیشتر به خواب و خیال و تخیل شبیه هستند همین است که قرآن ؛ هرگز کلام خداوند نیست بلکه کلام محمد بن عبدا... است و او این کلمات را در خواب و رویا از زبان جبرییل یا هر موجود دیگری از قبیل شیطان می شنیده است
کما اینکه آیات غرانیق را نیز از زبان شیطان و در عالم خواب و رویا شنید و به مردم گفت و سپس این آیات شیطانی را از درون آیات سوره ی نجم ؛ حذف کرد و قضیه ختم به خیر شد !!!
من حرفهای قبلی ام را در دفاع از قرآن پس می گیرم زیرا دکتر سروش یا حجت الاسلام علی دشتی مرا گمراه نکردند بلکه من از سن پنج سالگی متوجه شدم که قرآن یک کتاب غیرطبیعی و مصنوعی و کلام بشر و پر از ضد و نقیض است .
بله ! من از همان پنج سالگی می دانستم که قرآن کلام خداوند نیست بلکه کلام پیامبر است اما دلایل و اسناد کافی دردست نداشتم .
یا تمام این حرف و حدیث ها ؛ من کماکان قرآن را دوست دارم و تلاوت می کنم و لذت می برم .
این واقعیت تلخ ؛ هرگز از علاقه ی من به قرآن کم نکرد بلکه حالا با آرامش بیشتری، قرآن یعنی کلام محمد و خواب نمای محمد بن عبدا... را تلاوت می کنم و لذت می برم .
دشمنان قرآن بدانند :
وحیدمی هرگز قرآن را نبوسید و کنار نگذاشت بلکه با عشق و علاقه ی دو چندان ؛ این کلام بشری یعنی کلام محمد را تلاوت خواهد کرد و لذت خواهد برد .
+
پایانی بر عرایض یک کافر و ملحد و منافق و مرتد بی دین و بی خدا و مهدور الدم و پلشت عاشق قرآن !!!!
وحیدمی خون خودش را حلال کرد !!
بیایید و مرا به قتل برسانید !!
متشکرم !!!